يادداشتی درباره ترانه «براي» شروين حاجيپور
جاي حواشي به اين جوان تبريك بگوييم
احمد طالبينژاد
بياييد تصور كنيم جواني به نام شروين حاجيپور كه نه اهل سياست است و نه اهل مشاركت در فعاليتهاي سياسي خاصي، در كنج اتاقي در يكي از شهرهاي شمالي نشسته و در تنهايي ترانهاي ميخواند كه اشعارش از دل خواستههاي مردم برميآيد همان جملات و شعارهايي كه بهكرات در فضاي مجازي و كوچه و خيابان ميشنويم. او بدون اينكه فكر كند روزي ترانهاش به پديده سياسي اجتماعي، تبديل ميشود، مجموعهاي از جملات و واژهها را كنار هم قرار ميدهد همراه با يك ملودي كه يكنواخت و كسلكننده است و از نيمه دوم (از آنجايي كه ميگويد براي دانشآموزان، براي آزادی) گام عوض و ضرباهنگ تند شده و صداي خواننده بلند ميشود و حس اعتراض به خود ميگيرد. در واقع اعتراض او خطاب به همه ماست تا اينكه او به جمله «زن، زندگي، آزادی» ميرسد اينجا صداي شروين به ناله تبديل ميشود و كش ميآيد و اين ناله تا انتها ادامه پيدا ميكند.
آهنگ شروين بعد از انتشار در فضاي مجازي شنيده ميشود و ناگهان مثل بمب در دنيا منفجر ميشود بياييد فكر كنيم او به اين قصد، اين كار را نكرد كه شهرت عالمگير پيدا كند تا اسمش و ترانهاش از همه رسانههاي جهان پخش شود و در خيلي از كشورها به زبانهاي مختلف زمزمه شود و بازتاب پيدا كند، به اين فكر كنيم يك جوان ايراني براي اولينبار به جاي خواندن سرودها و ترانههايي با اشعار تند و تيز و لحن و فرم گل درشت، آنچه از دلش سرريز ميشود ميخواند كه بيشتر شبيه درد دل شخصي است كه تبديل به درخواست اجتماعي ميشود و ناخودآگاه تعبير سياسي هم از آن به عمل ميآيد. اما فرقي كه ترانه شروين با ديگر ترانههايي كه در اين چند وقت خوانده شده دارد اين است كه حال و هواي جديد دارد. ترانه شروين مصلحانه است براي اصلاح امور جامعه و به نوعي اعتراضي است. الان كه ترانه شروين جايزه گرمي را گرفته فارغ از تمام ابعاد سياسي آن به اين فكر كنيم كه اين جايزه براي موسيقي ايران جايزه مهمي است، البته پيشتر كيهان كلهر و يك نفر ديگر هم اين جايزه را كسب كرده بودند اما ابعاد جهاني آن زياد نبوده بهتر است به جاي حواشي، به اين جوان ايراني تبريك بگوييم.