گفتوگو با زهرا رسولزادهنمين
به مناسبت انتشار دو كتاب «ناگفتههاي هنر تاپستري» و «اسرار گِل رُس»
رازهاي خلاقيت در بافت گياه و آيينِ گِلبازي
از اين هنرمند و مدرس دانشگاه پرسيديم هنر جهاني «تاپستري» چيست
و چرا در ايران ناشناخته است؟
احمدرضا حجارزاده
زهرا رسولزادهنمين، مجسمهساز، گالريدار و استاد دانشگاه، نزد اهالي هنرهاي تجسمي نامي آشناست. او بيش از هر چيز به اعتبار معرفي و گسترش هنر «تاپستري» در ايران شناخته ميشود و اتفاقا خودش تنها كتاب موجود درباره اين هنر را نوشته و منتشر كرده كه به عنوان اثري مهم و مرجع از آن استفاده و تدريس ميشود. رسولزاده اين روزها با دو كتاب جديد خود در كانون توجه علاقهمندان به هنرهاي تجسمي قرار گرفته است. كتاب «اسرار گِل رُس» كه اثري جامع و كامل درباره هنر سفالگري و همه چيزهايي است كه يك سفالگر بايد درباره گِل مناسب و مورد نياز براي كار هنري بداند و كتاب «ناگفتههاي هنر تاپستري» كه اثر قابل توجهي است براي دوستداران هنر بافندگي. هر دو كتاب، در نشر «كتابسراي ميردشتي» چاپ شدهاند. مدير گالري زرنا، پيش از اين در سال 92 نخستين كتابش را درباره هنر بافت با نام «تاپستري» منتشر كرده بود. او در مورد دومين كتاب مربوط به تاپستري ميگويد: «اين اثر حاصل 20 سال تجربيات شخصي من در خصوص بافت تاپستري، چگونگي انتخاب رنگ و تهيه مواد مناسب براي بافت مورد نظر و آشنايي با هنرمندان معاصر اين هنر در تمام دنياست. ارزش اين كتاب به كاربردي بودن محتويات آموزشي آن بوده و بيشتر مباحث برحسب ضرورت و نياز هنرجويان تنظيم شده است.» دو كتابي كه رسولزاده تاكنون با موضوع تاپستري منتشر كرده، اين رشته هنري بين نسل جديد و هنردوست ايران بيشتر شناخته شده است. در فصلهاي نخستين كتاب «ناگفتههاي هنر تاپستري»، خواننده با شناخت انواع مواد در هنر تاپستري آشنا ميشود. همچنين اطلاعات مفيدي درباره رنگرزي انواع الياف و نحوه رنگرزي در كتاب آمده است. از ديگر ويژگيهاي كتاب، اين نكته آموزشي است كه با اغلب موادي كه در زندگي روزمره با آنها سر و كار داريم، ميتوان آثار هنري زيبايي خلق كرد و احتياجي به هزينههاي اضافي و تحقيقات زياد در اين زمينه نيست. انواع تكنيكهاي بافت تاپستري مدرن با ذكر تمام جزييات بخش ديگري از كتاب است. به بهانه چاپ اين دو كتاب به گالري زرنا رفتيم و با زهرا رسولزادهنمين گفتوگو كرديم.
ابتدا بفرماييد نگارش كتاب «اسرار گِل رُس» را كه به تازگي منتشر شده، از چه زماني و با چه هدفي شروع كرده بوديد؟
كتاب «اسرار گِل رُس» حاصل 27 سال تدريس من در رشته سفالگري است، يعني سفالگري با دست و بعد با چرخ. به نظرم كار با دست خيلي مهمتر است. سالهاست در زندگي صنعتي و شهري آدمها با دستشان كار نميكنند. سفال تنها هنري است كه دستها را وادار به حركت ميكند. يعني اگر شما كمي آدمِ اهل دلي باشيد و كمي گِل دم دستتان باشد، برميداريد و با آن كار ميكنيد.كتاب «اسرار...» خيلي براي من ارزش دارد. سرفصلهاي خوبي هم دارد. از «هنر چيست؟» و «آفرينشهاي هنري» شروع كردهام و رسيدهام به «هنردرماني چيست؟» و «نيروهاي زمين» و انرژيهايي را كه زمين به ما ميدهند، نوشتهام. در ادامه اجزاي خاك را بررسي كردهام و بعد طرز ساختن گِل را توضيح دادهام. مثلا اگر شما رفتيد جايي و آنجا خاك خوشگلِ رنگي بود، خودتان بتوانيد گِل درست كنيد. فوايد گِلبازي، تنوع ابزارها و توليد چيزهايي كه ميتوان با دست ساخت، ظروف كاربردي، زيورآلات و تزيينات ديواري را طبق طرح درسي كه خودم درس ميدهم، نوشتم.
آيا كتاب «اسرار...» كاربرد آموزشي هم دارد يا خواندن اين كتاب، فقط موجب آشنايي با هنر سفالگري ميشود؟
به نظرم وقتي كسي ميخواهد هنري را كار بكند، وقتي تئوري آن را بلد باشد، مثلا بداند خاك چيست و نيروهاي خاك و اجزاي آن چيست و اصلا هنر چه كمكي به انسان ميكند، آگاهانه انتخاب ميكند كه با گِل بازي بكند. اين كتاب در وهله اول جنبه اطلاعرساني دارد. بعد كه اطلاعات آن فرد علاقهمند، افزايش پيدا ميكند، گل را در دست ميگيرد و به راحتي ميتواند با گل ارتباط برقرار بكند. حالا او يك گِل دارد و ميخواهد چيزي درست بكند. يكتكه، دوتكه، سهتكه و انواع اينها.
پس كتابتان براي علاقهمندان به سفالگري هم كه با اين هنر آشنايي ندارند، ميتواند مفيد و جذاب باشد.
بله، به راحتي ميتواند كتاب را مقابلش بگذارد و مثل روزنامه بخواند و بعد برود يك كيلو گِل تهيه بكند و مشغول به كار با آن بشود.
شما پيش از كتاب «ناگفتههاي هنر تاپستري» اثر ديگري مرتبط با اين هنر و به نام «تاپستري» نوشته بوديد كه تنها مرجع هنر تاپستري در ايران است و تدريس هم ميشود. چه شد كتاب ديگري درباره اين هنر مهجور نوشتيد؟ در اين كتاب، به كدام جنبههاي ناگفته هنر تاپستري پرداختيد؟
كتاب اول «تاپستري» را با تاريخچه شروع كردم. تاريخچه تاپستري را از سال 1945 يا 46 شروع به نوشتن كردم و آدمها را بيشتر با نگاه و مواد تاپستري آشنا كردم. خيلي كوتاه روشها را توضيح دادم. آن كتاب در واقع اطلاعات علمي دارد، نه آموزشي.كتاب دوم را به اين دليل شروع كردم كه همه دنبال يادگيري تكنيكها بودند، يعني اطلاعاتشان با آن كتاب قبلي بالا رفته و حالا ميخواهند ياد بگيرند. در كتاب «ناگفتهها...» كه به نسبت كتاب «اسرار...» صفحات بيشتري دارد، هنر مدرن را در پنج فصل توضيح دادهام. حتا تاريخچه تاپستري را از سال 1980 يا 1990 نوشتهام. يك تاريخچه مدرن برايش نوشتم. زماني كه تاپستري از فرم قبلياش بيرون ميآيد، تاريخ هنر مدرن ميشود. مثلا از فايبر آرت (هنر الياف) شروع كردم. بعد سير تحول تاپستري را نوشتم. از فصل سوم، انواع تاپستري شروع ميشود. تكنيكهاي تمام چيزهايي كه روي كره زمين و حتا كساني كه آن سر دنيا تحت عنوان تاپستري ميبافند، در اين كتاب است. شايد ما در كشورمان بعضي مواد را نداشته باشيم، ولي جايگزين داريم. مثلا ما اليافي به نام «سيسال» داريم كه نوعي گوني است. در كشورمان داريم اما نميشناسيمش. شما در اين كتاب با انواع اليافي كه دور و برتان هستند و به آنها توجهي نميكنيد، آشنا ميشويد (به تصوير گياه سيسال در كتاب اشاره ميكند) . اين گياه را در تمام فضاهاي