«تئاتر تجربي» به چاپ پانزدهم رسيد
كتاب «تئاتر تجربي، از استانيسلاوسكي تا پيتر بروك» نوشته جيمز روز اِونز با ترجمه مصطفي اسلاميه در انتشارات سروش به چاپ پانزدهم رسيد. تجربه كردن، يورش بردن بر ناشناختههاست؛ چيزي است كه فقط پس از وقوع ميتوان چارچوبش را مشخص كرد. نوگرا (آوانگارد) بودن در حقيقت در صفِ مقدم بودن است. هر يك از چهرههاي مهم اين كتاب، امكانات تئاتر را به عنوان هنر گسترش دادهاند و براي هر يك از آنان تجربه معنايي متفاوت داشته است. براي استانيسلاوسكي به معناي اهميت بازيگر بوده، حال آنكه براي كريگ امكانات صحنه تئاتر اهميت داشته است. ميرهولد و راينهارت بر اهميت كارگردان تاكيد داشتند و آپيا بر استفاده از نور. برشت سروكارش با كشف سرشت آموزشي تئاتر بود و آرتو معتقد شد كه تئاتر بايد آن اشاراتي را كه در وادي كلمات است منعكس كند، نه واقعيت هر روزي طبيعت را. تئاتر نيكلاييس نشاندهنده تركيبي از مفهوم تئاتر بيكلام آرتو و تصوير كريگ از تودههاي انتزاعي متحرك است. گروتوفسكي و باربارا و پيتر بروك هم عاقبت به جوهر تئاتر بازگشتند؛ به ارتباط بين بازيگر و تماشاگر. سير اين تطوّر نكات بيبديلي را معين ميسازد كه جيمز روز اِونز استادانه به آنها پرداخته است.
در اين اثر، روز- اِونز تجارب بيش از بيست كارگردان تئاتر را تحليل و نكات ارزشمند آموزشي آنها را عرضه كرده است. جيمز روز - اونز، متولد ۱۱ نوامبر ۱۹۲۷، كارگردان تئاتر، كشيش و نويسنده انگليسي در زمينه تئاتر تجربي، تشريفات و مراقبه است
و بيشتر به خاطر كارگرداني نمايش
84 West Charing Cross Road شناخته شده است. در اين كتاب «زندگي استانيسلاوسكي در هنر»، «مكتب واقعگرايي»، «كوپو پدر تئاتر مدرن»، «راينهارت»، «پيسكاتور و برشت» … عنوان برخي از فصلهاست. هر يك از چهرههايي كه در اين كتاب به كار آنان پرداخته شده است، امكانات هنر تئاتر را در جهتي گسترش دادهاند و براي هر يك تجربه معنايي متفاوت داشته است. براي استانيسلاوسكي بازيگر، براي كريگ امكانات صحنه، براي ميرهولد و راينهارت كارگردان، براي آپيا نور، و براي پيسكاتور و برشت كشف سرشت آموزشي تئاتر اهميت داشته است. در اين اثر روز- اونز تجارب كار بيش از بيست كارگردان تئاتر را تحليل و نكات ارزشمند آموزشي آنها را عرضه كرده است. مترجم اين كتاب مصطفي اسلاميه است. چاپ پانزدهم اين كتاب با ۳۰۰ صفحه مصور، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قيمت ۹۰ هزار تومان عرضه شده است.
در بخشي از مقدمه كتاب تئاتر تجربي آمده است: «تصور آرتو از تئاتر بيكلام پيش از همه به وسيله نوآوران رقص مدرن، مثل مارتا گراهام، كه شكل كاملا تازهاي از تئاتر آفريد، تحول يافت. كارهاي او كه خودش آنها را خط نگارههاي قلب انساني توصيف ميكرد، غالبا تماشاگرانش را به اضطراب ميانداخت. همچنانكه رابرت هوران درگاهنامه رقص امريكا ۲۱ اشاره كرده است، اگر گاهي تماشاگران مارتا گراهام از تصويرپردازي او جا ميخوردند، بدان سبب بود كه هنوز براي رويارويي با واقعيت روانشناختي، كه اساس هنر اوست، آمادگي نداشتند. آنها با تئاتري روبهرو بودند كه در پي سرگرميشان نبود بلكه از آنان توقع داشت.»