• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5451 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۸ اسفند

نور اميد در تونل

عباس عبدي

مي‌خواهم به چند نكته اشاره كنم كه نشانگر نور اميد در پايان اين تونل است

در اين گزاره اتفاق نظر جدي است كه سال ۱۴۰۱ را از هر نظر كه نگاه كنيم تاثرآور بود، هر چند جرقه‌هاي مثبتي هم در آن ديده مي‌شد و بايد در پي آن باشيم كه دوباره سال مشابهي را تجربه نكنيم. هدف بنده در اين يادداشت تكرار مصاديق اثبات اين ادعا نيست كه نيازي به آن نيست، بلكه مي‌خواهم به چند نكته ديگر اشاره كنم كه نشانگر نور اميد در پايان اين تونل است. به نظرم تحليل ساختار قدرت در ايران و طرفداران آن به ما نشان مي‌دهد كه در سال ۱۴۰۱ تحولي كيفي در بخش مهمي از اين طرفداران رخ داده است كه هيچ‌گاه در گذشته مشاهده نشده بود. نه در جريان ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ و نه در ۱۳۹۸. اين تحولي بسيار مهم است و آن را بايد نقطه عطف تاريخي دانست. طرفداران وضع موجود دو دسته‌اند كه شايد چندان نتوان آنان را متمايز كرد ولي اين تفكيك ضروري است. برخي از آنان به لحاظ منافع چنين‌ موضعي دارند و برخي ديگر به لحاظ عقيده. گروه اول كه منافع‌شان اقتضاي دفاع از وضع موجود را مي‌كند، چندان ثابت‌قدم نيستند و هيچ ساختار سياسي نمي‌تواند فقط با اتكاي به آنان گامي به پيش بردارد، مگر اينكه از نظر تعداد و نسبت، خيلي زياد باشند و در واقع اغلب مردم را دربرگيرند كه بالطبع مثبت خواهد بود. ولي به ميزاني كه اين گروه در اقليت قرار مي‌گيرند از چسبندگي و حس تعهد آنان به وضع موجود كاسته مي‌شود و سعي مي‌كنند مسير خود را به نحوي متفاوت كنند كه منافع‌شان حفظ شود يا حداقل دچار زيان نشوند. مساله آنان حفظ منافع است و نه چيز ديگر. در مقابل، گروه دوم تفاوت دارند. آنان پايگاه اصلي ساختار سياسي هستند و اگر منافعي هم داشته باشند، مساله انگيزه‌ها، آرمان‌ها و ارزش‌ها و تا حدي مردم براي آنان در اولويت قرار دارد. آنان پايه‌هاي اصلي اين ساختار در ۴۴ سال گذشته بوده‌اند و اين نقطه قوت نظام محسوب مي‌شده است. برداشت من اين است كه براي اولين‌بار در اين ۴۴ سال تشكيكي جدي در ذهنيت اين مجموعه به وجود آمده است. اين پرسش كه آيا راهي كه مي‌رويم درست است يا خير؟ آيا ما را به آن اهداف و ارزش‌هاي ادعايي خود نزديك مي‌كند يا دور؟ آيا آن چيزي كه دنبالش بوده‌ايم، همين است كه هست يا بايد رويكردمان را تغيير دهيم؟ اين اتفاق يك‌شبه رخ نداده، ولي حوادث امسال آن را به مرحله بيان و اظهار آشكار رسانده است. البته اين به معناي آن نيست كه پاسخ‌هاي داده شده به اين پرسش از سوي همه آنان يكسان است و شايد اصولا پاسخي هم وجود ندارد، بلكه طرح پرسش مساله اصلي است و اين آغازي است براي رسيدن به پاسخ مطلوب.  در شكل‌گيري اين وضعيت چند عامل موثر بودند.  

اولين آن سقوط كارايي دولت يكدست و دوم نيز اعتراضات پاييز و بالاخره مساله مسموميت‌ها و در آخرين گام نيز توافق با عربستان در چين و كوشش‌هاي جدي براي احياي برجام. وجود نارسايي‌هاي اقتصادي و فقر و فساد به علاوه گزاره‌هاي رايج و شايع شبه علم و ضد علم در حوزه سياست و اقتصاد و پزشكي و اجتماعي و... و روشن شدن ابتذال آنها نيز نقش موثري در اين تحول داشته است. اين مهم‌ترين نقطه تحول در سال ۱۴۰۱ بوده كه فرآيند تكميل آن در سال ۱۴۰۲ رخ خواهد داد. نقطه تحول ديگر توافق با عربستان در چين است. معناي اين توافق چيست؟ پاسخ اين است كه ساختار سياسي غيرمنعطف و متصلب نيست. در برابر واقعيات بيروني واكنش نشان مي‌دهد، واكنشي براساس بازي بردـ‌برد و نه لزوما تسليم و نه لزوما زياده‌خواهانه. اتفاقا اين ساختار قادر است كه همه حاميان خود را در اين مسير به خط كند. نمونه آن نحوه مواجهه روزنامه كيهان با اين توافق است كه در ذهن كسي نمي‌گنجيد. لازمه اين توافق، آمادگي و پذيرش طرف مقابل نيز بوده است. فقط يك نكته ظريف وجود دارد كه اين توافق با حضور واسطه يا كاتاليزور سياسي صورت گرفته است. ما در جريان تحولات سياسي داخلي نيز مي‌توانيم همين الگو را مدنظر داشته باشيم، اينكه راه تفاهم و سازش را بايد باز كرد. اگر منتقدان قدرتمند و قادر به بسيج آن باشند و دست قدرتمند خود را براي تفاهم دراز كنند، جفت خود را پيدا مي‌كنند. دير و زود دارد، سوخت و سوز ندارد. از سوي ديگر تحول فكري نزد اغلب مردم و منتقدين نيز در سال ۱۴۰۱ به مرحله كيفي رسيد و بازگشت‌ناپذير مي‌نمايد. اين تحول نيز ابعاد گسترده‌اي دارد كه پرداختن به آن مجال ديگري مي‌طلبد. اگر با اين رويكرد نگاه كنيم و با نتيجه‌گيري‌هاي آن موافق باشيم، سال ۱۴۰۱ را مي‌توان سال پايه براي عبور از بحران و رسيدن به پايان تونل نااميدي و ورود به عرصه اميد و روشنايي دانست. اميدوارم چنين بشود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها