پلاسكو را فراموش نكنيم
ليكن، اينجا تمايل دارم به يكي از بزرگترين آتشسوزيهايي كه در تهران رخ داد و درسهايي كه از آن ميبايست آموخته ميشد و كمتر بدان توجه شد بپردازم. در ساعات آغازين صبح حوالي ساعت 8 در تاريخ 30 دي ماه 1395 ساختمان پلاسكوي تهران دچار آتشسوزي ميشود و در ساعت 11:33 پس از حدود 3 ساعت و 30 دقيقه از شروع آتشسوزي، كل اين ساختمان عظيم فروميريزد. در جريان اين فروريزش 16 تن از آتشنشانان فداكار و عزيز و 6 تن ديگر جان ميبازند و به شهادت ميرسند. فروريزي اين ساختمان كه 14 طبقه روي زمين ارتفاع داشت و با عمر 54 سال بود و نمادي از ساختمانسازي و شهرسازي مدرن در ايران نيز بود و در نزديكي ساختمان مركزي شهرداري تهران و دولت قرار داشت از هر حيث مهم و نيازمند وارسي و درسآموزي بود. معمولا در ايران در پس هر حادثهاي يك فضاي احساسي شكل ميگيرد و همه در پي مجازات قاصر يا مقصرند. حال آنكه رويه معمول در جهان اين است كه در كنار بررسيهاي حقوقي و قضايي كه بايد صورت بگيرد، دليلها و فرآيندهايي كه منجر به حادثه شدهاند توسط يك تيم مستقل مورد ارزيابي و بر اثر آن آييننامهها، رويهها و دستورالعملهاي مرتبط مورد بازنگري قرار ميگيرند تا از تكرار چنين حادثههايي در آينده جلوگيري شود و از هر حادثهاي درسي براي عملكرد بهتر آموخته شود.
با اين ديدگاه، در همان زمان به آقاي روحاني، رييسجمهور پيشنهاد كردم كه هياتي غير اداري و سياسي و كاملا تخصصي را مامور تهيه يك «گزارش ملي از آتشسوزي پلاسكو» نمايند. ايشان هم پذيرفتند. در ادامه، آقاي دكتر محمدتقي احمدي رييس دانشگاه تربيت مدرس را كه داراي دكتراي مهندسي عمران از ژاپن هستند و استاد مسلم مهندسي سازه ميباشند و همزمان رييس شوراي تدوين مقررات ملي ساختمان ايران بوده و داراي اعتبار دانشگاهي و حرفهاي كامل بودند را به عنوان رييس اين هيات پيشنهاد كردم. آقاي دكتر احمدي از پذيرش اين مسووليت اكراه داشت. ليكن با اصرار من پذيرفت و يك تيم نهنفره متشكل از استادان بنام سازه، آتش، آتشنشاني، حقوق، بيمه، جامعهشناسي از دانشگاههاي مختلف تهران، تربيت مدرس، علامه طباطبايي، اميركبير و شهيد بهشتي و همچنين سازمان نظام مهندسي ساختمان، شوراي عالي بيمه و مركز تحقيقات راه، مسكن و شهرسازي كه به اضافه خودش دهنفر ميشدند را براي انجام اين كار پيشنهاد نمود و آقاي رييسجمهور به اين تيم در تاريخ 9 بهمن رسما حكم داد. خوشبختانه اين تيم مسوولانه با بررسيهاي ميداني و دقت در جزييات «گزارش ملي بررسي حادثه ساختمان پلاسكو» را تهيه كرد و بهصورت عمومي انتشار داد. به احتمال زياد اين اولين گزارش ملي از يك حادثه در ايران است و هماكنون نيز روي درگاه اينترنتي رياستجمهوري در دسترس عموم است. من به تمام علاقهمندان، مهندسان و بهويژه خبرنگاران تخصصي اين حوزه توصيه ميكنم كه چنانچه تاكنون به دقت اين گزارش را مطالعه نكردهاند، حتما به آن مراجعه كنند. چون به دانش و درك آنان از موضوع آتشسوزي در ساختمانهاي شهري كمك شايان ميكند.
