روايت تازه خانواده دو جانباخته هواپيماي اوكرايني از جزييات پرونده و لحظه شليك:
به ادامه دادخواهي مصر هستيم
ولي فرزندان خود شما كانادا رفته بودند...
مجد: بله ولي رفتند كه درس بخوانند و برگردند. با اين ديد رفتند.
اسديلاري: ميخواستم بگويم كه ما اين سازندگي را از كاشتن اميد براي بچهها از پايينترين سطح؛ از بچههاي دبستان تا دانشجوي پسادكتري شروع كرديم.
فكر ميكنيد مهمترين و برجستهترين تغيير در شخص شما در اين سه سال چه بوده است؟
اسديلاري: پيش از پاسخ اين را بگويم كه زماني كه من بچهها را به فرودگاه ميرساندم، حدود بيست دقيقه به سه بامداد، زينب داشت توييترش را بررسي ميكرد و گفت حمله كردند و عينالاسد را زدند. محمدحسين هم كه يك انسان تحليلگر و سياسي بود و مقاله (سياسي) هم چاپ كرده بود، خيلي خوب ترامپ و بايدن را ميشناخت و بسيار انسان عميقي بود و با وجودي كه عادت به سفر داشت و معمولا هر دو هفته سفر ميرفت، كمي مضطرب بود و به من گفت ميخواهم بمانم همين جا، چون ميدانم جنگ ميشود و ميخواهم بمانم و همين جا دفاع كنم، ميگفت من به شدت نگران خانواده و ايران هستم. من فكر ميكنم، فكر ميكنم و خداكند كه اينطور باشد، در زندگي ظلم نكردم، خدا كند كه اينطور باشد، من فعال دانشجويي بودم و در جنگ هم فقط كار پزشكي انجام ميدادم و در دانشگاه هم فكر نميكنم ظلمي كرده باشم؛ حالا نميدانم و خدا از سر تقصيراتم بگذرد، ولي مهمترين نكتهاي كه ميتوانم بگويم همين است كه محمد گفته يعني مقابله با ظلم و دفاع از مظلوم. الان شرايط مناسبي براي توضيح نيست و حتما براي روزنامه شما هم مساله ايجاد خواهد شد ولي خلاصه سخنم همين مقابله با ظلم و دفاع از مظلوم است. شايد شرمنده محمدحسين عزيزم هستم، چون سر مساله آبان ۹۸ خيلي سوخت، خيلي هم به من هم نهيب ميزد منتها من اطلاعي نداشتم. واقعا آنها مظلوم بودند، واقعا آبان ۹۸ مظلوم بودند.
در ادامه بخش نخست گفتوگو آقاي اسديلاري و خانم مجد به پرسشهايي درباره زندگي خود در اين سه سال، بزرگترين تغييرات ايجاد شده در زندگي آنها و همچنين مهمترين شادي و خشنودي اين دوران حدود هزار روزه پاسخ ميدهند كه مشروح آن در مصاحبه ويديويي در «اعتمادآنلاين» منتشر ميشود
به بخش دوم گفتوگو يا روند پرونده برگرديم؛ بالاخره از يكسال پيش تاكنون جزييات و اطلاعاتي از روند دادگاه و پرونده منتشر شده است. در يكسال گذشته و تاكنون به چه مرحله و نتايجي رسيديد؟
اسديلاري: واقعيت اين است به نظر من سه مشكل اساسي وجود دارد: يكي اينكه كيفرخواستي كه صادر شده كاملا غلط است و متاسفانه اين عبارت را بايد عرض كنم كه ظالمانه است و بازپرس و هياتي كه روي اين مساله كار كردند و بحث كارشناسي همهاش زيرسوال است (خيلي سربسته عرض كردم.) نكته دوم اينكه محدود است به تعدادي نظاميهايي كه از جهت ما دونپايه هستند، البته بالاترينشان سرتيپ... كه ظاهرا يك درجه هم از او گرفتند و نفر دوم هوافضا بودند. به نظر ما اينها دونپايه هستند و ما حتما امراي اصلي را ميخواهيم.
گويا شما از چندين فرمانده و فرد مهم كه اساميشان هم منتشر شده، شكايت كرديد.
