تبعات اتهام همكاري با روسيه در جنگ اوكراين براي ايران
كشورهاي غربي چگونه بستر سياسي و حقوقي براي مشروع نشان دادن هرگونه اقدام هماهنگ عليه تهران را فراهم كردند
مهرداد پشنگپور
مساله (ادعاي) همكاري دولت جمهوري اسلامي ايران با دولت روسيه در تجاوز اين كشور به اوكراين، با پيگيري و ممارست اوكراين متعاقب تحريم ايالاتمتحده امريكا و اتحاديه اروپا و برخي از كشورهاي اروپاي در سال گذشته ميلادي، بالقوه يك خطر
حقوقي- بينالمللي براي جمهوري اسلامي ايران است؛ خطري كه فقط با انكار ساده نميتوان از آن عبور و منافع كشور را تامين و محافظت كرد.
همكاري با دولتي كه حسب قواعد حقوق بينالملل و تقريبا اجماع كشورهاي عضو ملل متحد، مرتكب «تجاوز» از طريق توسل به زور خلاف منشور سازمان ملل متحد شده و حتي كشورهايي مانند هند و چين كه قرابت نزديكي با دولت روسيه دارند عمل ارتكابي اين دولت عليه اوكراين را تاييد نكردهاند بيترديد متضمن عواقب و عوارض، سياسي و حقوقي است كه خلاف مصالح مردم و منافع ملي است.
وقايع چند ماه گذشته دور از دسترس بودن توافق هستهاي نيز ضم به اين شرايط شده به گونهاي كه ميتواند مشروعيت، مقبوليت و نفوذ و كاركرد ايران را در عرصه بينالمللي تحتتاثير قرار داده و محدود كند. برآيند تمام اين عوامل تهديدي است عليه منافع ملي!
مقدمهچيني براي اقدام
اخيرا جيك ساليوان مشاور امنيت بينالمللي رييسجمهور ايالاتمتحده امريكا ضمن تكرار ادعاهاي خود در مورد مشاركت ايران در جنگ روسيه عليه اوكراين تاكيد كرده بود كه ممكن است ايران به دليل فروش پهپاد به روسيه شريك اين كشور در جنايت جنگي محسوب شود.
محكوميتهاي بينالمللي براي وقايع اخير به دليل اينكه مباني حقوق بشري دارند و به اين واسطه با قواعد امره حقوق بينالملل همبستگي دارد وضعيت
حقوقي - بينالمللي خاصي را پيش روي جمهوري اسلامي ايران قرار ميدهد.
اخراج جمهوري اسلامي ايران از كميسيون مقام زن سازمان ملل متحد به اين دليل كه در نظام حقوق بينالملل اخراج از يك سازمان يا نهاد بينالمللي به منزله مجازات تلقي ميشود، به محكوميتهاي اخير جنبه اجرايي و عيني داد. وضعيتي كه تقريبا در تاريخچه سازمان ملل متحد از نظر كيفيت تحققيافته بيسابقه است.
ورود پاپ به عنوان عاليترين شخص مذهبي-مسيحي در رد اعدام و اعلام موضع نسبت به رخدادهاي ايران نيز ازجمله زمينههاي موثر در نضج گرفتن اقدامهاي احتمالي آتي عليه ايران است. تأسي و تاثيرپذيري سياستمداران و دولتمردهاي غربي از مقام پاپ بدون شك در تصميمهاي آنها تبلور پيدا ميكند. مسائل حقوق بشري براي كشورها و دولتهاي غربي يك پرستيژ و پرنسيپ اجتماعي و عمومي است اگرچه اين سخن بر اين ادعا نيست كه اين كشورها در رعايت قواعد حقوق بشري به نحو اتم و اكمل اهتمام دارند و به اعلي درجه اين حقوق را براي مردم خود رعايت ميكنند ليكن حداقل در ظاهر نه تنها آشكارا عليه تعهدات حقوق بشري عمل نميكنند بلكه در نقض قوانين مصوب و متبوع خود اصرار نميورزند.
اتهامات حقوق بشري با ارجاع به گزارشگر ويژه و تشكيل كميته حقيقتياب ولو با عدم پذيرش از سوي جمهوري اسلامي ايران زمينه حقوقي موثري است براي اجماع و تصميم عليه ايران كه بالقوه خطر آفرين است.
اتهام همكاري جمهوري اسلامي ايران با روسيه در جنگ اوكراين نه تنها خود به تنهايي يك مقدمه لازم اجرايي براي تمهيد اقدام لازم حقوقي است بلكه به نظر ميرسد پتانسيل حقوقي كافي براي شروع دعوي
حقوقي-بينالمللي را هم دارد و در اينصورت موقعيت ايران با روسيه متفاوت است.
دسترسي دولت اوكراين به محاكم دادگستري بينالمللي براي اقامه دعوي عليه روسيه هر چند با گير و گرفتاريهاي خاصِ مرتبط با موازين حقوق بينالملل روبهرو است
ولي الزاما به معناي مطلق بودن اين عدم دسترسي نيست.
اصل صلاحيت اختياري، دسترسي به ديوان بينالملل دادگستري را منتفي و رجوع به ديوان كيفري بينالملل بنا بر اساسنامه اين ديوان براي اينكه نيازمند راي اجماعي اعضاي شوراي امنيت است با حضور روسيه به عنوان عضو دايم در شوراي امنيت منتفي است و اينگونه امكان ارجاع تجاوز روسيه به يك عضو منشور ملل متحد از دسترس خارج ميشود.
