مديركل محيط زيست استان تهران ميگويد
امسال صنايع بزرگ مازوت مصرف نكردند
اينهمه دياكسيد گوگرد از كجا آمده است؟
گروه اجتماعي|نزديك به 8 سال است كه آلاينده مسوول در تهران و كلانشهرهاي ايران يعني آن آلايندهاي كه هوا را به حالت ناسالم يا بحران ميكشاند، دياكسيدگوگرد نبوده اما امسال به ناگه بار ديگر اين گاز سمي سربرآورده و هيچ مسوول و نهادي هم حاضر به قبول مسووليت آن نيست؛ مسوولان ميگويند صنايع بزرگمقياس مازوت مصرف نكرده و نميكنند و از طرفي هم سازمان مسوول در حوزه كيفيت سوخت خودروها هم ميگويد كه تغييري در شرايط سوخت ايجاد نشده اما با اين وجود كسي توضيحي درباره دليل پيداشدن اينهمه دياكسيدگوگرد و بالارفتن شدت آن نميدهد. در تازهترين خبر همين ديروز مديركل حفاظت محيط زيست استان تهران با بيان اينكه تردد خودروها، موتوسيكلتها و كاميونهاي فرسوده يكي از عوامل اصلي آلودگي هوا است، گفت: «باوجود مشكلاتي كه امسال در خصوص موضوع سوخت گاز وجود داشت، اما خوشبختانه هيچيك از صنايع بزرگمقياس و نيروگاههاي تهران مازوت مصرف نكردهاند.» در چنين شرايطي و با چنين ادعاهايي اما ماجراي شدتيافتن ميزان اين گاز سمي در هواي تهران و ايران چه هست؟ اگرچه اينروزها بارش باران و برف، پلشتي هواي تهران و آسمان ايران را تا اندازهاي شسته و با خود برده، اما به نظر ميآيد پيگيري اين پرونده حائز اهميت دوچنداني است چرا كه به قطعيت روزهاي آلوده ديگري در راه است. پيش از ورود به بحث اما بياييد بررسي كنيم كه خبر تازه چه هست و مديركل محيط زيست استان تهران دقيقا چه گفته است؟
تكرار يك سخن از زبان مسوولي ديگر؛ خبري از مازوتسوزي نيست
آنطوركه روابط عمومي اداره كل حفاظت محيط زيست استان تهران در خبري به «اعتماد» اعلام كرده، همين ديروز «عليرضا مزيناني» با گراميداشت فرا رسيدن هفته هواي پاك با شعار «تحقق هواي پاك، حقوق عامه و اراده ملي» گفت: «امسال شرايط آلودگي هوا در تهران متفاوتتر از سالهاي گذشته بود و افزايش پايداري و سكون جوي هوا نيز باعث شد تا روزهاي ناسالم نيز افزايش داشته باشد.» او با اشاره به اينكه از ابتداي فصل سرما نيز كميتهاي در اداره كل حفاظت محيط زيست استان تهران براي برنامهريزي لازم در شرايط آلودگي هوا تشكيل شد، افزود: «برنامهها و اقدامات ويژهاي براي اجرا در شرايط آلودگي هوا طراحي شد كه از آن جمله، تشكيل گشت و پايشهاي محيط زيستي براي بيش از ۲۱ محور اصلي مواصلاتي استان، پايش روزانه مخازن مازوت صنايع بزرگمقياس استان، بازرسي معادن و منابع آلاينده ثابت، نمونهبرداري از سوخت توزيعي و بررسي آن، نظارت بر مراكز معاينه فني و نشستهاي كارشناسي با مسوولان مرتبط، هماهنگي قضايي براي پلمب واحدهاي آلاينده و مهمتر از همه موضوعات برنامهريزي براي اجراي تكاليف دستگاهها در قانون هواي پاك بود.» بخش مهم سخنان مزيناني اما توضيحاتش درباره ماجراي خبرساز مازوتسوزي است كه در اين باره گفت: «با وجود سختيها و مشكلاتي كه امسال متفاوتتر از سالهاي قبل در اين زمينه وجود داشت و بعضا در نشستهاي كارگروههاي تخصصي هوا نيز از سوي مسوولان به آن پرداخته ميشد، اما هيچيك از صنايع بزرگمقياس و نيروگاهها تهران اقدام به استفاده از سوخت مازوت نكردند.» او در تشريح اين موضوع هم گفت: «مخازن مربوط به سوخت مازوت صنايعي همچون نيروگاه بعثت و سيمان تهران سالهاست پلمب بوده و مرتبط با دوره مديريت بنده و قبلي هم نميشود و كماكان هم پلمب است و به صورت روزانه و مستمر هم از سوي كارشناسان محيط زيست رصد و پايش ميشود. سيمانهاي فيروزكوه هم طي سه سال اخير به