اسديلاري: بله به هر حال چندين فرمانده هستند؛ هدف ما آمران است. نكته ديگر اينكه اين كيفرخواست فقط افراد نظامي را دربرميگيرد در حالي كه مسوولان و افراد غيرنظامي ديگري هم هستند؛ از وزير وقت راه تا رييس سازمان هواپيمايي تا خيلي از افراد ديگر و از جمله فرمانده نيروي انتظامي سابق كه تمام منطقه را به هم ريختند و از جمله اجساد و ابدان مطهر بچههاي ما را زير لودر گرفتند. وزير كشور و ساير مقاماتي كه بايد آسمان را ميبستند ولي اينكار را نكردند. همين آخرين جلسه يعني روز يكشنبه (دوم بهمن) از متهم رديف اول (م.خ) كه فرمانده سامانه بوده است، ۱۹۰ پرسش مطرح و تقديم كرديم كه بايد هيات قضات آنها را در جلسه بعد مطرح كنند، چون قول دادند.
همين جا اين را هم بپرسم كه پيشتر بحثي درباره احراز هويت متهم مطرح كرده بوديد و گويا بعضي شاكيان معتقد بودند فردي كه در دادگاه حاضر ميشود ممكن است متهم واقعي نباشد. در اين باره به نتيجهاي رسيديد؟
اسديلاري: براي دادگاه احراز هويت شده و نه براي ما؛ يعني ما دياناي فرد را كه نديديم و ما اطلاعات ديگري نداريم. بايد به دادگاه اعتماد كنيم و چارهاي غير از اين نداريم. در مورد بقيهشان هم همين است. نفر دوم هم همين الان من ۱۵۰ سوال دارم و نفر سوم به همين ترتيب يا نفر دهم كه (ص) باشد ولي آيا دادگاه به اينها خواهد پرداخت؟ نميدانيم ولي همه اينها مستند هست براي بررسي و پرونده بينالمللي.
منظورتان همين دادگاه لاهه است كه به تازگي اخبار پذيرش پرونده در اين دادگاه مطرح شده است؟
اسديلاري: نه، اين دادگاه را نميگويم، اين صرفا براي غرامت است و ما اين روند را قبول نداريم. اين صرفا براي غرامت است و براي ما اصلا ارزشي ندارد.
چون بحث غرامت شد، اين را هم بپرسم؛ در يكي از روايتهايي از روند دادگاه كه يك خبرگزاري رسمي اين روزها منتشر كرد به موارد و پروندههايي مشابه در چند سال گذشته پرداخت (يعني سرنگوني هواپيماهاي مسافربري) و آنجا پس از فهرست كردن موارد مشابه به شيوه برخورد اين كشورها با خانواده جانباختگان و شيوه جمعبندي پرونده پرداخته بود. بهطور خلاصه ميگفت كه در همه اين موارد غرامتي به خانوادهها پرداخت شده و در ايران هم الان هر خانوادهاي بخواهد، ميتواند غرامت دلاري خود را بگيرد. به عبارتي آن گزارش رسانه رسمي مدعي بود كه در ايران هم مشابه ديگر امكان پرداخت غرامت ايجاد شده و حتي دادگاه هم در حال برگزاري است؛ پس چرا گروهي ميخواهند براي كشور هزينهتراشي و تحريمسازي كنند؟ پاسخ شما به چنين مواردي كه به شيوههاي مختلف مطرح ميشود، چه هست؟
اسديلاري: ما به هيچ عنوان حرفي از پول و غرامت چه در داخل و چه در خارج نزدهايم و نخواهيم زد. داشته و نداشته ما مال بچهها بود و به همين دليل هيچ وقت دنبال پول و غرامت نبودهايم.
خلاصه پرسش اين است كه شما دقيقا به چيزي ميخواهيد برسيد؟
اسديلاري: ما دنبال دادخواهي هستيم. دنبال روشن شدن حقايق و پيگيري اين قضايا هستيم. يعني اول كشف حقيقت و بعد هم پيگيري.
البته ما خيلي از نكات را پيدا كرديم، خيلي از نكات كه مربوط به همين يكسال گذشته هم هست. خيلي از نكات را ما هنوز مطرح نكرديم و خيلي از نكات را ظرف كمتر از يك ماه گذشته پيدا كرديم و متاسفانه گزارش رسمي ايران كلا زيرسوال است، گزارش كارشناسي ايران كلا زيرسوال است.
