كنشگري با استخوانهاي بيرونزده
تصاوير فرهاد ميثمي پس از دورهاي از «امساك در غذا خوردن» در فضاي مجازي و حقيقي واكنشبرانگيز شد
ادامه از صفحه اول|
بلكه «امساك» است: «اجتناب از صرفِ غذاي جامد و فقط مصرفِ مايعات غيرِمُغذّي (نظير آب، چاي يا قهوه) - به استثناي صرفِ (هر ۴۸ ساعت يكبار) يك ليوان دوغ و روزانه دو حبّه قند كه به قطعاتِ كوچك متعدد ميشكنمشان براي مصرف با نوبتهاي چاي. ميتوان اين را «امساك در مصرف غذا» ناميد و لزومي ندارد كه اعتصاب غذا بخوانيمش.»
با اين وجود فضاي مجازي همچنان متاثر از تصاوير فرهاد ميثمي است و در تسخير واكنشها به آن.
10 سال فعاليت كتابهاي كمكدرسي
فرهاد ميثمي 53 سال دارد و فارغالتحصيل پزشكي است. او بنيانگذار انتشارات «انديشهسازان» است كه تا سال 1384 فعال بود؛ انتشاراتي كه در زمينه كتابهاي كمك درسي فعاليت داشت و براي بسياري از دانشآموزان آن زمان كه در صف كنكور بودند، نامي آشناست. شهرت ميثمي در آن زمان بيشتر مديون مقدمههايي بود كه بر كتابهاي كمكدرسي انتشاراتش مينوشت؛ نوشتههايي انگيزشي كه به خوانندگانش براي خواندن درس تزريق انگيزه ميكرد؛ حتي براي درسهايي چون عربي و هندسه و...
او سال 1384 پس از 10 سال فعاليت در اين حوزه، با انتشار نوشتهاي به كار انتشاراتش پايان داد: «چقدر سخت است برايم، نوشتنِ آخر اين قصه... اينگونه است كه هر آنچه براي ما اتفاق ميافتد، بخشي از روند شدن ما است و لحظههايي كه فشار روي ما زياد است هم، گاهي ميتواند خردمان كند و گاهي برعكس، سختترمان ميكند، همچنان كه ضربههاي پتك بر آهن تفتيده، فولاد حاصل ميآورد، يا آن چنان كه زغال، تحت فشار كرورها ساله طبيعت، به الماس مبدل ميشود.... انتشار بيش از 6 ميليون جلد كتاب توسط انديشهسازان طي اين دوره جرياني را در اين كشور ايجاد كرده، به تولّد نگاهي از نوعي ديگر در روند آموزش كمك كرده، در ميان دانشآموزان، كارشناسان آموزشي و خانوادهها.... قصه ما به سر رسيد، بايد منتظر بمانيم، ببينيم چه ميشود. آيا اينگونه خواهد بود كه «بالا رفتيم ماست بود، پايين آمديم دوغ بود، قصه ما دروغ بود»؟ يا اينكه يك روزي، سالهاي سال بعد، از درون آن پيله جنبيدني آغاز خواهد شد و شكفتني و بعد پروازي، جستني و نشستني از اين گل بر آن گل و بعد شادمانه با خود خواندني كه بالا رفتيم دوغ بود، پايين اومديم ماست بود، قصه ما راست بود.»
پيكسل ضميمه پرونده ميثمي از جمله فعالان و كنشگران سياسي و اجتماعي است كه به روشهاي «اصلاحگرايانه» معتقد است. او مردادماه 1397 از سوي وزارت اطلاعات بازداشت شد. ميثمي آن زمان در زمينه آزادي انتخاب حجاب فعاليت ميكرد. هنگام بازداشت از سوي ماموران امنيتي، آنها پيكسلها يا همان سنجاقسينه منقش به شعارهايي كه در اعتراض به اجبار در زمينه حجاب بود را به عنوان ضميمه پروندهاش، ضبط كردند.
او 4 ماه پس از بازداشتش، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاكمه شد؛ رياست دادگاه هم ابوالقاسم صلواتي قاضي معروف دادگاههاي انقلاب بود. ميثمي بابت «اجتماع و تباني به قصد ارتكاب جرم عليه امنيت كشور»، به 5 سال حبس تعزيري و بابت «فعاليت تبليغي عليه نظام» به يكسال حبس تعزيري محكوم شد. همچنين به مدت 2 سال از «عضويت در احزاب و گروههاي سياسي و اجتماعي»، «فعاليت در فضاي مجازي، رسانهها، مطبوعات» و «خروج از كشور» محروم شد.