اقدام حقوقي عليه ايران چنانكه گفته شد با وضعيت روسيه متفاوت است. دولت روسيه كه گستاخانه تلاش دارد در اقدام خود، دولت جمهوري اسلامي ايران را همراه خود معرفي كند باعث ميشود تا اين كشور در عمل خلاف قواعد حقوق بينالمللش حداقل يك عضو ديگر سازمان ملل را شريك داشته باشد و از اين رهگذر، هم از حيث شكلي و هم ماهوي نابهنجاري عمل خود را با يك عضو ديگر ملل متحد تقسيم و اينگونه در صورت و متن و محتوا، از مسووليت و فشار افكار عمومي جامعه جهاني نسبت به خود تا حدي بكاهد و نتيجه قهري اين عملكرد قرار دادن جمهوري اسلامي ايران در معرض مسووليت بينالمللي (اشتقاقي-derive responsibility) است.
جمهوري اسلامي ايران اما در اين منازعه وضعيت حقوقي ويژهاي دارد كه آثار آن ميتواند گريبانگير افراد احتمالي مرتبط با نهادها و سازمانهاي نظامي و مرتبط با اين سازمانها و دولت شود. جنگ غيرقانوني عليه اوكراين در عمل مواجهه با غرب و به ويژه اروپا و اتحاديه اروپاست و ايستادن كنار روسيه يعني ايستادن در موقعيتي كه اين كشور عليه جامعه اروپايي دارد در حالي كه جمهوري اسلامي با دفعالوقت و بدون ملاحظه عنصر اساسي «زمان» در ديپلماسي هنوز پرونده مفتوحي دارد كه
نه تنها مساله جهاني است بلكه مشخصا از دغدغههاي مهم اروپا و اتحاديه اروپاست.
پرونده به سرانجام نرسيده برجام تاكنون هزينههاي داخلي و خارجي بسياري براي ايران فراهم آورده و در آخرين نتيجه احتمالي خود ميتواند مسووليت بينالمللي ايران را در فرآيند توسل به مكانيسم ماشه از سوي اعضاي اروپايي عملي و محقق كند يعني در صورت تحقق اين امكان جمهوري اسلامي عملا در محكمه بينالمللي محاكمه ميشود كه همراهي با روسيه مهمترين آتش تهيه و كاتاليزور آن است.
مخالفت اتحاديه اروپا با تعليق مذاكرات برجام اگرچه ظاهرا اقدام مثبت و اميدواركنندهاي به نظر ميآيد ولي ملاحظه مجموع اقدامات اين اتحاديه و اعضاي اروپايي برجام اين چشمانداز دلگرمكننده را به سردي متمايل ميكند. تصميم بر عدم تعليق مذاكرات برجامي در كنار توصيه به اعضاي اتحاديه اروپا براي قرار دادن نيروي نظامي سپاه در ليست تروريستي، زمينه و دليلي است براي اينكه توجه كنيم كه نبايد به تمايل اروپا به ادامه مذاكرات برجامي دلگرم بود.
اروپا با توسل به قطعنامههاي حقوق بشري و ملاحظه اينكه تجاوز روسيه به اوكراين به دليل اتهامِ ارتكاب نسلكشي و تجاوز عليه بشريت كه نقض صريح و آشكار قواعد حقوق بينالملل بشردوستانه است، به وضوح به سمت و سويي گرايش و تمايل دارد كه زمينههاي لازم براي برخورد با ايران را فراهم آورده است. برجام در وضعيت كنوني ميتواند هم به نفع و هم به زيان ايران كار كند.
ايران چه كند؟
با در نظر گرفتن اجماع در حال شكلگيري عليه جمهوري اسلامي ايران و همخواني روزافزون مواضع اروپا و ايالاتمتحده با امريكا، ضرورت دارد كه ديپلماسي فعال و هوشمندانه بتواند تهديدات بالقوهاي را كه هر روز به فعليت يافتن نزديك ميشود دفع كرده و مانع از تضييع منافع ايران شود. ناگزير ايران بايد:
1- از انفعال در ديپلماسي منطقهاي و بينالمللي پرهيز كند.
2- سياست خارجي كشور را تابعي از سياست روسيه و حتي چين عملياتي نكند.
3- در مساله اتهام وارده مبني بر فروش پهپاد به روسيه
به گونهاي موثر و مستند روشنگري و پاسخ مستدل براي رد اين اتهام فراهم آورد.
4- صرفنظر از اينكه شرايط سياسي پيرامون برجام تغيير اساسي داشته است، از حيث حقوقي نيز اوضاع و احوال مرتبط با ان بهطور بنيادين تغيير يافته و اين موضوع بازگشت به برجام را اگر ناممكن نكرده باشد ولي سخت و دشوار كرده است. اعاده برجام ولو آنكه در فرم و هياتي جديد باشد براي خروج ايران از وضعيت قرار داشتن بر لبه تيغ بسيار مفيد و كارآمد است.
5- ديپلماسي واقعگرايانه به جاي تلاش آرماني در عرصه بينالملل با ابزار ديپلماتيك به شرط آنكه به پيوست تصحيح سياستهاي نادرست داخلي باشد ميتواند بسياري از اتهامات وارده عليه ايران را مرتفع و شروع موثري براي تحقق يك اجماع كامل بينالمللي عليه جمهوري اسلامي باشد.
توضیح اعتماد | ادعای کمک ایران به روسیه در جنگ اوکراین از سوی طرف غربی مطرح شده و مقام های ایرانی بارها تاکید کرده اند که سیاست بی طرفی خود را در این جنگ حفظ کردهاند. با وجود تکذیب ایران ، طرح این ادعا علیه تهران به طرح مباحث سیاسی و حقوقی بسیاری منتهی شده که بعضا ضد و نقیض هم هستند. انتشار این نگاه حقوقی در روزنامه صرفا برای آشنایی مخاطبان با دیدگاه های متفاوت است و محتوای آن مورد تایید روزنامه نیست.