همان گزارش رسمي كه پيشتر هم منتشر كرده بوديد؟
اسديلاري: بله و دروغ گفتند. اين را براي اولينبار به شما ميگويم، اينها متاسفانه دروغ گفتند: موشك دوم اصابت كرده دقيقا به هواپيما. برخلاف آنچه گزارش رسمي ايران گفته و به بدترين جاي هواپيما هم خورده است.
ممكن است كمي بيشتر درباره اين موضوع و شيوه اطلاع پيدا كردن از آن بگوييد؟
اسديلاري: نه ديگر، بگذاريد اگر خانم دكتر خواستند وارد شوند.
مجد: نه من هم نميدانم.
پس اجازه بدهيد به اين شكل پرسش را مطرح كنم كه روند دادگاه تاكنون شما را به چه نتايجي رسانده است؟ به چه اطلاعات تازهاي؟
اسديلاري: ما هنوز در مرحله شنيدن اظهارات متهمان هستيم (تا زمان انجام مصاحبه) و البته پرسشهايي كه مطرح شود. از اين پرسشها و توضيحات شايد بالاخره يكسري نكات دربيايد كه من فكر ميكنم اگر اينها را بگذاريم به عهده زمان شايد بهتر باشد، چون من هر نكتهاي اينجا بيان كنم كه اتفاقا خيلي هم زياد هست، بيخود و بيجهت روند دادخواهي را مقداري دچار مشكل خواهد كرد. بگذاريد در روند زمان منتشر شود و الان همين نكته موشك دوم را بدانيد خوب است.
فكر ميكنيد اين دادگاه كي به سرانجام برسد؟
اسديلاري: اگر بخواهند روند واقعي و دقيق را پي بگيرند (و اتفاقا آقاي اژهاي جلسهاي با برخي خانوادهها، جانباختگان عزيزي كه دانشجوي دانشگاه شريف بودند، داشتند و يكي از عزيزان كه وكيل هم هست و برادرش كنار محمد من هم نشسته بود، نكاتي را مطرح كردند. جهت استحضارتان بگويم كه كارشناسي واقعا زيرسوال است، چون كارشناسان به همان سازماني وابسته هستند كه متهم است و تضاد منافع واضح است) به هر حال بايد اين روند طي شود. ما مطمئن هستيم كه بچهها در دادگاه هستند، بچهها در دادگاه هستند. من در تمام لحظاتي كه تا نيمههاي شب درگير و پيگير پرونده هستم حضور بچهها را ميبينم و بعضي وقتها كه به مساله ميخورم، ميگويم محمد كمك كن و كمك هم ميكند؛ بعضي وقتها علني، بعضي وقتها مخفي و بعضي وقتها هم به امر خداوند ممكن است به زمان بخورد. چيزهايي كه تا الان رسيديم به نظرم با كمك محمد و زينب و خيلي از بچههاي ديگه بوده. خون مظلوم پايمال نميشود و بنياد ظلم را هم البته ميكند.
شما دنبال اين هستيد كه در مرحله اول حقيقت مشخص شود و پس از آن هم تصميم گرفته شود كه با عاملان چه برخوردي انجام شود؟
مجد: بله ولي سيستم قضايي بايد برخورد كند و ما شخصا قرار نيست برخورد كنيم.
اسديلاري: واقعا من وقتي كيان عزيز را ميبينم (كيان پيرفلك) نميدانم اين بچهها مظلومتر بودند يا بچههاي من. واقعا نميدانم. خيليهاي ديگر. من فقط بگويم كه با كيان سوختيم و با بقيه هم همينطور. هر كدامشان انگار يك شب ۱۸ دي ديگر براي ما بود، اشك ريختيم...خانم دكتر از كانالهايي كه داشت، كانالهاي پزشكي خبرها را ميگرفت و ما با هم اشك ميريختيم.
