نميخواستم همكارم را بكشم، من را ببخشيد
اعتمادآنلاين| مرد جوان ميگويد قتل همكارش ناخواسته بود و حالا از اولياي دم طلب بخشش دارد.
امين كارگر يك رستوران بود كه به جرم قتل همكارش بازداشت شد. او حالا در آستانه محاكمه است و براي تعيين وكيل به دادگاه آورده شده است.
اين جوان از زندگي خصوصياش و روزهاي زندان ميگويد.
چند سال داري؟
30ساله هستم.
به جرم قتل در زندان هستي. چه كسي را كشتي؟
همكارم بود. با هم درگير بوديم، خيلي من را اذيت ميكرد.
چطور او را كشتي؟
قصدي براي كشتن نداشتم. چاقو دستم بود كه محمود طبق معمول من را مسخره كرد، من هم عصباني شدم، چاقو را بالا گرفتم و گفتم برو اعصابم را خرد نكن. او به من حمله كرد و حين كشمكش ضربه به او برخورد كرد. اصلا قصدم كشتن نبود.
چه مشكلي با همكارت داشتي؟
مشكلي نداشتم. من را دست ميانداخت تا بقيه بخندند. اين مساله آزارم ميداد و هميشه بحث داشتيم.
ازدواج كردهاي؟
چند سال قبل ازدواج كردم، همسرم سرطان گرفت و فوت كرد. بعد از آن به تهران آمدم و تنها زندگي ميكنم.
پدر و مادر داري؟
پدر ندارم. اما مادرم هنوز سايهاش بالاي سرم است.
براي رضايت اقدام كردهاي؟
خانواده مقتول ميگويند صبر كنيد تا حكم دادگاه بيايد. فكر نميكنم رضايت بدهند، ميترسند فاميل پشت سرشان حرف بزنند براي همين خيلي آتشي برخورد ميكنند.
اگر رضايت بدهند ميتواني ديه بدهي؟
يك زمين از پدرم براي من و دو خواهرم مانده است. مادرم خواهرانم را راضي كرده زمين را بفروشند، ما در حد همان پول زمين ميتوانيم ديه بدهيم، چيز ديگري نداريم كه ديه بدهيم. اگر قبول كنند همان را ميدهيم.
در حال حاضر مادرت چطور زندگي ميكند؟
او در خانه خواهر بزرگم زندگي ميكند. دامادمان يك اتاق به او اجاره داده، با پول كمي زندگي ميكند. پدرم حقوق بازنشستگي داشت، مادرم با همان پول روزگار ميگذراند.
فكر ميكني بتواني رضايت بگيري؟
مادر مقتول را قسم ميدهم به هر آنچه باور دارد به خاطر مادرم من را ببخشد. مادرم زن رنجكشيده و تنهايي است. مرگ براي خودم مهم نيست، اينكه مادرم اذيت ميشود خيلي آزارم ميدهد.