ادامه از صفحه اول
سال نو، نوكردن روش و منش
امري كه در كشور ما اگر نگوييم غايب است، ميتوان گفت احزاب موجود شعله نيمه جاني دارند كه پرپر ميزند. خاموش نميشود اما نه نور دارد و نه گرمايي. به همين دليل در انتخابات يا از نتيجه انتخابات گاه همه غافلگير ميشوند. ما تا جشن ۵۰ سالگي انقلاب اسلامي تنها شش سال فاصله داريم. اين مدت ششساله را دريابيم و روشها را اصلاح كنيم. برخي از اصلاح روشها منوط به اصلاح قانون اساسي است. مانند نحوه تفسير شوراي نگهبان از قانون اساسي كه با قانون نظارت استصوابي بر انتخابات، يكي از مهمترين آسيبهاي سياسي و اجتماعي در كشور ما و در انقلاب رقم خورده است، اگر ما اين روشها را نو نكنيم، از تجربيات خودمان درس نگيريم. البته گفتهاند انسان خردمند از تجربيات ديگران درس ميگيرد، حال ما از تجربيات خودمان درس بگيريم! تا كشور و ملت ما جلوهاي نو پيدا كنند. جوانان به آينده خود اميدوار باشند، فضاي اجتماعي روشن و متعادل باشد. همانگونه كه با بهار طبيعت سبز و رنگين ميشود و خانهها غبارروبي و جامهها نو، ميبايست روشها را نو كنيم تا روح جامعه نيز نو شود. انقلاب و نظام در آستانه پنجاه سالگي نياز به نوشوندگي دارد. تجربه اعتراض - آشوب در پاييز امسال، اگر ما لايههاي آشوبطلبان را جدا كنيم و به صداي اعتراض گوش كنيم. همانگونه كه آشوبطلبي امري امنيتي است و بايد با آن به عنوان مقوله امنيتي مواجه شد، اما اعتراض مقولهاي اجتماعي و فرهنگي است. اگر به صداي اعتراض دقيق گوش كنيم، به حرف نسلهاي نو توجه كنيم، به روشني ميبينيم كه جامعه به نوشوندگي نياز دارد و گاه ما: «بيخبر از نو شدن اندر بقا!»
بازگشت از خطا
چه بسيار تصميمات (اعم از سياستگذاريهاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي يا ريلگذاريهاي سياسي در حوزه سياست داخلي و خارجي) كه در شركتها، سازمانها، ارگانها و نهادها در سطح خُرد و كلان اتخاذ و اجرايي شده و با گذشت زمان مجموعه تصميمساز به اين نتيجه رسيده كه اين تصميم از ابتدا خطا بود؛ معالوصف به خاطر هزينههايي چون اعتبار، حيثيت، پول، انرژي و.... كه صرف آن انتخاب غلط شده، تصميمگيران اصرار به ادامه خطا داشته و در نتيجه منابع بيشتري تلف شده است.
اين يك مُدل تصميمگيري غيرمنطقي است و بسيار انگشتشمارند افراد، سازمانها، مديران، دولتمردان و حاكماني كه شجاعانه با بازگشت از تصميمات غلط پيشين اجازه نميدهند هزينههاي قبلي و هدر رفته بابت تصميمي غلط، روي تصميمات منطقي آتي اثر گذارد.
اگر بخواهيم نمونه به روزي از شكستن حصار تصميمهاي غلط پيشين بهرغم تحميل هزينههاي هنگفت ناشي از آن تصميم غلط و بازگشت به قبل ارايه كنيم توافقنامه اخير ايران و عربستان سعودي مصداق خوبي به نظر ميرسد.
اين دو كشور همسايه پس از سالها كشمكش و درگيري (از آغاز دولت احمدينژاد تاكنون) اخيرا توافق كردند كه در زمينه اجراي موافقتنامه همكاريهاي امنيتي امضاشده در تاريخ ۱۳۸۰.۱.۲۸خورشيدي و نيز موافقتنامه عمومي همكاريهاي اقتصادي، بازرگاني، سرمايهگذاري، فني، علمي، فرهنگي و... مورخ ۱۳۷۷.۳.۶ خورشيدي كه هر دو حاصلِ مشي مبتني بر همراهي و برادري دولت اصلاحات در حوزه مراوده با كشورهاي حاشيه خليج فارس بود، همكاريهاي خود را مجددا از سر گيرند.
اگرچه هر دو كشور[ به ويژه كشور ما] در اين درگيريهاي پر فراز و نشيب ۱۷ ساله هزينههاي فراوان و برگشتناپذيري پرداخت كردند، اما آنچه اهميت دارد اين است كه حاكمان هر دو كشور دريافتند، استمرار آن تصميم غلط قبلي كه ناشي از رقابتي ستيزهجويانه در تمام ابعاد بود، ميتواند در آينده هزينههاي به مراتب هنگفتتري را بر هر دو كشور تحميل كند. قوه عاقله در هر دو كشور دريافت كه بازگشت روابط به قبل نه تنها پسرفت نيست، بلكه به نوعي پيشرفت محسوب خواهد شد.
مفهوم ضمني بازگشت ايران و عربستان به مفاد توافقنامههاي تنظيمي در دولت اصلاحات اين است كه هر دو كشور دريافتند مسير تقابل و رقابت ستيزهجويانه از ابتدا تصميم غلطي بوده و صرفنظر از تمام هزينههايي كه طرفين متحمل شدند، بازگشت به سياست دوران اصلاحات در خصوص روابطي بر پايه همكاري بهترين تصميم در زمان كنوني است.
تصميمگيري اخير نه تنها اقدامي درست و درخور تحسين است، بلكه ميتواند در ساير زمينهها و موضوعات نيز سرمشقي براي بازگشت از تمامي تصميمات غلط پيشين بهرغم تمام هزينههايي كه كليت ايران بابت اتخاذ و اجراي آن متحمل شده است، باشد.