مجد: واقعا انگار دوباره هي بچههاي ما كشته ميشدند... آن مظلومي كه در زاهدان كشتند، يك پسر بود، خدانور لجهاي، مادرش ميگفت پسر من بهترين پسر دنيا بود، احساسش را كامل ميفهميدم، هر كسي اميدش، نانآور خانهاش، همه آرزو و آمالش... براي هشت خواهرش پدري ميكرده...شما ببينيد آن مادر...ديگر اسمش را نميتوان گفت زندگي...ميدانيد كه يك خواهرش بعدش دق كرد و مرد، يعني هم پسرش را از دست داد و هم دخترش را. واقعا دوست داشتم دور از اين هياهوها كه رسانههاي بيگانه ميسازند و ميخواهند سوار اين جريان شوند، از صميم قلب دوست داشتم بروم پيدايش كنم؛ شايد از نظر مكان، فرهنگ، سواد و...به هم نميخورديم ولي يك داغ مشترك داشتيم.
چرا نرفتيد؟
مجد: خب زاهدان بود و من از اينكه سروصدا زياد بشود خوشم نميآيد. شما ببينيد از اين ماجرا چه بهرهبرداريهايي ميشود آن هم از طرف كسايي كه شايد [سر سوزني] دلشان براي مردم ما نميسوزد. خواسته قلبيام بود، ميخواهم احساسم را بگويم. دوست داشتم كه اين مادر را پيدا كنم و به او بگويم كه ميفهمم وقتي ميگويي پسر من از همه پسرهاي دنيا بهتر بود يعني چي. ميدانيد! براي او پسرش بهترين بود و براي من هم پسرم بهترين پسر دنيا بود. همين كه ميگفت من همه چيزم اين بچه بود و چقدر به مادرش خدمت ميكرد...فقط من ميفهمم اين زن چه ميگويد... يا مثلا براي همين كيان من خيلي آتش گرفتم، پدرش كه بيمارستان اهواز بود يكي از آشنايان ما از بيمارستان خبر ميآورد و گفتم سلام ما را برسان و بگو كه من كامل دردش را حس ميكنم. شايد اگر دادخواهي هواپيمايي ما ميشد و اگر بشود، دادخواهي براي هواپيمايي نباشد، دادخواهي درباره يك مفهوم بزرگ باشد؛ اينها را خودتان اگر خواستيد، بنويسيد من نميتوانم خودم را سانسور كنم.
اين دو پرسش به تازگي و با توجه به اخباري كه درباره روند پرونده در روزهاي گذشته منتشر شده، براي خانواده اسديلاري ارسال و آنها پاسخ دادند
در حدود سه هفته گذشته چه اتفاق تازهاي درباره اين پرونده رخ داده است و آيا شما ميخواهيد توضيحي بر اين گفتوگو اضافه بفرماييد؟
در فاصله سه هفته از انجام مصاحبه تا زمان انتشار، تحولات قابل توجهي در جريان رسيدگي رخ داده است. نكات مهمي در جريان اظهارات مسوول بررسي سوانح سازمان هواپيمايي كشوري (ح ر) دال بر عدم بررسي كارشناسانه اين فاجعه در زمينههاي مختلف، عدم اطلاعرساني به خلبانان هواپيماي عزيزان ما، عدم نگهداري از سايت جنايت سرنگوني، تخريب و از بين بردن صحنه جنايت و دهها موضوع مهم كه فعلا در خارج از مسير دادگاه نبايد مطرح شود. اظهارات بسيار مهم مديركل وقت مراقبت پرواز در زمينه عدم هماهنگي مراجع نظامي و غيرنظامي (در اعلام وضعيت خطر در آن شب) در زمينه امنيت پرواز عزيزان ما، در كنار ساير اطلاعات مهم برآمده از متن دادگاه، مثل نورافكني بر زواياي تاريك اين فاجعه است. يكي از مهمترين موضوعات، اظهارات متهم رديف دهم (ص) اين كيفرخواست بسيار ناقص بود كه عملا مسووليت اين فاجعه را متوجه فرماندهان عاليرتبه ميكند و توجيهگر فجايع مشابه خواهد بود. قضات محترم دادگاه رسيدگيكننده اگر بر مدار صحيح رسيدگي و احضار فرماندهان ارشد و مياني اصلي كه متاسفانه اصلا در جريان تحقيقات بازپرس قرار نگرفته بودند، اصرار بورزند، احتمالا زواياي ديگري از اين جنايت بزرگ روشن خواهد شد.