دليل كمبود گاز صرفا در فصل سرد سال سوخت مازوت مصرف ميكنند كه با توجه به نوع سيستم فيلتراسيون اين واحدها و شرايط قرارگيري و توپوگرافي منطقه مشكلي ايجاد نميكنند.» در كنار اين توضيحات او گريزي هم به دنياي امروز و شرايط رسانه هم زد و از اين روند هم براي تاييد اصل سخن خود كمك گرفت: «دنياي امروز، دنياي رسانه و ارتباطات است. با توجه به نوع سوخت مازوت و آلودگي بسيار شديد بصري كه از ناحيه خروجي دودكشهاي صنايع مصرفكننده سوخت مازوت به بيرون منتشر ميشود، در صورت چنين اتفاقي تاكنون بارها تصاوير مرتبط در فضاي مجازي منتشر و دست به دست شده بود و در اين زمينه طرح مسائل غيركارشناسي از سوي برخي افراد واقعا عجيب است.» اگر اين توضيحات و تاكيد بر نسوزاندن مازوت واقعا درست است اما به چه دليل آلودگي هواي امسال تهران حتي از سالهاي پيشين (كه حتي اين همه تاكيد بر نسوزاندن مازوت وجود نداشت) هم پيشي گرفته است؟ مزيناني توضيحي خلاصه در اين باره هم مطرح كرده و با بيان اينكه يكي از موضوعاتي كه در فصل سرما باعث تشديد آلودگي هوا ميشود، تردد كاميونها و خودروها و موتوسيكلتهاي فرسوده در داخل و حاشيه تهران است، گفت: «تهران يكي از شاهراههاي مواصلاتي كشور در حوزه حملونقل و ترانزيت محسوب ميشود. بسياري از كاميونها، خودروها و موتوسيكلتهاي فرسوده، غيراستاندارد و دودزا بوده و در قانون نيز صراحتا جلوگيري از تردد كاميونهاي آلاينده از وظايف پليس است و محيط زيست به هيچوجه نميتواند در اين موضوع بهطور مستقيم ورود كند. امسال و سالهاي گذشته هم در اين خصوص يا از ظرفيت پليس استفاده شده يا اقدامات محيط زيست صرفا جنبه هشدار و توصيهاي داشته است.»
افزايش بيسابقه ديكسيدگوگرد؛ همچنان بيپاسخ
پيشتر و در شماره روز يكشنبه ۱۱ دي همين امسال، روزنامه اعتماد در گزارشي با تيتر «چرا داريم خفه ميشويم؟» اطلاعات تازهاي درباره ميزان افزايش دياكسيدگوگرد در هواي تهران و ايران منتشر كرده و با جزييات به اين پرونده پرداخته بود. براساس آن گزارش و با توجه به اطلاعات رسيده به «اعتماد» ميزان غلظت دياكسيدگوگرد در سال ۱۴۰۱ و نسبت به سال ۱۳۹۸، اگرچه سطح محدودههاي با غلظت بالاي دياكسيد گوگرد كشور ۱۸.۹درصد كاهش يافته اما ميزان غلظت آن ۳۲.۲ درصد افزايش يافته است. اين اطلاعات همچنين ميگويد شرايط حاشيه خليجفارس در جنوب ايران نگرانكننده است و بيشترين ميزان غلظت دياكسيدگوگرد را دارد. درباره تهران هم اين اطلاعات نشان ميدهد كه محدودههاي با غلظت بالاي دياكسيدگوگرد در تهران برابر پايش سري زماني فروردين ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۹۸ به ميزان ۱۳، ۹درصد بهخصوص در پاكدشت و شهرري كاهش يافته است. اين اعداد و ارقام بهطور ساده ميگويد مناطقي كه در آنها مازوتسوزي رخ ميداد، در فاصله سه سال كم شده اما در برخي مناطق مازوتسوزي با شدت بيشتر ادامه پيدا كرده است. اگر توضيحات رسمي مسوولان و نهادهاي مسوول را پايه قرار دهيم، پس عملا مازوتسوزي در صنايع بزرگمقياس رخ نميدهد و كيفيت سوخت مصرفي هم تغيير چنداني نداشته است؛ در چنين شرايطي چرا ميزان دياكسيدگوگرد هواي تهران و كل كشور افزايش يافته است؟ چرا سازمان محيط زيست به عنوان نهاد بالادست در قانون هواي پاك، پاسخ شفاف و صريحي به اين پرسش نميدهد؟ اهميت اين پرسش زماني دوچندان ميشود كه بدانيم بين ميزان افزايش اين گاز سمي در هوا با چندين و چند بيماري خاص نسبت مستقيمي وجود دارد و به عبارتي بحث درباره سلامت شهروندان است. در ادامه اين گزارش به نتايج برخي پژوهشهاي مرتبط اشاره ميشود.
