• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5420 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۷ بهمن

حسين علايي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

راه‌حل در مذاكره مستقيم ايران و ايالات متحده است

تبعات تداوم تخاصم ميان تهران و واشنگتن بيشتر از عدم احياي برجام است

حسين علايي، نخستين فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران و سياستمدار در پاسخ به اين سوال كه آيا احياي برجام را در اين مقطع به سود ايران مي‌دانيد، به «اعتماد» مي‌گويد: بسياري از مشكلات ايران در حوزه‌هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي به مساله حل نشدن مشكلات و تخاصم بين امريكا با ايران باز مي‌گردد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ايالات متحده به‌طور مستمر از هر فرصت، توان و ظرفيتي براي تضعيف جمهوري اسلامي ايران استفاده كرده است. امريكا بهره‌گيري از اين سياست عليه ايران را به صورت آشكار و علني اعلام هم مي‌كند. امريكايي‌ها توافق برجام را هم براي كنترل و مهار قدرت ايران امضا كردند، نه براي اينكه به ايران در نتيجه اين توافق كمك شود و جمهوري اسلامي بتواند مشكلات اقتصادي خود را حل كند. از طرفي ايران هم بنا ندارد مسائل و اختلافات خود با امريكا را به سمت عادي‌سازي روابط دوجانبه جلو ببرد. بنابراين ريشه مشكلات موجود در اين نقطه است. از ديد امريكا برجام يك ابزار كنترلي براي محدود‌سازي توان هسته‌اي جمهوري اسلامي و مديريت رفتار ايران و از ديد ايران، برجام فرصتي براي گشايش محدود مسائل سياسي و معضلات اقتصادي در سطح بين‌المللي است.

   برجام في‌النفسه مساله اصلي نيست
علايي با اشاره به اينكه در چنين شرايطي خود برجام في‌النفسه مساله اصلي نيست، افزود: مساله مهم اين است كه آيا ايران و امريكا كه هر دو در معادلات خاورميانه تاثيرگذار بوده و در مسائل امنيتي اين منطقه و در تحولات آن نقش اول را بر عهده دارند، به اين نتيجه رسيده‌اند كه مسائل و موضوعات مورد اختلاف را به سمت حل شدن پيش ببرند يا اينكه همچنان پرونده‌سازي عليه يكديگر را ترجيح مي‌دهند؟ علايي با اشاره به اينكه امريكايي‌ها در حال حاضر دو پرونده جديد را عليه ايران باز كرده‌اند، مي‌گويد: واشنگتن ادعا مي‌كند كه مساله برجام از اولويت آنها خارج شده و تمركز آنها بر همراهي با اعتراض‌هاي ايران و مقابله با همراه شدن ايران با روسيه در جنگ اوكراين است. از نظر امريكايي‌ها اين دو مساله نسبت به مساله هسته‌اي از اهميت بيشتري برخوردار است. از طرف ديگر مي‌بينيم كه امريكايي‌ها از ابزار اسراييل براي افزايش فشارهاي امنيتي عليه ايران  استفاده  مي‌كنند.


  عمليات‌هاي خرابكارانه اسراييل با چراغ سبز امريكا صورت مي‌گيرد
حسين علايي با اشاره به اينكه فشاري كه امريكا عليه ايران وارد مي‌كند در چند حوزه مهم سازماندهي شده است، اين حوزه‌ها را شمرده و مي‌گويد: 1. فشار گسترده اقتصادي با ابزار تحريم‌هاي همه‌جانبه 2. فشار حقوق بشري از طريق پرونده‌هايي كه اخيرا تشكيل داده و با استفاده از همين پرونده‌ها ايران را از كميسيون مقام زن بيرون كرده و به دنبال تعقيب جدي‌تر اين مساله در قالب تشكيل كمیسيون تحقيق هم هستند 3. پرونده مشاركت دادن ايران در مسائل مربوط به جنگ اوكراين. غربي‌ها تحت فشار قرار دادن ايران را از طريق اين سه پرونده هم از راه حقوقي و هم با عمليات اجرايي دنبال مي‌كنند. او با تاكيد بر نقش اسراييل براي تبديل شدن به بازوي عملياتي امريكا عليه ايران افزود: از زماني كه پرونده هسته‌اي ايران در سطح بين‌المللي توسط امريكايي‌ها ساخته و پرداخته شد، واشنگتن به اسراييل كمك كرد تا سازماندهي جاسوسي، اطلاعاتي و عملياتي را در ايران هدايت كنند. اسراييلي‌ها سال‌هاست با كمك‌هاي اطلاعاتي امريكا در ايران عمليات تروريستي و مخفيانه  انجام مي‌دهند. از عمليات عليه تاسيسات هسته‌اي به اشكال سايبري گرفته تا خرابكاري و بهره‌گيري از پهپادها و ريزپرنده‌ها عليه صنايع دفاعي و همچنين عمليات ترور دانشمندان هسته‌اي و عمليات نظامي مرتب عليه برخي مراكز نظامي ايران به صورت زمان‌بندي‌شده در حال انجام است. اسراييل با چراغ سبز امريكا به صورت فعال و شبانه‌روزي مشغول انجام انواع عمليات‌هاي خرابكارانه در داخل ايران است و مي‌خواهد ايران را عاصي كند تا بر دامنه تشنجات  افزوده شود .


