• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5422 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۹ بهمن

زير پوست حوادث

شوهر سابقم مرا به ربودن دخترم متهم كرد
زن جوان مي‌گويد به دليل ملاقات با فرزندش به آدم‌ربايي متهم شد اما دادگاه اين شكايت را واهي دانست

اعتمادآنلاين| زن جوان مي‌گويد به دليل ملاقات با فرزندش با شكايت همسر سابقش مواجه و به آدم‌ربايي متهم شد، اما دادگاه اين شكايت را واهي دانست. سه سال از آخرين باري كه رزيتا دخترش را ديده، گذشته بود كه متهم به ربودن فرزندش شد. حالا رزيتا با شكايت شوهر سابقش به دادگاه آمده است. او از سختي‌هاي زندگي با شوهر سابق و دوري از فرزندش مي‌گويد. 
  پدر فرزندت از تو به اتهام آدم‌ربايي شكايت كرده است. قبول داري؟
نه تنها من قبول ندارم، بلكه دادگاه هم حرف او را قبول نكرد و شكايتش را واهي تشخيص داد.
 چرا پدر فرزندت از تو چنين شكايتي كرده است؟
سه سال پيش از هم جدا شديم. دادگاه اجازه داد من هفته‌اي يك شب بچه را پيش خودم بياورم و از او مراقبت كنم و ببينمش اما شوهرم از همان ابتدا اجازه نداد دخترم را ببينم.
  از شوهرت شكايت كردي؟
چندين بار به دادگاه رفتم، مدتي دخترم را به كلانتري مي‌آورد و بعد به بهانه‌هاي مختلف بچه را از من دور مي‌كرد.
 چه شد كه شوهرت از تو شكايت كرد؟
دخترم به مدرسه مي‌رود. من براي ديدن او جلوي در مدرسه رفتم و بعد هم بچه را با خودم بردم. وقتي فهميد من بچه را برده‌ام، شكايت كرد.
 چرا از شوهرت جدا شدي؟
ما هفت سال با هم زندگي كرديم، اما من همه اين سال‌ها زجر كشيدم. شوهرم مرد شكاكي بود، او به همه‌ چيز شك مي‌كرد. اين اواخر حتي اجازه نمي‌داد به خانه مادرم رفت و آمد كنم. يك ساعت مرا به خانه مادرم مي‌برد و بعد از يك ساعت زنگ مي‌زد كه من جلوي در هستم بيا برويم خانه. من از اين كارهايش خسته شده بودم و گفتم ديگر نمي‌خواهم با او زندگي كنم.
  چرا حضانت بچه را نگرفتي؟
قاضي هم به شوهرم گفت حضانت بچه را به مادرش بده اما شوهرم قبول نكرد. او مي‌خواهد از طريق بچه من را پيش خودش ببرد و وادارم كند برگردم اما من قبول نكردم و نمي‌كنم.
 مي‌داني دخترت در چه شرايطي است؟
شوهر من خيلي شوهر بدي بود اما پدر خوبي است، من مي‌دانم از بچه به خوبي مراقبت مي‌كند اما حاضر نيستم به زورگويي‌هايش تن بدهم. هر طور شده بچه‌ام را طبق قانون ملاقات مي‌كنم. حتي قاضي به او گفته اگر اجازه ندهد بچه را ببينم حضانت بچه را از او مي‌گيرد. به هر حال فعلا شوهر سابقم شكايتش را پس گرفته است.
 چرا در اين مدت ازدواج نكردي؟
تجربه تلخ قبلي‌ام باعث شد نتوانم دوباره به ازدواج فكر كنم. براي من فعلا فقط ديدار ب ا دخترم مهم است.
 دخترت چه مي‌گويد؟
او خيلي از درگيري من و پدرش مي‌ترسد. گريه مي‌كند و دچار تنش روحي مي‌شود، به همين خاطر سعي مي‌كنم او را در سختي قرار ندهم.


