شرط ضمني پيام نوروزي ۱۴۰۲
۲۰ ماه است كه آمدهاند و نتيجه كاملا معكوس بوده و هيچ چيز بهتر از دو شاخص تورم و رشد اقتصادي نشان نداده است كه آنان «نهتنها نميدانند بلكه نميتوانند». بهطور قطع رهبري نظام اين شرايط را بهتر از هر كس ديگري ميدانند. پس اگر قرار بر ادامه وضع گذشته و موجود باشد، در پايان سال ۱۴۰۲ ما با رشد اقتصادي احتمالا كمتر يا حداكثر در همين حدود ۳ درصد و با تورم بالاي ۴۰ و ۵۰ درصد مواجهيم و اين به منزله شكست شعار مزبور است. كنترل تورم يا از طريق كم كردن هزينههاي دولت است كه بودجه ۱۴۰۲ پيش از اين تصويب شده و كم شدني نيست؛ يا از طريق افزايش درآمدها است كه بايد تغيير سياست رخ دهد. بهعلاوه انگيزه فرار سرمايه هم بايد كم شود.
با ملاحظه اين نكته، به نظر ميرسد كه ايشان در برنامه خود منطقا بايد به تغييرات سياستي فراتر از دولت و مديريت كنوني آن انديشيده باشند كه چنين شعاري را مطرح كردهاند، زيرا با وجود سياستهاي قبلي، خروجي سال ۱۴۰۲، همان سال ۱۴۰۱ است اگر بدتر نباشد كه به نظرم بدتر خواهد بود، به ويژه آنكه بودجه هم بسته شده است و راهي براي اتخاذ سياستي موثرتر وجود ندارد. با اين استدلال معتقدم كه منطقي و عقلايي است كه در پشت اين شعار، نوعي اصلاحات سياستي نيز خوابيده باشد و الا مثل روز روشن است كه شعار و اهداف اعلام شده تحققپذير نيست و اين شعار از حيث اجرايي بيمعنا خواهد شد. تحركات اخير در سياست خارجي شايد طليعه چنين تحولي است.