در روزهاي گذشته اخباري درباره روند دادگاه و پس گرفتن شكايت از سوي برخي خانوادهها در اعتراض به روند پرونده منتشر شده است. ماجرا چه هست و آيا شما همچنان به روند پيگيري و دادخواهي از طريق دادگاه ادامه ميدهيد؟
در جلسه گذشته دادگاه، بر حسب اطلاع 16 نفر از همدردان شاكي بنا به دلايلي (كه در اين مرحله لازم به توضيح نميدانم) شكايتشان را مسترد كردند، اما بايد توجه داشت كه از ابتدا هم ميدانستيم كه طي اين مسير بسيار سخت، صبر، اهتمام بسيار، ابرام بر دادخواهي و استواري فراوان ميخواهد و در اين راه، روح بزرگ عزيزانمان راه را نشان خواهد داد. ابدا مسير آساني نيست! اينكه مدام ميپرسند چه كسي به فرمانده آتشبار (سامانه تور-ام-۱) دستور شليك به هواپيماي عزيزانمان را داده، فقط سادهسازي اين جنايت بزرگ است كه ابعاد پيچيده و چندلايه دارد. در صورتي كه ما شاكيان و اولياي دماء مظلوم در دادگاه حضور نداشتيم و در صورتي كه دادگاه را با صدها سوال تقديمي تاكنون مواجه نكرده بوديم، بالطبع بررسي جنبههاي مختلف پرونده با سوالات كمتر و بدون احضار افراد مرتبط و در زمان كوتاهتر صدور حكم انجام ميشد. لازمه رسيدگي به اين جنايت در مراجع صالحه بينالمللي، انجام كامل مسير دادخواهي در كشورمان است و اگر بنا به دلايل مشخص در رسيدگي به اين جنايت كوتاهي صورت گيرد آنگاه احتمال رسيدگي در ICC وجود خواهد داشت. طرح شكايت در ديوان داوري بينالمللي كه بر اساس اعلام كشورهاي متضرر در اواخر سال گذشته ميلادي به ايران 6 ماه فرصت مذاكره دادند، صرفا براي حل و فصل موضوع غرامت است و متاسفانه در اين زمينه اطلاعات نادرست به افكار عمومي داده ميشود. به همين جهت ما همسو با نظر وكيل محترم جناب دكتر عليزادهطباطبايي مصمم هستيم بهرغم اينكه حضور در دادگاه براي من و همسرم بسيار جانكاه و همراه با مشكلات و آسيبهاي شديد جسمي و رواني است، روند حضور فعالانه را ادامه دهيم و با توجه به اطلاعات و مستندات پرونده و نيز گزارشهاي متعدد فارسي و انگليسي، تحليل محتواي اظهارات متهمان، طرح اشكالات، تدوين سوالات دقيق و پيچيده و بررسي جنبههاي نظامي و غيرنظامي، در عين فرياد عليه ظلم و جنايت، زمينه احضار متهمان اصلي فراهم شود و تا آخرين نفسمان در دادگاههاي داخل و خارج كشور پاي دادخواهي عزيزان نخبه و تكرار نشدنيمان ايستادهايم.
تحول ديگر، جلسه دانشگاه جرجتاون در روز ۲۱ بهمن ماه بود كه به نوعي مشاركت سخنگوي انجمن خانوادههاي داغدار را نيز به همراه داشت و ما نيز در نامهاي سرگشاده، به ايشان گفتيم كه اين موضعگيريها، قطعا در روند دادخواهي در مراجع ملي و بينالمللي خلل جدي ايجاد خواهد كرد و لذا چنانچه او بر اتخاذ اين مواضع اصرار دارد، نبايد به نام خانوادههاي جانباختگان باشد.
اين گفتوگوي حدودا دو ساعته نكات و محورهاي مهم ديگري هم دارد كه در مصاحبه ويديويي منتشر خواهد شد
ما سوختيم ولي بايد منبع اميد براي نسلهاي جديد باشيم
دادخواهي ميتواند التيامي بر سوگ ما باشد
براي كيان پيرفلك آتش گرفتيم
تنها من مادر خدانور را ميفهمم وقتي ميگفت پسرم بهترين پسر دنيا بود
متهم رديف دهم مسووليت اين فاجعه را متوجه فرماندهان عاليرتبه ميكند