 احياي برجام بدون كاهش تنش با امريكا يك مسكن موقت خواهد بود
علايي با اشاره به اينكه مساله ايران و امريكا يك مساله امنيتي و فراتر از حوزه‌هاي مساله هسته‌اي، حقوق بشر و مسائل مربوط به جنگ اوكراين است، افزود: امريكايي‌ها به دنبال اين هستند كه رفتار ايران را مديريت كنند و به كنترل خود درآورند. ايران هم معتقد است كه به عنوان يك قدرت مستقل نبايد تحت كنترل سياست‌هاي امريكا قرار بگيرد. بنابراين راه‌حل اساسي اين است كه امريكا و ايران به اين نتيجه برسند كه بايد اختلافات و مشكلات خود را از يك نقطه و آن‌هم از طريق مذاكره مستقيم بين دو كشور حل‌وفصل كنند. توافق برجام مي‌تواند نقطه آغاز اين حركت باشد، اما اگر قرار باشد كه برجام به عنوان يك موضوع مستقل از مسائل و مشكلات ميان ايران و امريكا مورد توجه قرار بگيرد در خوشبينانه‌ترين حالت، حكم يك مسكن را دارد و مسائل و اختلافات و ديوار بلند بي‌اعتمادي ميان دو طرف همچنان باقي خواهند ماند. تمركز صرف روي برجام به عنوان موضوع واحد، ما را به جايي نمي‌رساند و مسائل مهم، همچنان حل‌نشده باقي خواهند ماند. در چنين شرايطي امريكايي‌ها دوباره به هر بهانه‌اي مي‌توانند تحريم‌هاي مختلف را عليه ايران اعمال كرده و فشارهاي اقتصادي همه‌جانبه را به ايران وارد كنند. البته ايران هم مي‌تواند از ظرفيت‌هاي خود استفاده نمايد و اجازه ندهد كه طرح‌ها و برنامه‌هاي امريكا در منطقه به راحتي پيش برود.


  مهم‌ترين مساله كسب رضايت مردم است 
حسين علايي در پاسخ به اين پرسش كه ايران نگران تكرار سناريوي برجام است و از ابتدا نيز تصور بسياري بر اين بود كه اجراي درست برجام مي‌تواند به تنش‌زدايي از رابطه ايران و امريكا كمك كند اما ما شاهد خروج امريكا از اين توافق و تشديد فشارها تحت عنوان سياست فشار حداكثري بوديم، گفت: نگراني از اين مسائل وجود دارد، زيرا ترامپ به توافق رييس‌جمهور قبل از خود وفادار نماند و با خروج از برجام مسير توافق و كاهش تشنج با ايران را تغيير داد و بر تنش‌ها افزود. ايران هم با توجه به اين مسائل به درستي فكر مي‌كند كه نمي‌توان به امريكا اعتماد كرد. ولي در هر صورت بايد براي كاهش تخاصمات، سناريوهاي مختلف را بررسي و برنامه‌هاي جديدي را طراحي نمود و نتيجه هر اقدامي را در عمل بررسي كرد. اما يك سوال اين است كه آيا ايران به همين صورت مي‌تواند مسير خود را در دراز مدت ادامه دهد؟  بايد توجه داشت كه مهم‌ترين مساله براي مسوولان كسب رضايت مردم است. در حال حاضر بخشي از مردم از شرايط اقتصادي و عدم وجود ثبات در حوزه اقتصاد ناراضي هستند. در نتيجه همين شرايط است كه ايران جزو كشورهايي شده است كه خروج سرمايه از آن به صورت مرتب انجام مي‌گيرد. گفته مي‌شود ماهانه 1 ميليارد دلار خروج سرمايه از ايران صورت مي‌گيرد، در حالي كه رونق اقتصادي نياز به سرمايه‌گذاري انبوه دارد. بسياري از ايراني‌هاي توانمند در حوزه‌هاي مختلف، به خصوص فعالان اقتصادي و كارآفرينان و متخصصين از ايران مهاجرت مي‌كنند كه بسيار براي كشور زيانبار است.


