اثر زمينلرزههاي ششم فوريه در سوريه و خطر زمينلرزه در لبنان
مهدي زارع
جنبهاي از زمينلرزههاي ششم فرويه 2023 در جنوب تركيه، كمتر در رسانهها مطرح شد: خرابيها در سوريه. با فروپاشي زيرساختها و كمبود مواد غذايي، سوريه با زخمهاي 12 سال جنگ وحشيانه با تبعاتي ويرانگرتر در زمينلرزههاي ششم فوريه روبهروست. منطقه شمالي سوريه كه با تركيه هم مرز است با سالها جنگ و بمباران هوايي كه خانهها، بيمارستانها و كلينيكها را از بين برده، آسيبپذيري بسيار بيش از شهرهاي تركيه بود. بسياري از ساختمانهاي موجود در شهر تاريخي حلب - قطب تجاري قبل از جنگ سوريه - دچار فروپاشي شد.
حلب يكي از قديميترين شهرهاي جهان است كه دايماً ، از هزاره ششم قبل از ميلاد مسكوني بوده است. اين شهر جمعيتي بالغ بر 2.1 ميليون نفر طبق تخمين سال 2021 داشته و در سال 1986 به فهرست ميراث جهاني يونسكو اضافه شد، و پس از شروع جنگ داخلي از سال 2013 در فهرست ميراث جهاني در خطر قرار گرفت. خسارات قابل توجهي در ارگ تاريخي حلب در اثر زمينلرزههاي ششم فوريه گزارش شده است. برج غربي ديوار قديمي شهر فرو ريخته و چندين ساختمان در سوقها ضعيف شدهاند. حصارهاي دفاعي شمال شرقي قسمتهاي زيادي از گنبد فانوس مسجد ايوبي نيز فرو ريخت و وروديهاي قلعه آسيب ديد و ورودي برج دفاعي شاهي آسيب ديده است.
گروههاي شورشي در سال 2017 از شهر حلب رانده شدند و دولت آن را پس گرفت. از آن زمان، بسياري از سوريها در ساختمانهاي آسيب ديده زندگي ميكنند. بازسازي منظم رخ نداده و خدمات دولتي حداقل باقي مانده است. استان ادلب، در شمال غربي سوريه كه در زمينلرزههاي ششم فوريه ويرانتر شد آخرين مقر شورشيان مخالف دولت سوريه است. پس از گذشت بيش از يك دهه از جنگ، ميليونها پناهنده در اين منطقه مستقر شدهاند كه اين امر خارج از كنترل دولت است. اين شهر در حوضهاي حاصلخيز در ميانه راه بين حلب و لاذقيه قرار دارد و يك مركز نساجي مهم و بازاري براي يكي از مناطق كشاورزي سوريه بوده است. در طول جنگ داخلي سوريه، منطقه ادلب به پايگاه گروههاي مختلف شورشي سوري در سال 2018 تبديل شد. آخرين تخمين جمعيتي در سال 2003 جمعيت آن را حدود 120 هزار نفر نشان داد.
در تركيه كمكهاي بينالمللي ميتواند به راحتي وارد شود. اما سياست پيچيده كمكهاي بشردوستانه در شمال غرب سوريه كه تحت كنترل مخالفان است، بسياري از شهروندان خسته از جنگ را به حال خود رها كرد .
خاورميانه در تقاطع سه ورقه زمينساختي اصلي (يعني ورقههاي آفريقايي، عربي و اوراسيا) قرار دارد. لرزهخيزي در منطقه مديترانه شرقي عمدتاً با حركت ورقه عربي به سمت شمال مرتبط است. جابهجايي كل از دوران اليگوسن حدود 107 كيلومتر تخمين زده شده است، با سرعت سالانه حدود 5 ميليمتر در 7-10 ميليون سال گذشته. برخي از مهمترين زمينلرزهها در خاورميانه موجب تخريب در بيشتر كشورهاي منطقه شده است. ناحيه لرزهزا و كانونهاي خليج سوئز، خليج عقبه، اردن، سوريه و لبنان بر پهنه گسله بحرالميت منطبق است.
سوريه در شمال ورقه عربي در پهنه زمينساختي اصلي قرار دارد: «رژيم شكاف بحرالميت» با سامانه گسلهاي امتداد لغز چپگرد شمالي- جنوبي همراه است، «ناحيه برشي زمينساختي پالميريدس» كه با چينخوردگي مكرر و سامانه گسلهاي شمالشرقي – جنوبغربي مشخص ميشود و در نهايت « ناحيه زمينساختي سامانه فرات » كه با سامانه گسلهاي نرمال شمالغرب-جنوبشرقي شاخص است. خطرناكترين پهنه از نظر لرزهخيزي در بخش شمال غربي سوريه (يعني شهرهاي اسكندرون، لاذقيه و طرطوس) متمركز است. مناطق غربي سوريه (ادلب، حلب، اسكندرون، لاذقيه، طرطوس، درعا، و همچنين بخشي از مناطق حماه) و شهرهاي حمص، دمشق و سويدا و همچنين برخي از نقاط در مركز سوريه (پالميرا) مناطق اصلي لرزهخيز در غرب سوريه هستند.