5 ماه بعد و در ارديبهشت 1398 دادگاه تجديدنظر او برگزار شد كه ميثمي در اعتراض به تبصره ماده 48 يا همان تبصره وكيل تسخيري در دوران دادرسي براي متهمان، در اين دادگاه شركت نكرد.
نامه دو قلو؛ انتقاد همزمان از داخل و خارج
او از آن زمان به صورت مداوم و بدون مرخصي در زندان است. اواخر سال 97 او در نوشتاري كه از زندان اوين به دست رسانهها رساند، از سيستم قضايي كشور و همچنين وزارت خارجه ايالات متحده بهطور همزمان انتقاد كرد.
او در بخشي از نامهاش نوشته «در اين مسير اصلاحگري تحولخواه)، بر اصلاح دو مورد معين متمركز شدم (رعايت قوانين ابلاغ و حق انتخاب وكيل مستقل) و به موارد عديده ديگري كه رعايت قانون در موردشان نشده و نميشود اشارهاي نكردم (مثل حضور هيات منصفه، علني بودن دادگاه و...).» ميثمي همچنين تاكيد كرده كه «نسخههاي اجتماعي «كنفيكون»ساز به اندازه كافي در طول تاريخ تجربه شدهاند و نتايج ناپايدار و هراسانگيزشان بس بيش از آن بوده كه باري ديگر تسليم وسوسه خنّاس آنها (حتي در شرايطي تا بدين حد بحراني) شويم.»
ميثمي در بخش دوم نامهاش به درخواست آزادي او از سوي وزارت خارجه ايالات متحده اشاره كرده و نوشت: «چه نسبتي ميتوان يافت بين «امور خارجه ترامپ» و «آزادي» و «اينجانب»! مايك پمپئو (وزير امور خارجه ترامپ) تا پيش از انتصاب به اين سمت، از طرفداران پروپاقرص تز «ايران را بمباران كنيد!» بود.»
او در بندي ديگر از نوشتار دوقلويش با اشاره به خروج ايالات متحده از «برجام» نوشت كه «ترجيح ميدهم تمام عمر در حبس گروهي از ظالمان هموطن خطاكارم بمانم و زندگيام را صرف تلاش اصلاحگرانه خطاهايشان سازم، اما لحظهاي مشمول ننگ حمايت پيمانشكناني قرار نگيرم كه با پشت كردن به تمام اصول حقوق و اخلاق، از توافق خردمندانه و صلحجويانه «برجام» خارج شدند.» او تحريمهاي حاصل از خروج از برجام را «غير انساني» توصيف كرد كه «ميليونها تن از هموطنان را به زير خط فقر كشانده است». ميثمي همچنين ابراز اطمينان كرده بود كه اگر آنها را در (استفاده) از منابع ايران «شريك كرده بودند»، چشمشان را بر زنداني شدن او ميبستند. او در پايان از «ترامپ»، «پمپئو»، «بولتون» و امثال آنها، درخواست كرده بود كه «اشك تمساح حقوق بشريشان را جاي ديگري بريزند.»
اما با انتشار اين نامه در فضاي مجازي، ميثمي مورد حمله از سوي دو طيف قرار گرفت؛ طيفي كه مخالف روش و منش ميثمي و امثال آن در برخورد با موضوعات داخلي بود و طيف ديگر هم روزنامه «كيهان» و مشابههاي آن بودند.
در ستايش ايستادن پاي هدف
با شروع اعتراضات پس از جانباختن مهسا اميني در هنگام حضورش در مقر پليس امنيت اخلاقي تهران، بسياري به ميثمي اشاره داشتند كه او يكي از افرادي بود كه از سالها پيش در برخي زمينههاي مورد اعتراض آن روزها، فعاليت داشته است. با اين وجود وضعيت اين روزهاي او، سبب شده تا آن طيفي كه مخالف روش و منش او در برخورد با مسائل داخلي بودند و اصلاحگري را نميپسنديدند نيز وادار به ستايش شوند؛ در ستايش ايستادن پاي هدف.