غرض از ذكر اين مقدمه، اشاره به درس نياموخته از اين حادثه مرگبار است. زماني كه اين حادثه رخ داد، صداوسيما تا چندين روز، تا آنجا كه در خاطرم هست سه روز با تعبيه دوربين گزارش زنده از نحوه آواربرداري از اين حادثه را منتشر ميكرد. حال آنكه ساختمان پس از سه ساعت و نيم دقيق فروريخته بود و آن پخش مستقيم ديگر حاوي هيچ اطلاعات ارزشمندي نبود و رسانه ميبايست روي علل وقوع حادثه و درسهايي كه از آن بايد آموخت متمركز ميشد. همان چيزي كه همواره مورد غفلت قرار ميگيرد و بيشتر جنبههاي احساسي برجسته ميگردد. شوربختانه، پس از انتشار گزارش ملي حادثه ديگر رسانه ملي اساسا به موضوع نپرداخت و اين مساله به فراموشي سپرده شد. يكي از مسالههاي بسيار مهمي كه در اين حادثه ميبايست آموخته ميشد، همين حفاظت از جان آتشنشانان بود. يكي از ماموريتهاي بسيار مهم فرماندهي آتشنشاني در حين عمليات خاموشسازي آتش، ايمني صحنه و مراقبت از جان آتشنشانان و توجه به علامتهاي فروريزي است كه در ساختمان حين آتشسوزي بروز و ظهور پيدا ميكند. ساختمان پلاسكو در سه مرحله دچار ريزش ميگردد. اولين ريزش براساس اين گزارش 3 ساعت پس از شروع آتشسوزي بوده و علائم فروريزي ساختمان آشكار ميگردد. در گزارش كلي حادثه پلاسكو آمده است كه: «باتوجه به عدم تشكيل تيم ايمني صحنه و عدم اجراي وظايف مهم و حياتي اين بخش در طول علميات محرز است كه فرمانده حادثه امكان تشخيص و دريافت علائم ريزش و تصميمگيري بهموقع قبل از ريزش اول را نداشته است و باتوجه به تمركز تيمهاي اطفاء به عمليات حريق انتظار نميرود اين تيمها بتوانند علائم فوق را در زمان مناسب تشخيص دهند. لذا، عدم تشكيل تيم ايمني صحنه و اقدام اثربخش اين تيم يك ضعف اساسي در فرماندهي حادثه ساختمان پلاسكو در مقطع قبل از ريزش بهشمار ميرود. تيمهاي آتشنشاني مستقر در درون ساختمان مشاهده علائم اول تا پنجم را درك نكردهاند و در مقطع ريزش اول فرماندهي فرمان خروج آتشنشانان را صادر نكرده است و اين فرمان بعد از ريزش دوم صادر شده است. با توجه به محبوسشدن تعدادي از آتشنشانان در ريزش اول و همچنين مواجهه مستقيم سازه فلزي ساختمان با حريق بايد بلافاصله پس از ريزش اول فرمان خروج آتشنشانان صادر و تيم مداخله سريع RIC وارد عمل ميشد. همچنين با توجه به پراكندگي آتشنشانان در طبقات مختلف و عدم تجهيز آتشنشانان به بيسيم و سامانههاي پيامگير و ردياب، از سيگنال اضافه مانند بوق يا سوت براي اعلام تخليه افراد استفاده نشده است.» البته گزارش منتشرشده، حاوي درسهاي فراواني براي تمام دستگاههاي ذيربط حكومتي و شهرداريها و سازمان آتشنشاني بود و هست. در اينجا با توجه به موضوع يادداشت، تنها به ضرورت توجه به مراقبت از جان آتشنشانان اشاره شد. آنان فداكارند. ليكن، دولت و جامعه نيز در برابر آنان وظيفه دارند. پلاسكو را فراموش نكنيم.