آغاز تحول از سياست داخلي است
عدم توجه و برنامهريزي مناسب براي زندگي افراد دهكهاي پايين و عدم كنترل تورم ميتواند عاملي بحرانساز در آينده باشد. آناني كه به دنبال ارزشهاي بقا هستند با گروههايي كه به دنبال ارزشهاي ابراز وجود يا منزلتخواهي هستند تركيب خواهند شد.
۷- مرجعيت رسانه؛ حوادث سال گذشته نشان داد اعتبار و مرجعيت رسانهاي، آسيب جدي ديده است. نه تنها مرجعيت رسانهاي، بلكه حتي از اعتبار گروههاي مرجع مورد مطالعه در حوزه جامعهشناسي نيز كاسته شده است. بنابراين تجديد نظر در سياستهاي رسانهاي چه در ابعاد كنترلي، محدوديتزدايي و آزادي رسانهاي و چه در برنامهسازيهاي رسانه ملي ضروري است.
در غير اين صورت، آگاهانه يا غيراگاهانه سياستگذاران رسانه، افكار عمومي جامعه را در معرض برنامهريزيهاي بيگانگان قرار ميدهند.
۸- در سال گذشته، تشديد مهاجرت و پديد آمدن موج جديدي از مهاجرت سرمايه و كارآفرينان را شاهد بوديم. به نظر ميرسد اين موضوع در سال جاري نيز تداوم يابد. ما نيازمند سياستهاي اطمينانبخش اقتصادي، پيشبينيپذير كردن اقتصاد و امنيت سرمايهگذاري هستيم.
جمعبندي: مطالعات بحران نشان ميدهد بدون ترديد هيچ جامعهاي پس از بحران همانند قبل نخواهد شد و صرفا پاسخ به بحران نياز به ايجاد تغييرات و تحولات دارد. سيستمهايي كه اصرار بر بازگشت به عقب داشته باشند، سالهاي يك ملت را تباه نموده و با زوال روبرو ميسازند. لذا براي عبور با آرامش وگذاري براي ايران بهتر و وضعيت بهتر براي ايران، تحول و اصلاح در سه حوزه سياست داخلي (اجتماعي، فرهنگي)، اقتصادي و سياست خارجي اجتنابناپذير است. با توجه به اينكه ذهنمشغولي و دغدغه مدام اين روزهاي ما مساله ايران بوده است، نتيجه مذاكراتم با بسياري از كارشناسان نشان ميدهد تغيير وضع اقتصادي بدون سياست خارجي مطلوب و حضور مناسب در جهان امكانپذير نيست و اجماع نظر كارشناسان اين است كه اينبار راه سياست خارجي تنها از طريق نظام ديپلماسي ميسر نيست، بلكه اصلاح سياست داخلي زمينهساز حلوفصل مسائل خارجي است. به عبارتي در يك نقطه آغازين بايد از تحولخواهي و اصلاحگري در سياست داخلي و در سه حوزه سياسي، اجتماعي و فرهنگي آغاز شود.