شهري ميبينيد. وقتي آن را ميكنيد، ريشريش ميشود و از آن طناب و بندهايي درست ميكنند. جالب اينكه طبق چيزهايي كه در كتاب جديدم گفتهام، اغلب الياف گياهي در صنايع كشتيراني هستند يا جاهايي كه با آب سر و كار دارند، چون وقتي آب وارد الياف گياهي ميشود، ضخيم و محكم ميشوند. بعد از خواندنِ اين كتاب، آدمها وقتي ميروند گوني بخرند، ميگويند اين گياه سيسال است. يعني به معلوماتشان اضافه ميشود. آنها ميتوانند با در دست داشتن كتاب «ناگفتهها...»، هر چه را اطرافشان دارند، تبديل به بافت بكنند. مثلا تكنيكي داريم كه فقط با جين ميبافند. شلوار و لباسهاي جين را به صورت نوار درميآورند و با آنها بافتههاي بسيار زيبايي ميبافند كه الان در دنيا خيلي معروفند يا مثلا ما بافتي داريم به نام «بوهمي» كه همه جا زياد است، ولي كسي اسمش را نميداند. بوهمي رشتههاي نخِ آويزان روي ديوار است.
با توجه به اينكه شما هر از گاهي كارگاههاي آموزش تاپستري برگزار ميكنيد، آيا فردي هم كه كتاب «ناگفتهها...» را بخواند، نياز است آن دورههاي آموزشي عملي را بگذراند يا مطالعه همين كتاب براي يادگيري تاپستري كفايت ميكند؟
اگر فرد علاقهمند به تاپستري آدم خلاقي باشد، اين كتاب را ميخواند و تكنيكي را كه دوست دارد، با كمك اطلاعاتي كه در كتاب آمده، ادامه ميدهد. تكنيكها در هر هنري ـ نقاشي، گرافيك، طراحي، مجسمهسازي و ... ـ راه را براي آدمها كوتاه ميكنند. شما وقتي تكنيكها را ميخوانيد، فقط يكي از آنها متعلق به شماست و به دردتان ميخورد. ميگوييد من همين را دوست دارم. همان را ادامه ميدهيد و جلو ميرويد. تنوع تكنيكها كمك بزرگي به آدم ميكند تا سليقه فردياش را پيدا بكند. بنابراين اگر فرد علاقهمندي اين كتاب را با همين رويكرد بخواند، هنر تاپستري را ياد ميگيرد.كما اينكه كتاب قبلي هم كه فقط يك اشاره به تاپستري بود، به خيليها كمك كرده بود.كتاب قبل را آموزش فني و حرفهاي برداشته به صورت جزوه طرح درسش كرده! بدون اينكه از من اجازه بگيرند! و بابت آموزش آن مدرك هم ميدهد! تنها لطفي كه كردهاند، زير جزوه، منبع را درج كردهاند.
فكر ميكنيد اين كتاب دوم تاپستري هم قابليت ورود به مراكز آموزشي را دارد؟
واقعيت اين است كه هنر تاپستري كمي گمنام است و البته همه فكر ميكنند اينكه كاري ندارد! همه ميخواهند سريع پيشرفت بكنند و كارشان ديده بشود و به فروش برسانند. نميآيند قدم به قدم كار بكنند. در حالي كه اول بايد بافت ساده را ياد بگيرند و بعد بافت مدرن و مواد را. حالا با اين همه چيزي كه بلدند، آنچه خودشان دوست دارند، خلق كنند. چنين آدمي نداريم.
