اين اگرهاي بر دل و ذهن مانده
احمد مازني
در سالروز درگذشت آيتالله هاشميرفسنجاني با يك سوال تاريخي كه البته طي اين سالها در برهههاي زماني مختلف بارها مورد مرور و طرح قرار گرفته است روبهرو هستيم؛ اگر هاشمي بود شرايط امروز چه تفاوتهايي داشت و اگر هاشمي بود امروز در ميانه اين شرايط چه ميكرد و ميتوانست چه نقشآفريني داشته باشد و كدام رفتارها و رخدادها از اساس ممكن بود بروز و ظهور پيدا نكند يا مسائل، احتمال هدايت به چه سمتي داشت. پس اين «اگر» از جنس اگرهاي تاريخي بزرگ است. بسياري از انديشمندان و صاحبنظران همواره درباره اين اگرهاي تاريخي نظرات متفاوتي دارند و نتايج و معلولهاي مختلفي را زير سايه اگرهايي كه براي رخدادها يا افراد وجود دارد، تعريف ميكنند. مرحوم آقاي هاشميرفسنجاني براي همه ما شناخته شده است؛ شخصيتي كه در دورههاي مختلف تاريخي مواضع و عملكردهاي متفاوتي داشته و مجموعه اينها بايد با يكديگر بررسي و مورد قضاوت قرار بگيرد. همانند هر قضاوت ديگري بايد اقتضائات زماني را در عملكرد ايشان مورد توجه قرار دهيم و به دقت مشاهده كنيم كما اينكه براي يك كارنامه جامع بايد زندگي قبل و بعد انقلاب اسلامي از جانب ايشان مورد رسيدگي و دقت باشد و هر تصميم و رفتاري بر اساس زمان سنجيده شوند. بدون ترديد وقتي از هاشميرفسنجاني صحبت ميكنيم، ويژگي ممتاز «اعتدال» وي برجسته است و همين ويژگي نيز جاي او را امروز بيش از هميشه خالي نشان ميدهد. در شرايطي كه اعتدال ركن فراموش شده جامعه است، هاشميرفسنجاني همواره سعي ميكرد خود در مسير اعتدال حركت كرده و در همين راستا نيز ديگران را به اعتدالگرايي دعوت ميكرد و معتقد بود كه ما بايد در درون كشور و در زمين سياست داخلي با اعتدال و در زمين سياست خارجي با مذاكره امور خود را پيش ببريم. در همين راستا نيز بود كه در مقاطع مختلف به دولتهاي مختلف در زمينه رهبري و مذاكره كمك كردند. رويهاي كه هاشمي در ارتباط با مذاكرات بينالمللي بر آن تاكيد داشت حاصل تجربه بود، تجربه 8 سال سكانداري دولت و بعد از آن سالها نظارهگر بودن رخدادهاي بينالمللي و سبك و سنگين كردن هزينه و فايده. اين موضوعي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن عبور كرد يا ماحصل تجربه هاشمي را به مسائل شخصي ارتباط داد. در عرصه سياست داخلي نيز مروري بر جايگاهها و رفتارهاي هاشمي نشان ميدهد او هميشه به دنبال ايجاد پل گفتوگو و تلاش براي حفظ اين پل بوده است. ميراث هاشمي كه اگر بود، شايد اين روزها به رويهاي حداقلي تبديل ميشد نيز همين مساله است؛ ميراث گفتوگو كه در حال فراموشي است و هر روز باور آن در حال كمرنگتر شدن است. هاشمي در مقابل هجمهها سكوت و ديگران را به خويشتنداري دعوت و تلاش ميكرد با تمام منتقدان و مخالفان و حتي بدخواهانش نيز از در گفتوگو وارد شود. اين موضوع الگوي رفتاري يك سياستمدار كهنهكار و آبديده است. هاشمي همواره در مقاطع مختلف تاريخي به خصوص در يك دهه پاياني زندگي خود تلاش ميكرد از بروز خشونت جلوگيري كند كما اينكه در حوادث سال 1388 شاهد بوديم كه ايشان تلاش ميكرد گفتوگو را جايگزين خشونت كند ترديدي نيست كه نقش بزرگان از جمله هاشمي در اين برهههاي زماني بسيار مهم است و اگر در حوادث اخير نيز هاشمي بود شايد اين نقش به صورت موثري ايفا ميشد. البته اين موضوع خود درگير اگر ديگري است؛ اگر هاشمي بود و اگر طرف مشورت واقع ميشد و اگر صدا و كلام او شنيده ميشد، بدون شك خشونتهاي كمتري در چند ماه گذشته رخ ميداد.