چرا سادهترين كارها در فوتبال ايران پيچيده ميشود؟
سامان سعادت
اين سوال را امروز بايد پرسيد كه چرا سادهترين مسائل در فوتبال ايران اينقدر با پيچيدگي و حاشيه همراه است. اگر يك نفر صرفا مخاطب فوتبال باشد و اتفاقات روز دنيا در اين حوزه را دنبال كند به خوبي ميداند كه بسياري از اقدامات فدراسيون فوتبال در ايران كه با سختي بسيار زياد همراه است در ساير نقاط دنيا جزو كارهاي روتين محسوب ميشود. به بيان سادهتر هر اقدام فدراسيون فوتبال به حدي از پيچيدگي و سختي ميرسد كه انگار مديران در حال انجام شقالقمر هستند. از آماده كردن چمن يك ورزشگاه تا نصب چند تا گيت براي ورودي تا آوردن كمكداور ويديويي و حالا هم انتخاب سرمربي تيمهاي ملي.
آيا واقعا اين حجم از سخت انجام شدن كارها طبيعي است؟ آيا تمامش برميگردد به اينكه ايران تحريم است؟ يا بايد بخشي از اين مشقتها را به پاي ناكارآمدي مديراني گذاشت كه انگار علاقه دارند كارها را به سختترين روش ممكن انجام دهند يا مجبورند به خاطر هماهنگ شدن با برخي آدمها و نهادهاي ديگر مدام در روند كارشان تغيير ايجاد كنند؟ يعني اگر قرار است يك سرمربي بياورند، از آنجايي كه زير بليت آدمهاي زيادي هستند بايد به هر نحوي شده نظر مثبت آنها را هم جلب كنند و چون تعداد اين آدمها و تفكراتشان متفاوت است طبيعتا كار سخت ميشود.
همين انتخاب سرمربي تيم ملي مشخص ميكند كه مديران فدراسيون از جاهاي مختلف توصيههاي متفاوتي شنيدند و تلاش كردند همه را هم به نوعي راضي نگه دارند. اينكه به نصف مربيان ايراني ليگ برتر گفته شد برنامه بدهند، اينكه هر روز يك گزينه خارجي جديد به ليست مربيان اضافه شد، اينكه مهدي تاج براي توضيح سرنوشت نيمكت يوزها راهي نشست حزب موتلفه شد و بسياري شاهد مثال ديگر اين را اثبات ميكند كه روند، روند درستي نيست.
همه اين اتفاقات در شرايطي رخ ميدهد كه بيشتر حجم انرژي هر سازماني بايد صرف توسعه زيرساختها و برنامهريزي براي موفقيتهاي آينده شود، اما در فدراسيون فوتبال ايران بيشترين مقدار انرژي بابت انجام كارهاي روتين از بين ميرود. در اين شرايط است كه تجهيز يك استاديوم، آوردن كمكداور ويديويي، انتخاب سرمربي (!) كه اساسا كارهايي پيمانكاري است و صرفا با پرداخت پول به شركتهاي انجامدهنده اين كارها صورت ميگيرد، ميشود دستاورد! آن وقت زماني كه بحث توسعه و پيشرفت وسط ميآيد تازه مشخص ميشود چه مقدار فوتبال ايران از رقبا عقب افتاده.
نبايد فراموش كرد پيچيدگيهاي بيهوده در فوتبال ايران گاهي ضامن بقاي برخي مديران هم هست. مديراني كه چنين وانمود ميكنند كه كارها آنقدر سخت است كه تنها خودشان از پس انجام كار برميآيند!