بين شاگردانتان يا افرادي كه كتاب اول تاپستري را خواندهاند، كسي را سراغ داريد كه موفق شده باشد اين هنر را در حد خودتان يا حداقل نيمهحرفهاي آموخته باشد و ادامه بدهد؟
نه، تاپستري در عين اينكه ساده به نظر ميرسد، خيلي داستان پيچيدهاي دارد. مثل بحث رنگرزي كه من در كتابم خيلي خوب توضيح دادهام. اگر بخواهند، به راحتي و با همين رنگهايي كه كنار دستشان است، ميتوانند رنگرزي بكنند؛ ولي حوصلهاش را ندارند. انگار آسانترين راه، خريدن است. حوصله ندارند بيايند، ياد بگيرند، بعد كار بلد باشند و آن چيزي را كه خودشان ميخواهند خلق بكنند. نه، نيستند. متاسفانه آدمها همه چيز را ميخواهند اما نميخواهند برايش زحمت بكشند. ما در هنر چنين چيزي نداريم. هنر ميتواند شامل نويسندگي باشد يا تئاتر يا چيزهاي ديگر. بايد زحمت بكشيد تا به جايي برسيد. خودم وقتي تاپستري را شروع كردم، هيچ منبعي نداشتم. فقط بافت زير و رو بلد بودم، ولي وقتي ديدم خيلي كارم را بلدم، كتاب اول را نوشتم كه خيلي سر و صدا كرد، چون تنها مرجع موجود درباره اين هنر بود. در كتابخانه ملي ثبتش كرده بودم.كتاب «ناگفتهها...» نيز همينطور است. تكنيكهايي كه در اين كتاب توضيح دادهام، هيچ جا موجود نيست. به سرفصلهاي اين كتاب دقت بكنيد. مثلا «بافت با فضاي خالي»، «تكنيك پيچاندن»، «بافت تاپستريهاي گِرد». اصلا تاپستري گِرد چيست و چرا انجام ميدهيم؟
پس همه آموزشها و تكنيكهايي كه در اين كتاب عرضه شدهاند، جديدند و براي اولينبار معرفي ميشوند؟
بله، براي اولينبار. در واقع تقسيمبندي آنها ابداع من است كه يعني مشخصه بافتههاي گِرد چيست، يا ميخواهيم يك بافت انجام بدهيم اما دار نداريم. چه كار بكنيم؟ در كتاب توضيح دادهام كه اگر چهار تا تكه چوب داشته باشيم، ميتوانيم خودمان دار درست بكنيم و بنشينيم در آن ببافيم. آن هم ميشود قاب كارمان و ميزنيم به ديوار، يا يكي از ويژگيهاي هنر تاپستري، به عبارتي استفاده از وسايل دورريز است؛ شالها، پارچهها، مواد گياهي يا هر چيزي كه دور و بر ماست، بيشتر به خاطر حفاظت از محيط زيست .
فكر ميكنم تعريف اوليه و عمومي تاپستري، بافت مدرن با گياهان بود. درست است؟
نه، بافت با گياهان، بخشي از تاپستري است. ببينيد، بافت اوليه تاپستري از زير و رو است؛ پارچهبافي، پتوبافي، سبدبافي و هر چيزي كه زير و رو است و انعطاف دارد براي بافتن. الان آنقدر مواد پيشرفت كرده كه آن سوي دنيا با سيمهاي نوري كار ميكنند و ميشود آنها را بافت. با انواع چيزهايي كه انعطاف دارد، ميتوان بافت انجام داد.
آيا محصولات هنر تاپستري، صرفا جنبه تزئيني دارند يا كاربردي هم هستند؟
نه، خروجي تاپستري ميتواند انواع پادري يا پرده و پارتيشن باشد. يك بخش مهم در اين كتاب، تاپستري روي مد و لباس است. يعني چيزي كه در دنيا روي آن مانور ميدهند و در ايران به اسم «پارچهبافي» شناخته ميشود، اما در واقع يك تاپستري است. انواع كارهايي را كه ميتوان روي پارچه انجام داد، تحت عنوان پارچهبافي در طراحي لباس به كار گرفتهاند. آن سر دنيا، تاپستري ميشود بخش تزئين لباس. حتا الگوهايي براي دوخت لباس و به صورت چوبي تهيه ميكنند و خودشان پارچه را ميبافند؛ به اندازه الگويي كه براي يك نفر لباس ميدوزند.