نسبت دياكسيدگوگرد با سلامت؛ از نازايي تا شدتگرفتن مرگهاي تنفسي
بررسي نسبت آلودگي هوا با سلامت انسان عمري طولاني دارد و حالا در بسياري از كشورهاي دنيا اين موضوع به صورت جزييتر هم بررسي و نتايج مشخصي دارد؛ اينكه هر كدام از عوامل آلاينده بر كدام قسمت بدن اثر سوء ميگذارد و اينكه چه تعداد از مرگهاي سالانه به آلايندههاي مختلف برميگردد. در ايران اما همچنان آمار رسمي كلي است و معمولا به عبارت ديگر به مرگ سالانه بيش از ۲۰هزارنفر بر اثر آلودگي هوا بسنده ميشود هرچند كه به تازگي «عباس شاهسوني» رييس گروه سلامت هوا و تغيير اقليم وزارت بهداشت از افزايش ۸۷درصدي مرگ بر اثر آلودگي هوا در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۹۹ خبر داده است. او اين اطلاعات را براساس نتايج يك پژوهش وزارت بهداشت در ۲۷كلانشهر كشور اعلام كرد و گفت كه در مجموع «۱۲.۶ درصد مرگهاي زودرس در ايران به علت آلودگي هواست.» اما نقش گازي بيرنگ، سنگين و با بويي خفهكننده به نام دياكسيدگوگرد در اين آمار چيست؟ چندين پاياننامه دانشگاهي در يك دهه گذشته به بررسي اين موضوع در بسياري از استانها و شهرهاي كشور پرداختهاند كه نتايج بسياري از آنها از شدتگرفتن آمار بيماري و مرگ ايرانيان براثر دياكسيدگوگرد حكايت دارد؛ بررسي اين گاز آلاينده هوا بر نارساييهاي تنفسي، كاهش سيستم دفاعي ريهها، سرطان ريه، تشديد بيماريهاي قلبي و ريوي و همچنين آثار دياكسيدگوگرد بر زيست گياهان و حيوانات بخش عمده اين پاياننامه و پژوهشها است. به عنوان مثال «مهدي وثوقي» و همكارانش در سال ۹۵ اثر گاز دياكسيدگوگرد در فصل سرد را بر سلامت عملكرد ريوي كودكان اهواز بررسي كردند كه نتايج ميگفت در مناطقي كه اين شاخص بالاتر است عملكرد ريوي كودكان با مشكل روبرو شده و اين كودكان سلامت كمتري دارند. علاوهبراين، پيشتر و در سال ۹۰ يك پاياننامه دانشگاهي به بررسي اثر دياكسيد گوگرد بر مرگهاي تنفسي و قلبي- عروقي بوشهر پرداخت كه نتايج ميگفت در اين شهر جنوبي «تعداد موارد مرگ قلبي و تنفسي منتسب به آلاينده دياكسيد گوگرد پايين بوده است و اين ميتواند با غلظت پايين دياكسيد گوگرد در هواي شهر بوشهر قابل توجيه باشد.» پس از اين بررسي اما سال به سال ميزان متوسط دياكسيدگوگرد اين شهر افزايش يافت و براساس پژوهشها ميزان مرگهاي قلبي و تنفسي هم در بوشهر افزايش يافته است. مثالي ديگر در يك پژوهش به بررسي ارتباط غلظت آلايندههاي استنشاقي دياكسيدگوگرد بر سقط جنين پرداختند كه نتايج آن نشان ميداد «سقط جنين در افرادي كه در فاصله كمتر از 100 متر از بزرگراهها زندگي ميكنند، بيشتر است.» آنها نتيجه گرفت كه آلودگي هوا و سكونت در نزديكي مناطق پرتردد، تهديدكننده سلامت مادر باردار و جنين است. ماجراي دياكسيدگوگرد اما به همينجا ختم نميشود و پژوهشهاي متعددي از آثار سوء بارش اسيدي بر سلامت انسان و محيطزيست نوشتهاند. علاوهبراين چندين پاياننامه هم تاييد كردند كه اين افزايش دياكسيدگوگرد بر سفرههاي آب زيرزميني مناطق آلوده هم اثر گذاشته است.
اين نگاه گذرا به پژوهشهاي رسمي انجامشده در ايران، به خوبي اهميت اين موضوع و ضرورت توجه به نگراني درباره آلودگي هوا و بهخصوص افزايش ميزان دياكسيدگوگرد در هواي كشور را نشان ميدهد و بار ديگر اين پرسش را برجسته ميكند كه چرا مسوولان مرتبط كاري در اين زمينه انجام نميدهند يا دستكم پاسخي شفاف و صريح به شهروندان ايران نميدهند؟