ديدگاه سرمربي اسبق تيم ملي درباره روند انتخاب سرمربي جديد در گفتوگو با «اعتماد»:
قلعهنويي بهترين گزينه است، بعد از او فركي!
به دلايل سياسي تيم ملي را به دايي نميدهند!
علي ولياللهي
سرمربي اسبق تيم ملي فوتبال ايران معتقد است كه قلعهنويي بهترين گزينه نشستن روي نيمكت يوزهاست و اگر او انصراف داده فركي ميتواند اين سمت را به عهده بگيرد. ايشان ميگويد به دليل مسائل سياسي نميگذارند علي دايي سرمربي تيم ملي بشود.
روند انتخاب سرمربي تيم ملي توسط فدراسيون با انتقادات بسيار زياد كارشناسان مواجه شده است. اعلام اسامي 7 نفر براي دريافت برنامه در حالي كه 4 نفر از آنها انصراف دادهاند و جاي خالي برخي از بهترين مربيان ايران باعث بروز انتقادات شده است. براي اين منظور با ناصر ابراهيمي كه سالها تجربه نشستن روي نيمكت تيم ملي ايران را دارد به گفتوگو نشستيم. ناصر ابراهيمي در مورد پروسهاي كه فدراسيون براي انتخاب سرمربي در نظر گرفته، گفت: «فرض كنيد با قلعهنويي صحبت كردند كه آيا شما ميخواهي سرمربي تيم ملي بشوي؟ اين يك حالت است. حالت ديگر اين است كه خودشان يا عواملشان يكسري اسم مطرح كردند كه فلاني بشود يا نشود. در هر صورت اين يك كار اشتباه است. ابتدا بايد هر كدام از اينها را تك به تك در فدراسيون ميخواستند. روالش اين است. من 12 سال مربي تيم ملي بودم. هر بار كه بحث انتخاب سرمربي تيم ملي بود يا رييس فدراسيون عوض ميشد مرا ميخواستند و صحبت ميكردند و ميپرسيدند آيا شما ميخواهي سرمربي يا مربي بشوي و... شرايط را ميگفتند و من هم شرايط خودم را ميگفتم و در نهايت به نتيجه ميرسيديم.» او ادامه داد: «حالا فدراسيون گفته ما اين 7 نفر را قبول داريم و از اينها برنامه ميخواهيم كه مثلا آقاي قلعهنويي گفته من تمايل ندارم. ولي اينكه ميگويند برنامه بدهيد مساله است. مربي برنامه ميدهد و در نهايت آنها نگاه ميكنند تا ببينند آن كسي كه به فكر خودشان در ميآيد، كدام است. آن ميشود گزينه نهايي. آن چيزي كه ما داريم ميبينيم، اين است كه مثلا آقاي قلعهنويي كه تجربهاش از ساير گزينهها بيشتر بوده و سابقه نشستن روي نيمكت تيم ملي را هم دارد كشيده كنار. علتش چيست؟ آيا از او سوال كردند كه چرا كشيدي كنار؟ ممكن است بگويد خستهام يا قرارداد دارم يا... .» ابراهيمي در واكنش به اين سوال كه از 3 نفر باقيمانده كدام گزينه بهتر است، اظهار داشت: «به هر حال از اين 7 نفر 4 نفر كنار كشيدند. از ميان كساني كه ماندند بايد ديد باتجربهترينشان چه كسي است و چه كارنامهاي از خودش به جا گذاشته. الان حسين فركي را داريم كه 8 يا 9 سال روي نيمكت تيم ملي بوده و دستيار بلاژويچ و برانكو بوده. تجربه ملي و باشگاهي دارد. نكونام هم دستيار كيروش بوده و فرهاد مجيدي هم سابقه مربيگري در رده تيم ملي را ندارد. بايد ديد اينها تجربه اين كار را دارند يا خير. اين هم يك مساله است. در كل اگر گزينهها همين سه نفر هستند آقاي فركي گزينه بهتري است، چون تجربه بيشتري دارد.» او در واكنش به اينكه عدهاي ميگويند فركي چند سال است تيم ندارد، توضيح داد: «ببينيد تيم داشتن با اينكه يك نفر ميخواهد سرمربي تيم ملي شود فرق دارد. من هم الان تيم ندارم ولي مدام در حال مطالعه هستم. 82 سالم است و نه ميخواهم مربي تيم ملي بشوم نه چيز ديگر. ولي فوتبالها را تماشا ميكنم و در جريانم. حالا آنهايي كه سنشان از 70 و 80 عبور ميكند ديگر تمايلي ندارند كه مربي تيم بشوند و شايد نهايتا در سمت مدير فني به كار گرفته شوند. ممكن است يك نفر باشد كه وقتي تيم ندارد ديگر فوتبال را دنبال نكند ولي مثلا خود من هميشه در جريانم و دوستان هم زياد تماس ميگيرند براي مصاحبه و حرف زدن در مورد فوتبال. خلاصه مهم است كه يك نفر در جريان فوتبال باشد يا نه.» ابراهيمي تصريح كرد: «در بين اين گزينهها تاكيد ميكنم هر سه تا بچههاي خوبي هستند. بچههاي باشخصيتي هستند. مربيان كاركشتهاي هستند. نكونام 8 سال در اسپانيا بوده و در لاليگا بازي كرده. تجربه خيلي زيادي پيدا كرده. فرهاد مجيدي هم به همين شكل. ولي فركي هم بازيكن تيم ملي بوده هم بازيكن باشگاهي بوده سالها. هم كمك مربي تيم ملي بوده و در ردهها هم سابقه دارد. اين گزينه