خانم رسولزاده، آيا از توزيع كتاب «ناگفتههاي هنر تاپستري» راضي بوديد؟ به اندازهاي كه توقع داشتيد، ديده و خوانده شده؟
بله، ولي وقتي كتاب از زير چاپ درآمد، اوضاع مساعد نبود و ما منتظر مانديم اوضاع مناسب بشود. حتي هنوز براي كتابم رونمايي برگزار نكردهام.كتاب تاپستري اول جزو پرفروشترينها بود. اين دو كتاب جديد، به تازگي رفته روي سايت و خودم هم يكي، دو ويديو كوتاه براي تبليغ با هزار زحمت تهيه و در اينترنت بارگذاري كردم. به همين دليل، ما دست به دامن رسانهها ميشويم. هر چند در رسانهها هم به خاطر عدم دسترسي مناسب به اينترنت، اطلاعرساني چنداني نشده است.
با توجه به اينكه تاپستري در جهان ،هنري شناخته شده است، آيا كتابهاي شما در اين مورد ميتواند براي مخاطب خارجي هم جذاب و كاربردي باشد؟ آيا تصميمي براي ترجمه كتابتان به زبانهاي ديگر داريد؟
بله، اتفاقا با يكي از دوستان كه با كشور تركيه در ارتباط است، صحبت ميكردم، متوجه شدم اين كتاب اصلا به زبانِ تُركي موجود نيست. اگر بگويم كتاب تاپستري بافت مدرن در دنيا نداريم، شايد اشتباه نكرده باشم! در كشورهاي اروپايي، چاپ كردن كتاب خيلي راحت است. آنجا هر كسي به تكنيكي ميرسد، درباره تكنيكش كتاب مينويسد و خيلي از آن استقبال ميشود. حتا بابت آن كتاب، به او پول ميدهند، ولي اينجا اينطور نيست، چون اين هنر ناشناخته است. خيلي از ناشراني كه به آنها مراجعه كردم، جلد اول تاپستري را براي من چاپ نكردند. دو ناشر خيلي معروف كه كتابهاي هنري منتشر ميكنند، به من گفتند: «ما به جاي كتاب شما، سعدي و حافظ و شاهنامه چاپ ميكنيم و سريع هم به فروش ميرسد و در انبار هم نميماند»! با اين حال اگر راهي باشد، بدم نميآيد كتابم ترجمه بشود. طبق رايزنيهايي كه كردهايم، احتمال اينكه كتاب «ناگفتهها...» را به زبان تركي استانبولي چاپ كنيم، خيلي زياد است، چون آنجا چنين كتابي را ندارند كه همه تكنيكها را توضيح داده باشد.
تاپستري از لحاظ فرهنگي، آيا جغرافياي خاصي را در برميگيرد؟
نه، تاپستري را همه جا داريم. حتا در عشاير خودمان تاپستري داريم. لباسهاي كهنهشان را نواري ميبُرند و با آن، نمكدان، خورجين و پادري درست ميكنند. اين هم نوعي تاپستري است. بنابراين همه جاي دنيا تاپستري داريم، ولي هر كسي به شيوه خودش. مثلا انواع سبدبافي اما اگر به سبدبافيهاي مدرن (Art)، آرت اضافه بشود و نگاه جديدي به سبدبافي بشود، آن ميشود تاپستري!
كتاب «اسرار گِل رُس» حاصل 27 سال تدريس من در رشته سفالگري است، يعني سفالگري با دست و بعد با چرخ... از «هنر چيست؟» و «آفرينشهاي هنري» شروع كردهام و رسيدهام به «هنردرماني چيست؟» و «نيروهاي زمين» و انرژيهايي را كه زمين به ما ميدهند، نوشتهام.... فوايد گِلبازي، تنوع ابزارها و توليد چيزهايي كه ميتوان با دست ساخت، ظروف كاربردي، زيورآلات و تزيينات ديواري از چيزهايي هستند كه از آنها نوشتم.
تاپستري را همه جا داريم. حتا در عشاير خودمان تاپستري داريم. لباسهاي كهنهشان را نواري ميبُرند و با آن، نمكدان، خورجين و پادري درست ميكنند. اين هم نوعي تاپستري است. بنابراين همه جاي دنيا تاپستري داريم، ولي هر كسي به شيوه خودش. مثلا انواع سبدبافي اما اگر به سبدبافيهاي مدرن (Art)، آرت اضافه بشود و نگاه جديدي به سبدبافي بشود، آن ميشود تاپستري!