از زلزله 11 اكتبر 1138 – با بزرگاي تخميني 7.1 - به عنوان سومين زمينلرزه مرگبار در تاريخ ذكر ميشود چرا كه گزارشها از تلفات بيش از 200 هزار نفر در اين زلزله خبر ميدهد. در 13 اوت 1822 زمينلرزه تاريخي مهم ديگري حلب را ويران كرد. بزرگاي 7.0 براي اين زلزله تخمين زده شده كه در منطقه وسيعي از جمله رودس، قبرس و غزه احساس شد. تلفاتي حدود 30 هزار نفر براي اين رخداد گزارش شده است.
اردن در شمال غربي ورقه عربي از ورقه آفريقا در امتداد شكاف عقبه - بحرالميت - دره اردن جدا ميشود. اين پهنه با حركت امتداد لغز چپگرد در راستاي گسل ترانسفرم بحرالميت جابهجا ميشود. دره اردن، بخش عمدهاي از گسل ترانسفرم بحرالميت، فعالترين منطقه از نظر لرزهاي در خاورميانه است، با سابقه چهار هزار سال زلزلههاي مخرب مستند.
لبنان در امتداد سامانه گسلي بحرالميت قرار دارد. بخش غربي لبنان در نزديكي منطقه ساحلي بين صيدا و طرابلس، جايي كه بيشتر جمعيت و سرمايهگذاريهاي لبنان در آنجا متمركز است، «خطر لرزهاي بالا» نشان ميدهند.
سامانه گسله بحرالميت متشكل از مجموعه گسلهاي امتداد لغز به طول 1000 كيلومتر است كه مرزورقههاي قارهاي را تشكيل ميدهد. اين سامانه گسله بين ورقهها عربي و آفريقايي از خليج عقبه، در انتهاي شمالي بازشدگي ميان درياي سرخ، تا برخورد عربي و اوراسيا، در جنوب شرقي تركيه گسترده شده و بخشي از حركت واگراي عربي و آفريقا در درياي سرخ را به جنبش همگرايي بين اوراسيا و عربي منتقل ميكند .
از زمينلرزههاي مخرب هزارههاي دوم قبل از ميلاد تا زلزله 1927 اريحا، 21 مورد در طول هزارههاي گذشته رخ داده است، يعني يك رويداد هر 45 سال يكبار. مخربترين آنها زلزلههاي 31 قبل از ميلاد، 363، 749 و 1033 ميلادي است. زلزلههاي 1759، و 1202 سوريه، احتمالا قويترين زمين لرزههاي تاريخي در منطقه هستند. برخي از زمينلرزهها با سونامي همراه شدند - به ويژه در سالهاي 92 قبل از ميلاد، 115، 306، 502، 551، 881، 1202.
در زلزله 846 - گنبد صخره در اثر زلزله بهشدت آسيب ديد. در زلزله 1015 گنبد صخره بر اثر زلزله فروريخت. زلزله 1033 در دره رود اردن به صورت مجموعهاي از زمينلرزهها به مدت 40 روز رملا، جريكو و نابلس را ويران كرد و 70000 كشته بر جاي ميگذارد. در زلزله 1068 گسيختگي زمين در وادي عربا رخ داد.
زمينلرزه شديد با بزرگاي 6.5 در 1989 در همين پهنه گسله بحرالميت رخ داد. بخش 90 كيلومتري از گسل اردن در جنوب درياي گاليله ميتواند موجب زمينلرزهاي با بزرگاي 7 تا 7.4 شود. زمين لرزه 9 ژوئيه 551 در امتداد ساحل لبنان در نزديكي بيروت، با بزرگاي برآورد شده 7.2 منطقه بسيار وسيعي در شرق مديترانه لرزيد. اين زلزله با سونامي در امتداد سواحل لبنان، زمينلغزش در نزديكي شهرك البترون و آتشسوزي بزرگ در بيروت همراه بود. ويراني سنگين با تلفات جاني در چندين شهر لبنان، به ويژه بيروت، با حداكثر شدت «10» و در نتيجه حركت در امتداد گسل روم به صورت امتدادلغز چپگرد در جنوب لبنان رخ داد.
در خط درز بيتليس و سامانه گسله آناتولي شرقي با سرعت همگرايي حدود 4 -6 ميليمتر در سال برخورد ورقه عربي با ورقه اوراسيا رخ ميدهد. سامانه گسله بحرالميت بين خليج عقبه تا مرز بين سوريه و تركيه در نزديكي آنتاكيا امتداد دارد. در لبنان شامل دو گسل اصلي يامونه با راستاي شمالشرقي جنوب غربي در دره غربي بكا و گسل روم در جنوب لبنان به راستاي شمالغربي- جنوبشرقي است كه تا شهر بيروت گسترش مييابد. شماليترين بخش گسل يامونه، گسل الغاب و در نهايت سامانه گسل آناتولي شرقي در شمال آنتاكيا است.