تعرض ۲ پسر به دختر جوان بعد از دوستي اينترنتي

اعتمادآنلاين|دختر جوان كه در فضاي مجازي با پسري آشنا شده و به دست او و دوستش مورد آزار قرار گرفته است از دادگاه خواست تا براي متهمان سنگين‌ترين مجازات را تعيين كند. متهمان كه دو پسر جوان هستند با كشاندن دختري به باغ او را مورد آزار و اذيت قرار دادند. يك‌سال قبل دختر 19ساله‌اي به نام مهنوش به ماموران مراجعه و شكايت هولناكي را براي ماموران مطرح كرد. او كه مدعي بود به دست دو پسر جوان مورد آزار قرار گرفته، گفت: چند هفته قبل در فضاي مجازي با پسر 21ساله‌اي به نام شهرام آشنا شدم. ما چندين بار تلفني با هم صحبت كرديم و قرار ملاقات گذاشتيم. او به من ابراز علاقه كرد و مي‌گفت عاشقم شده است. او ادامه داد: مدتي گذشت تا اينكه يك روز شهرام مرا براي شركت در مهماني به باغ يكي از دوستانش دعوت كرد. من هم دعوتش را پذيرفتم و حدود ساعت پنج عصر او دنبالم آمد تا با هم به باغي كه در ورامين بود، برويم. وقتي به آنجا رسيديم در باغ هيچ كسي حضور نداشت و من به موضوع مشكوك شدم؛ اما شهرام گفت مهماني در زيرزمين باغ برگزار مي‌شود تا سروصدا همسايه‌ها را اذيت نكند. همراه شهرام وارد ساختمان شديم و من دوست او شاهرخ را ديدم. آنجا بود كه متوجه شدم همه حرف‌هاي شهرام دروغ بوده و به تله او و دوستش افتاده‌ام. آنها يك‌باره به سمتم حمله كردند و من را آزار دادند. هر قدر هم التماس كردم فايده‌اي نداشت. آنها از من فيلم گرفتند و تهديدم كردند اگر به كسي حرفي بزنم فيلم را پخش مي‌كنند و آبرويم را مي‌برند.دختر كه اشك مي‌ريخت، گفت: يك ماه از اين ماجرا گذشته بود و من فقط در سكوت و تنهايي گريه مي‌كردم كه بار ديگر شهرام با من تماس گرفت. او مي‌گفت از من فيلم دارد و براي حفظ آبرويم بايد به او پول بدهم. من از اين وضعيت خسته شدم و حالا آمده‌ام تا از او و دوستش كه از من قصد اخاذي دارند، شكايت كنم. با شكايت دختر جوان ماموران به رديابي دو پسر پرداختند و دو متهم را بازداشت كردند. آنها در شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران پاي ميز محاكمه ايستادند.در ابتداي جلسه دختر جوان در جايگاه ويژه ايستاد و گفت: شهرام از اعتماد و احساس من سوءاستفاده كرد و با دوستش مرا آزار داد و فيلم گرفت. من به خاطر حفظ آبرويم سكوت كردم ولي آنها دست از سرم برنمي‌دارند و با تهديد مي‌خواهند از من اخاذي كنند. بنابراين تصميم گرفتم از آنها شكايت كنم. من براي هر دو متهم اشد مجازات مي‌خواهم.سپس دو متهم كه با قرار وثيقه آزاد بودند، يك به يك در جايگاه متهم ايستادند و منكر اتهام خود شدند. شهرام گفت: مهنوش با ميل خودش با من رابطه دوستانه برقرار كرد و همراهم به باغ آمد. ما نه او را به زور آزار داديم و نه تهديدش كرديم. ما با ميل خودش با او رابطه برقرار كرديم. شاهرخ نيز گفت: ما هيچ فيلمي تهيه نكرديم تا بتوانيم با آن اخاذي كنيم. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون