در گفتوگوي «اعتماد» با وكيل سوييسي متخصص در زمينه مبارزه با پولشويي و تحريم بررسي شد
تعامل با FATF؛ اجبار يا اختيار؟
سيداحمد موسوي
شايد بدون اغراق بتوان گفت طي سالهاي اخير FATF يكي از حساسترين مسائل مورد بحث در ايران در كنار برجام بوده است؛ موضوعي تا اين حد مهم كه طبق گفته كارشناسان بدون تاييد لوايح مرتبط با آن، حتي در صورتي كه مذاكرات احياي برجام به ثمر برسد و نتايج مذاكرات به رفع تحريمها منتج شود، كشورمان نفعي از توافق احتمالي و رفع تحريمها نخواهد برد؛ به نظر ميرسد باتوجه به رويكرد كنوني ايالاتمتحده درقبال ايران و مجموعه تحولاتي كه باعث شده تا اعمال سياست فشار حداكثري كه هدف اصلي آن تضعيف هرچه بيشتر تهران با ابزارهاي مختلف به خصوص تشديد فشار اقتصادي و محدود كردن تراكنشهاي مالي بينالمللي است، بازنگري در سياستها درقبال تصويب FATF بيش از پيش احساس ميشود. FATF چيست و قرار گرفتن در ليست سياه FATF به چه معناست؟ تاثير اقتصادي پيوستن به FATF در شرايط تحريم چيست؟ عامل انحلال اينستكس چه بود؟ آيا انحلال اينستكس به منزله شكست اروپا در حفظ استقلال اقتصادي خود از امريكا است؟ كانال مالي ايران-سوييس هم به سرنوشت اينستكس دچار خواهد شد؟ پاسخ به پرسشهايي از اين دست را در گفتوگوي «اعتماد» با مايكل نيومن (Michael Neumann)، وكيل سوييسي متخصص در زمينه مبارزه با پولشويي و تحريم بخوانيد.
تقريبا تمام كساني كه در زمينه فعاليتهاي اقتصادي و مالي تجربه دارند و كساني كه تجارت بينالمللي ميكنند با FATF و سازوكار آن آشنايي دارند. اما جداي از بحث سازوكاري كه در زمينه مبارزه با پولشويي و جلوگيري از تامين مالي تروريسم ميدانيم، به نظر شما اين سازوكار همچون پديدههايي مانند حقوق بشر توسط قدرتهاي جهاني عليه كشورهاي مستقل مورد استفاده ابزاري قرار نگرفته است؟
FATF يك سازمان بينالمللي مبتني بر ابتكار كشورهاي G7 است كه هدف آن كاهش پولشويي و مبارزه با تروريسم در سراسر جهان است. تقريبا همه كشورهاي جهان عضو FATF يا سازمانهاي همكار FATF هستند. درحالي كه به نظر ميرسد موافقت جهاني در مورد استانداردهاي مبارزه با پولشويي وجود دارد، اين موضوع نسبتا غيرسياسي است. موضوع مبارزه با تامين مالي تروريسم اما جنبه سياسي دارد.
پولشويي به اين معناست كه عوايد حاصل از فعاليتهاي مجرمانه مشروع جلوه ميكند. پولشويي به جرايم دامن ميزند و درنهايت اقتصاد را تضعيف ميكند، زيرا ازجمله جناياتي مانند فساد و سوءمديريت را ترويج ميكند. جامعه بينالمللي (ازجمله ايران) موافق است كه جرايم نبايد سودآور باشند و همچنين توافق دارند كه چه فعاليتهايي جرم محسوب ميشوند (مانند كلاهبرداري، سرقت، فساد و غيره).
بر اين اساس، جنبه مبارزه با پولشويي نسبتا غيرسياسي است. اما داستان مبارزه با تروريسم متفاوت است. توصيه شماره شش FATF كشورها را موظف ميكند از تامين مالي گروههاي تروريستي جلوگيري كنند. گروههاي تروريستي توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد تعريف ميشوند. اين بدان معناست كه به محض اينكه كشوري به طور مستقيم يا غيرمستقيم از گروههايي كه توسط شوراي امنيت سازمان ملل به عنوان گروههاي تروريستي معرفي شدهاند حمايت كند، توصيه شماره شش FATF نقض ميشود. مطمئنا برخي از كشورها نسبت به سايرين بر شوراي امنيت سازمان ملل متحد نفوذ بيشتري دارند و بنابراين ميتوانند بر اين موضوع كه كدام گروه در فهرست گروههاي تروريستي قرار ميگيرد، تاثير بگذارند. در اين راستا، FATF نفوذ سياسي غيرمستقيم بر كشورها دارد. يك ضربالمثل قديمي ميگويد: تروريست از نظر يك فرد، ميتواند براي فرد ديگري مبارز آزادي باشد، كه امروز هم صادق است.
همانطور كه ميدانيد بعد از انقلاب 1357 ايران خود را كشوري مستقل معرفي كرد و سياست نه شرقي و نه غربي را در پيش گرفت. قدرتهاي جهاني در سالهاي اخير به هر طريقي سعي كردهاند راه حركت مستقل اين كشور را ببندند. در سالهاي اخير شاهد اعمال تحريمهاي سنگين عليه ايران بوديم. به نظر شما پيوستن ايران به FATF در اين شرايط، تحريمي مضاعف براي ايران محسوب نميشود؟ طبيعي به نظر ميرسد كه كشوري كه در تحريم قرار دارد از تمام ابزارهايي كه دراختيار دارد براي دور زدن تحريمها استفاده كند. خب، در اين شرايط، پيوستن ايران به اين معاهده كار را براي ايران دشوارتر نميكند؟
ما بايد بين تحريمهاي امريكا و وضعيت FATF تفاوت قائل شويم. پس از خروج دولت ترامپ از برجام، مجددا تحريمهاي شديد امريكا عليه ايران اعمال شد، همچنين امريكا شركت بلژيكي سوئيفت را تحت فشار قرار داد تا بانكهاي ايراني را از سيستم ارتباطي خود حذف كند كه اساسا انتقال داراييهاي بانكهاي بينالمللي از ايران و به ايران را غيرممكن ميكند.
FATF يك موضوع جداگانه است. FATF سالها ايران را در ليست سياه قرار داده است. اين بدان معناست كه هر بانكي در كشوري كه عضو FATF است، بايد تراكنش از ايران و به ايران را ريسك بالايي براي پولشويي و تامين مالي تروريسم بداند. بنابراين، هر بانك و شركتي كه با ايران تجارت ميكند، بايد بررسي دقيقتري را در مورد هر تراكنش ايراني انجام دهد تا اطمينان حاصل شود كه داراييها از جنايات منشا نميگيرند و مظنون به پولشويي نيستند. اين اقدامات احتياطي بسيار پرهزينه است و نياز به زمان زيادي دارد.
اين بدان معناست كه ايران در حال حاضر در انتقال يا دريافت دارايي به خارج از كشور بسيار محدود است. حتي درخصوص بانكهايي كه از سوئيفت براي تراكنشهاي مالي استفاده نميكنند، به دليل قرار گرفتن در فهرست FATF، امكان انتقال داراييها بسيار محدود است. بنابراين بهتر است بگويم با عدم الحاق به FATF ايران تحريم مضاعف است.
پيوستن به FATF مانع دور زدن تحريمهاي امريكا توسط ايران نميشود (كه طبيعتا ايران حق انجام آن را دارد)، بلكه به كاهش تاثير تحريمهاي امريكا كمك ميكند. اگر ايران به FATF بپيوندد، فورا يك اثر مثبت خواهد داشت: تراكنشها با بانكهايي كه در حال حاضر از سوئيفت استفاده نميكنند را تسهيل ميكند. اثر مثبت ديگر آن است كه در مرحله بعدي، سوئيفت دوباره براي بانكهاي ايراني در دسترس خواهد بود. همچنين اگر ايران براي پيوستن به FATF و پايبندي به استانداردهاي آن تلاش كند، سيگنال مثبتي به غرب خواهد فرستاد.
اخيرا بانكهاي مركزي ايران و روسيه قرارداد همكاري براي جايگزيني سوئيفت امضا كردند. با اتصال سامانه ملي پيامرسان بانكهاي ايراني و روسي، ۷۰۰ بانك روسي امكان تبادل پيامهاي مالي با بانكهاي ايراني را دارند و ۱۰۶ بانك غيرروسي از ۱۳ كشور ديگر نيز به اين سامانه پيامرسان متصل هستند و امكان تبادل پيامهاي مالي با بانكهاي ايراني را دارند. اين اقدام تا چه اندازه ميتواند پاسخگوي نيازهاي دو كشور باشد؟
ايجاد يك سيستم ارتباط بانكي جديد براي بانكهاي روسيه و ايران ميتواند مبادلات بين اين كشورها را تسهيل كند و از نظر اقتصادي به نفع هر دو كشور باشد. با اين حال، همانطور كه در بالا ذكر شد، اين سيستم ارتباطي جديد اين موضوع را حل نميكند؛ چراكه FATF همچنان ايران را در ليست سياه قرار داده است. از آنجايي كه روسيه يكي از اعضاي FATF است، بانكهاي روسي موظف هستند در هر تراكنش از يا به ايران، بررسيهاي دقيقتري را انجام دهند. اين بدان معناست كه تراكنشهاي بانكي آنطور كه در نظر گرفته شده است، روان نميشوند. اگر روسيه وظايف خود را به عنوان يكي از اعضاي FATF ناديده بگيرد، خود نيز در ليست سياه قرار ميگيرد و عملا از انتقالات بينالمللي محروم ميشود. حتي اگر معاملات بين روسيه و ايران نيازهاي اقتصادي خاصي را برآورده كند، ايران با پيروي از استانداردهاي FATF براي اطمينان از معاملات روان در روابط خود با روسيه سود ميبرد.
آيا FATF ليست سياه دارد؟ قرار گرفتن در ليست سياه FATF به چه معناست؟ و چه محدوديتهايي را ميتواند در پي داشته باشد؟
بله، FATF ليست سياه دارد. در حال حاضر كرهشمالي، ميانمار و ايران در ليست سياه قرار دارند. قرار گرفتن در ليست سياه به اين معني نيست كه FATF ميتواند عليه چنين كشورهايي تحريمهايي را اعمال كند (FATF اين قدرت را ندارد)؛ با اين حال، به محض اينكه كشوري در ليست سياه قرار گرفت، FATF از كشورهاي عضو خود ميخواهد تا نظارت لازم را براي همه معاملات مرتبط با يك كشور در ليست سياه اعمال كنند. اين بدان معنا نيست كه تراكنشها با كشورهايي كه در ليست سياه هستند ممنوع است، بلكه بانكها و شركتهاي بينالمللي بايد هنگام انجام تجارت با كشوري كه در ليست سياه قرار دارد، بررسيهاي دقيقي انجام دهند. موضوعي كه ممكن است بيضرر به نظر برسد، اما منجر به اين ميشود كه اكثر بانكها/ شركتهاي بينالمللي از انجام تجارت با بانكها/ شركتهاي موجود در كشورهاي ليست سياه خودداري كنند، زيرا اقدامات لازم براي بررسي دقيق، بسيار پرهزينه است و ريسك بالايي را تحميل ميكند. از آنجايي كه تقريبا همه كشورهاي جهان عضو FATF هستند، قرار گرفتن در ليست سياه به طور قابل توجهي امكان تجارت را محدود ميكند.
تاثير اقتصادي پيوستن به FATF در شرايط تحريم چيست؟ برخي معتقدند پيوستن ايران به FATF حتي در شرايط تحريم نيز ميتواند مفيد باشد. آيا اينطور است؟ چگونه؟
عضويت ايران در FATF ميتواند پنج تاثير مثبت عمده داشته باشد:
1- تسهيل تراكنش با بانكهايي كه از سوئيفت استفاده نميكنند
2-كاهش فعاليتهاي پولشويي توسط مجرمان/ سازمانهاي متخلف در ايران
3-ارسال سيگنال مثبت به غرب مبني بر اينكه ايران علاقهمند به حفظ رابطه با جامعه جهاني است
4- امكان سرمايهگذاري بينالمللي در ايران
5- آمادهسازي بانكهاي ايراني براي تراكنشهاي جهاني پس از توافق احتمالي جديد
با اين حال، پيوستن به FATF فقط امضاي يك تكه كاغذ نيست. پيوستن به FATF به اين معني است كه ايران به توصيههاي FATF متعهد ميشود و تضمين ميكند كه اين توصيهها در كل كشور اجرا ميشوند. اين يك تعهد بزرگ خواهد بود كه اجراي آن سالها طول ميكشد. با اين وجود، سود اقتصادي براي ايران ميتواند بسيار زياد باشد و به نفع رفاه اقتصادي همه شهروندان ايراني باشد.
طي روزهاي اخير خبري مبني بر انحلال اينستكس منتشر شد. انحلال اينستكس به منزله شكست اروپا در حفظ استقلال اقتصادي خود از امريكا است؟
اينستكس ايده خوبي بود و تلاش اتحاديه اروپا براي حفظ روابط اقتصادي با ايران، قطعا نيات مثبتي داشت. با اين حال، اتحاديه اروپا قدرت تحريمهاي ايالاتمتحده را دستكم گرفته بود. اگرچه تحريمهاي ايالاتمتحده فقط ميتواند شركتها يا اشخاص حقيقي كه در اين كشور ثبت شدهاند، هدف قرار دهد اما ايالاتمتحده به اصطلاح «تحريمهاي ثانويه» را اعمال كرده است. اين بدان معناست كه اين كشور شركتها و اشخاص حقيقي امريكايي را از تجارت با افرادي كه با ايران كار ميكنند، منع كرده است. در پايان، شركتهاي اروپايي بايد انتخاب كنند كه آيا ميخواهند با امريكا تجارت كنند يا با ايران. اين امر باعث شد اكثر شركتهاي اروپايي به طور كامل از ايران خارج شوند تا ريسك از دست دادن تجارت در ايالاتمتحده را نداشته باشند. اتحاديه اروپا تلاش كرده است با اين تحريمهاي ثانويه مقابله كند و شركتهاي اروپايي را مجبور به خروج از ايران به دليل فشارهاي امريكا نكند، اما موفق نشد. مطمئنا اين وضعيت نشان داده است كه امريكا ميتواند بهشدت بر اقتصاد اروپا تاثير بگذارد.
تصميم انحلال اينستكس در پي موجي از تحولات ازجمله عدم احياي برجام، ادعاي فروش پهپادهاي ايراني به روسيه و استفاده از آنها در جنگ با اوكراين و تحولات اخير در داخل ايران اتخاذ شد و تصميمگيرندگان بر اين باور بودند كه مجموعه اين تحولات ادامه فعاليت اينستكس را از نظر سياسي غيرممكن كرد. اما به نظر ميرسد علت اصلي شكست اينستكس را بايد متوجه اروپاييها دانست، زيرا شكست اين پروژه قبل از تحولات اخير در ايران هم قطعي بود. مقامات اروپايي وعده يك پروژه تاريخي براي اثبات حاكميت اقتصادي خود را دادند، اما آنها هرگز واقعا به اين وعده متعهد نشدند.
همانطور كه در بالا ذكر شد، قطعا قصد اينستكس مثبت بود و اروپاييها هر چه در توان داشتند براي زنده نگه داشتن اين پروژه انجام دادند، اما درنهايت اتحاديه اروپا نتوانست شركتهاي اروپايي را براي تجارت با ايران متقاعد كند و اين شركتها با خطر ضرر مواجه ساخت. به اين ترتيب تجارت آنها در ايالاتمتحده با ترس از تحريم مستقيم همراه شد. تقريبا تمام شركتهاي اروپايي خصوصي هستند و اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو اين اتحاديه نميتوانند شركتها را مجبور به ازسرگيري تجارت با ايران كنند. حتي اگر اتحاديه اروپا با تمام ابزارهاي موجود در اين راستا تلاش ميكرد هم اين اتفاق رخ نميداد. با مقررات شوراي اتحاديه اروپا (EC) 2271/96، اين اتحاديه شركتهاي اروپايي را از تبعيت از تحريمهاي ايالات متحده منع كرد. با اين حال، شركتهاي اروپايي بيش از آنكه از نقض قوانين اتحاديه اروپا بترسند، نگران تحريمهاي ايالاتمتحده بودند، بنابراين مسيرهايي براي اجتناب از مقررات شوراي اتحاديه اروپا پيدا كردند. در واقع نفوذ اقتصادي امريكا بيش از كشورهاي اروپايي در شكست اينستكس موثر بوده است.
در ماههاي اخير ايران و سوييس از ايجاد كانال مالي خبر داده بودند اما به نظر ميرسد كانال مالي ايران و سوييس كه براي كمكهاي بشردوستانه بود، كمرنگ شده است. آيا اين كانال مالي هم به سرنوشت اينستكس دچار خواهد شد؟
از نظر تئوري، اين كانال مالي نبايد به سرنوشت اينستكس دچار شود، زيرا اين كانال به وضوح با اهداف بشردوستانه (كه از تحريمهاي ايالاتمتحده مستثني هستند) و با رضايت صريح امريكا ايجاد شده است. اين كانال به شركتهاي سوييسي اجازه ميدهد تا كالاهاي خاصي مانند دارو يا مواد غذايي را تحويل دهند، اما جزييات هر تحويل بايد توسط ايالاتمتحده تاييد شود. براساس گمانهزنيهايي كه من نميتوانم آنها را تاييد كنم، بسياري از شركتهاي سوييسي از تحريمهاي امريكا با استفاده از اين كانال ميترسند و بر اين اساس طبق برنامه از آن استفاده نميكنند. بايد ديد آيا اين كانال در آينده به سرنوشت اينستكس دچار خواهد شد يا خير. روزنامهنگار
پيوستن به FATF فقط امضاي يك تكه كاغذ نيست. پيوستن به FATF به اين معني است كه ايران به توصيههاي FATF متعهد ميشود و تضمين ميكند كه اين توصيهها در كل كشور اجرا ميشوند. اين يك تعهد بزرگ خواهد بود كه اجراي آن سالها طول ميكشد. با اين وجود، سود اقتصادي براي ايران ميتواند بسيار زياد باشد و به نفع رفاه اقتصادي همه شهروندان ايراني باشد.
پيوستن به FATF مانع دور زدن تحريمهاي امريكا توسط ايران نميشود (كه طبيعتا ايران حق انجام آن را دارد)، بلكه به كاهش تاثير تحريمهاي امريكا كمك ميكند. اگر ايران به FATF بپيوندد، فورا يك اثر مثبت خواهد داشت: تراكنشها با بانكهايي كه در حال حاضر از سوئيفت استفاده نميكنند را تسهيل ميكند. اثر مثبت ديگر آن است كه در مرحله بعدي، سوئيفت دوباره براي بانكهاي ايراني در دسترس خواهد بود. همچنين اگر ايران براي پيوستن به FATF و پايبندي به استانداردهاي آن تلاش كند، سيگنال مثبتي به غرب خواهد فرستاد.
FATF ليست سياه دارد. در حال حاضر كرهشمالي، ميانمار و ايران در ليست سياه قرار دارند. قرار گرفتن در ليست سياه به اين معني نيست كه FATF ميتواند عليه چنين كشورهايي تحريمهايي را اعمال كند (FATF اين قدرت را ندارد)؛ با اين حال، به محض اينكه كشوري در ليست سياه قرار گرفت، FATF از كشورهاي عضو خود ميخواهد تا نظارت لازم را براي همه معاملات مرتبط با يك كشور در ليست سياه اعمال كنند. اين بدان معنا نيست كه تراكنشها با كشورهايي كه در ليست سياه هستند ممنوع است، بلكه بانكها و شركتهاي بينالمللي بايد هنگام انجام تجارت با كشوري كه در ليست سياه قرار دارد، بررسيهاي دقيقي انجام دهند.