بهتري است البته به يك شرط. به شرط اينكه كمكمربيهاي خوبي انتخاب كند. هستند بزرگاني كه ميتوانند كمك كنند. مثلا مدير فني شوند. مثل زمان مرحوم دهداري كه ايشان مديرفني بود و مربيان هم كار خودشان را ميكردند. اين را ميشد گفت يك ميزگرد درست و حسابي.» ناصر ابراهيمي كه چند روز پيش در مصاحبهاي گفته بود از بين كانديداها يك نفر را ميپسندم، اما نميآورم در پاسخ به اين سوال كه گزينه مدنظرش چه كسي است، گفت: «اين را آن موقعي كه 4 نفر بودند، گفتم. تلويحا هم در همين مصاحبه گفتم. ببينيد قلعهنويي الان انصراف داده ولي اگر استعفا نداده بود يا دوباره جزو گزينهها بشود گزينه اولم قلعهنويي است. ولي خودش كشيده كنار. در اين شرايط فركي را انتخاب ميكنم.» سرمربي سابق تيم ملي در مورد نبود نام علي دايي و يحيي گلمحمدي در ليست كانديداها گفت: «صد درصد جاي اين دو نفر خالي است. مخصوصا دايي. دايي يك اسطوره است. فيفا هر بار او را دعوت ميكند. بهترين گلزن ملي بوده. نهادهاي بينالمللي ارزش خيلي زيادي براي ايشان قائل هستند. حالا گلمحمدي شايد تجربه سرمربيگري ملي نداشته باشد ولي دايي يكي از بهترين گزينههاست. در كنار قلعهنويي و فركي دايي شماره يك است. ولي سرمربيگري تيم ملي را نميدهند به دايي. ولي ايشان تجربه بسيار بالايي دارد. اولين كسي هم كه آوردش به تيم ملي و معرفياش كردم به پروين، من بودم. ولي خب الان جزو گزينهها نيست و احتمالا هم دليل سياسي دارد.» پيشكسوت فوتبال ايران در ادامه گفت: «من الان مخالف آقاي تاج هستم. خودشان هم ميدانند. 8 سال رييس فدراسيون بودند همراه با آقاي كفاشيان. اينها چه تاجي روي سر فوتبال گذاشتند؟ همين افراد بالاترين ضرر و ضربه را به شخصيت سرمربيان ايراني زدند. بالاترين بياحترامي را به اسكوچيچ كردند كه تيم ملي را برد جام جهاني. بدترين خيانت را به او كردند. ما هم قبولش نداشتيم ولي خب تيم ملي را برده بود جام جهاني. زحمت كشيده بود. براي چه آقاي تاج شما كيروش را آورديد كه بشود سرمربي تيم ملي و برود جام جهاني و به افتخاراتش اضافه شود و حالا دوباره بخواهيم سرمربي انتخاب كنيم؟ اين اشتباهات آقاي تاج است. كسي كه كارنامه موفقي ندارد در فدراسيون. جز اينكه فوتبال ما را بدهكار كرد و رفت.» ابراهيمي در پايان در مورد امكان انتخاب سرمربي خارجي اظهار داشت: «بزرگترين خيانتي كه به فوتبال شده و باعث شده استعداديابيها از بين برود همين است كه دلالها آمدهاند وسط. در فدراسيون فوتبال هم فعالند. هر كس كه ميخواهد باشد. دلالها مربيان و بازيكنان را جابهجا ميكنند. در تيمها، فدراسيون يا هيات فوتبال. فدراسيون چه كار ميكند؟ فدراسيون چه كاره است؟ كيروش را برداشت و آورد. جزو مربيان بزرگ بود؟ باشد! ولي چه كار كرد؟ ما 45 سال است نتوانستيم قهرمان آسيا شويم. بله جام جهاني رفتيم ولي خب 5 تا سهميه است. ما اگر در آسيا اول نباشيم جزو 5 تا كه هستيم. همين مربي خارجي 8 سال بود و پول خوبي هم گرفت. چه كار كرد؟ ولي تا مربي ايراني بيايد مشكلات شروع ميشود. اولين حرفي كه به مربي ايراني ميزنند، اين است كه آقا ما پول نداريم و اردو نداريم و فلان نداريم. ولي براي كيروش در اروپا و امريكا و آفريقا اردو زدند. مربي خارجي ميآيد، ماشين مياندازند زير پايش ولي مربي ايراني اگر ماشين نداشته باشد بايد با دوچرخه برود و بيايد. متاسفانه اينها به مربي ايراني اين شكلي نگاه ميكنند. با كيروش چه تاجي به سر فوتبال ايران زدند كه مربي خارجي ديگري بياورند؟ معذرت ميخواهم ولي كساني كه اين كارها را ميكنند، در فدراسيون يا هر جاي ديگر انگل فوتبال هستند. انگلهاي ورزش هستند. اسم هم ميگذارند روي خودشان. مدير فلان و بهمان. ايجنت! همان اسكوچيچ كه چند سال در ايران بود و با تيمهاي باشگاهي كار خاصي نكرد را آورديد تيم ملي. سرمربي شد و به هر شكل تيم را برد جام جهاني. اگر او تيم را در جام جهاني هدايت ميكرد و همين شكستهايي كه كيروش آورد را او متحمل ميشد چه داستاني راه ميانداختند! ميگفتند نگذاشتند ما كيروش را بياوريم. خب آورديد! چه كرد؟ كره جنوبي و ژاپن و استراليا رفتند بالا و ما نرفتيم. اين هم عاقبت فوتبال ما با مربي خارجي. واي به حال ورزش مملكت.»