  ما الان بايد ميان بد و بدتر انتخاب كنيم نه ميان بد و خوب
علايي با اشاره به اينكه ايران به صورت روزمره در حال خسارت ديدن است، افزود: آيا اين وضعيت تاسف‌بار را مي‌توان به همين صورت ادامه داد؟ و در نهايت ادامه اين وضع به كجا منجر خواهد شد؟ پاسخ به اين سوال بسيار مهم است. يك زماني در اواخر دولت اصلاحات دلار در ايران حدود 900 تومان بوده ولي الان حدود 45 هزار تومان در بازار آزاد است. از ابتداي دولت فعلي، دلار حداقل بيش از 15 هزار تومان افزايش قيمت داشته است آيا قرار است كه اين روند به همين شكل ادامه پيدا كند؟ امريكايي‌ها با روش‌هايي كه دارند توانسته‌اند حتي در مبادلات تجاري بين ايران با كشورهاي همسايه و دوست هم مانند چين و عراق اخلال ايجاد كنند. كشورهايي هم كه از قديم با ايران مبادله انرژي داشتند مانند چين، كره جنوبي، ژاپن و هند علاوه بر اينكه نفت ايران را نمي‌خرند پول‌هايي كه از ايران در اين كشورها است را هم به سادگي در اختيار ايران قرار نمي‌دهند. بنابراين ما الان بايد ميان بد و بدتر انتخاب كنيم نه ميان بد و خوب، لذا تصميم‌گيري بسيار سخت شده است. اما تجربه نشان داده كه بزرگ‌ترين دشمني‌ها و اختلافات و مشكلات بين كشورها از طريق مذاكره به نفع حل‌وفصل شدن پيش رفته است. بنابراين راهي جز مقاومت در برابر زياده‌خواهي‌ها و در عين حال مذاكره وجود ندارد. اگر ايران و امريكا تصميم بگيرند مسائل خود را بدون واسطه ديگران چه اروپا چه سايرين و از طريق مذاكره مستقيم حل‌وفصل كنند، ممكن است باز شدن گره‌هاي كوچك به بازشدن گره‌هاي بزرگ‌تر ميان دو كشور كمك كند. امريكا و ايران مي‌توانند منافع مشترك در برخي حوزه‌ها را تعريف كرده و از طريق آن منافع مشترك تلاش كنند تا سطح تخاصم‌ها را به اختلاف ميان دو كشور كاهش دهند. طبيعي است كه اختلاف ميان همه كشورها هم وجود دارد و قابل مديريت است.


  تجربه نشان داده كه بزرگ‌ترين دشمني‌ها و اختلافات و مشكلات بين كشورها از طريق مذاكره به نفع حل‌وفصل شدن پيش رفته است. بنابراين راهي جز مقاومت در برابر زياده‌خواهي‌ها و در عين حال مذاكره وجود ندارد. اگر ايران و امريكا تصميم بگيرند    مسائل خود را بدون واسطه ديگران چه اروپا چه سايرين و از طريق مذاكره مستقيم حل و فصل كنند، ممكن است باز شدن گره‌هاي كوچك به بازشدن گره‌هاي بزرگ‌تر ميان دو كشور كمك كند
   آيا اين وضعيت تاسف‌بار را مي‌توان به همين صورت ادامه داد؟ پاسخ به اين سوال بسيار مهم است. يك زماني در اواخر دولت اصلاحات دلار در ايران حدود 900 تومان بوده ولي الان حدود 45 هزار تومان در بازار آزاد است. از ابتداي دولت فعلي، دلار حداقل بيش از 15 هزار تومان افزايش قيمت داشته است آيا قرار است كه اين روند به همين شكل ادامه پيدا كند؟
   تمركز صرف روي برجام به عنوان موضوع واحد، ما را به جايي نمي‌رساند و مسائل مهم، همچنان حل‌نشده باقي خواهند ماند. در چنين شرايطي امريكايي‌ها دوباره به هر بهانه‌اي مي‌توانند تحريم‌هاي مختلف را عليه ايران اعمال کنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها