پشت پرده اتهامزني به ايران در جنگ روسيه و اوكراين
محسن بهاروند
بدون شك ايران به دليل موقعيت ژئوپليتيك، منابع انساني و طبيعي خود كشوري مهم و تاثيرگذار است. با اين وجود واضح است كه برخي كشورهاي اروپايي و مسوولان اتحاديه اروپا در مورد نقش ايران و تاثير كشور ما در مخاصمه اوكراين، گزافهگويي كرده و بر تكرار سخنان كذب، غيرواقعي و غلوآميز خود در اين رابطه اصرار ميورزند. با فرض اينكه كشورهاي مذكور به كذب بودن و غير واقعي بودن اتهامات وارد كرده بر ايران درباره كمك نظامي به روسيه در جنگ اوكراين آگاهي دارند، سوال اين است كه با چه انگيزهاي اين كار را انجام ميدهند؟
هدف فشار سياسي بر ايران است
برخي كشورها از اين جنگ و فضاي ايجادشده پيرامون آن به عنوان ابزار در راستاي اهداف سياسي خود به شمول ايجاد فشار سياسي و پروندهسازي براي ايران در راستاي برنامههاي آتي خود استفاده ميكنند.
متاسفانه آنها تاكنون تا حدي موفق بودهاند، چرا كه دسترسي آنها به ابزار و امكانات جريانسازي بينالمللي و تصويرسازي در اذهان و افكار عمومي جهان بيش از ماست، ضمن اينكه اظهارنظرهاي مبالغهآميز و هيجاني برخي مسوولان ناآگاه به مسائل سياست خارجي نيز همواره تسهيلگر و تقويتكننده اقدامات دشمنان عليه كشور شده است.
تا آنجا كه به ايران مربوط است، هدف اصلي امريكا و اروپا اين است كه با استفاده از انواع روشها از جمله سوءاستفاده از برخي اظهارنظرها يا ايجاد برداشتهاي غيرواقعي از اقدامات معمول ديپلماتيك و مستندسازيهاي غير مسوولانه، ايران را به عنوان يك تهديد عليه صلح و امنيت بينالمللي و منطقهاي معرفي كنند.
براي مقابله با چنين تهديد (فرضي)، طيفي از اقدامات چه در قالب شوراي امنيت يا در ساير قالبهاي دستهجمعي قابل توجيه است. مذاكره، تحريم اقتصادي، تحريم سياسي تا اقدام نظامي براي رفع تهديد عليه صلح و امنيت بينالمللي با در نظر گرفتن شرايط و جزييات لازم مجاز تلقي ميشود.
پيشبرد پروژه تهديدپنداري از ايران
آنها ضمن اينكه واقعا مايل نيستند ساير كشورها با روسيه روابط و همكاري نزديكي داشته باشند و به صورت طبيعي همه تلاش خود را براي منزوي كردن روسيه به كار ميگيرند اما به خاطر اختلاف با ايران در مورد پرونده هستهاي و مسائل خاورميانه نياز به «تهديدپنداري» ايران توسط جامعه بينالمللي، افكار عمومي خود و جهان دارند تا هر گاه كه ضروري باشد بتوانند اقدامات خود عليه ايران را از نظر منطقي و حقوقي توجيه كنند.
از اين رو است كه امريكا و اروپا نسبت به ديپلماسي و مذاكرات ديپلماتيك از جمله در مورد پرونده هستهاي نسبت به گذشته تمايل كمتري از خود نشان ميدهند زيرا فكر ميكنند «تهديدپنداري» ايران انتخابهاي متعددي براي ايجاد فشار بر كشور ما را در اختيار آنها قرار داده است.
چنانچه گفته شد اين اقدامات سبدي از انتخابها شامل تبادلات ديپلماتيك، اقدامات قهرآميز مانند تحريم تا اقدامات نظامي است كه ميتواند در راستاي شرارتها و جنايات كشورهاي غربي عليه منافع كشور ما مورد سوءاستفاده قرار گيرد. از اين منظر ما در مقطع كنوني در يك وضعيت مخاطرهآميز قرار داريم كه البته مسوولان سياست خارجي كشور حتما نسبت به آن آگاه هستند.
روسيه از طرح نام ايران به عنوان شريك ضرر نميكند
از طرف ديگر روسيه تحت فشار سياسي و اقتصادي بيسابقهاي قرار گرفته است. طبيعي است كه اين كشور نياز به متحداني دارد كه بتواند با كمك آنها از تشديد انزواي بينالمللي خود جلوگيري كند؛ لذا روسيه نيز با انگيزهاي كاملا متفاوت از امريكا و اروپا تلاش خواهد كرد كه مستقيم يا غيرمستقيم ايران را به عنوان يك كشور موثر همسو و همجهت با خود معرفي كند.
ضمن اينكه ايران اين پتانسيل را دارد كه تمركز غربيها بر جنگ اوكراين را دچار خدشه كند. لذا هر دو طرف مخاصمه با دو انگيزه متفاوت ميتوانند برخلاف واقعيت روي زمين در مورد نقش ايران در اين جنگ دچار مغالطه و مبالغه شوند.
از اين نظر مبالغه يا كذبگويي در مورد نقش ايران، الزاما در راستاي منافع اوكراين نيست اما اوكراين نيز ناخواسته به اين امر دامن ميزند. كشاندن پاي ايران به اين قضيه باعث ميشود كه امريكا و اروپا به جاي تمركز بر حمايت از اوكراين در جنگ با روسيه، با سوءاستفاده از وضعيت اوكراين به دنبال تامين منافع خود در خاورميانه باشند لذا بخشي از تلاش و منابع لازم را به جاي تقويت اوكراين در خاورميانه متمركز كنند.
چنانچه به اقدامات ايران در رابطه با وضعيت بين روسيه و اوكراين توجه كنيم عدم صداقت امريكا و اروپا در مورد نقش ايران روشنتر خواهد شد.
ايران و روسيه دو كشور همسايه هستند كه روابط ديرينهاي دارند. دو كشور بهرغم اتفاقات خوشايند و ناخوشايند در طول تاريخ، داراي روابطي مستدام و مستمر بودهاند. طبيعي است كه دو كشور در زمينه مبادلات تجاري، اقتصادي، فني، تكنولوژيهاي نو و ساير زمينهها همكاري داشته باشند. ضمن اينكه غرب با تحميل تحريم و اقدامات تقابلي خود ايران را مجبور كرده است كه براي تامين نيازهاي ضروري خود به دنبال منابعي غير از كشورهاي غربي باشد.
واكنشهاي ايران حسابشده بود
بهرغم روابط نزديك و دوستانه تهران و مسكو، ايران سياست اصولي خود در اين قضيه را حفظ كرد. ايران چه به صورت اقدام يكجانبه از طريق اعلام مواضع و چه در سازمانهاي بينالمللي از جنگ حمايت نكرده است. يكي از سياستهاي اصولي ايران، حلوفصل مسالمتآميز اختلافهاست. حلوفصل مسالمتآميز طيفي از اقدامات را شامل ميشود كه يكي از اين اقدامات مذاكره است. ما معتقديم كه كشورها همواره قادر هستند با بهكارگيري ابتكار ديپلماتيك از بروز مخاصمه مسلحانه جلوگيري كرده و هنگام بروز اختلافات آنها را به صورت مسالمتآميز حلوفصل كنند.
دومين نكته اين است كه ايران صراحتا الحاق بخشي از خاك اوكراين به روسيه را با توسل به اقدامات قهرآميز رد كرده و اين الحاق را مورد شناسايي قرار نداده است. واقعا بايد پرسيد چند كشور غير از كشورهاي اروپايي و امريكا چنين موضعي را با صراحت اعلام كردهاند؟
ما همانطوركه روابط دوستانه با روسيه داريم با اوكراين نيز چنين روابطي داريم. لذا پس از انتشار اين اخبار هياتي از كشور ما با هيات نظامي - ديپلماتيك اوكراين مذاكرات يكروزهاي داشته و مواضع ايران به صراحت براي آنها تبيين شده است.
بهرغم توافق دو هيات براي تداوم مذاكره براي رفع سوءتفاهمات بين دو كشور دولت اوكراين تاكنون براي برگزاري دور دوم و دورهاي ديگر مذاكرات اعلام آمادگي نكرده است. به نظر من طرفهاي ثالث در عدم برگزاري جلسات بين ايران و اوكراين مقصر هستند و طبق آنچه گفته شد در انجام مذاكرات اخلال ايجاد ميكنند تا موضوع حلوفصل نشده و «تهديد پنداري» ايران همچنان تداوم داشته باشد.
رهبري دخالت ايران در مخاصمه روسيه و اوكراين را رد كردند
ايران تلاش خود را براي ايجاد توازن در روابط خود با اوكراين و روسيه به كار برده است. رهبر معظم انقلاب به عنوان فرمانده كل قواي مسلح ايران نيز در آخرين سخنراني خود به صراحت اعلام كرد كه ايران در مخاصمه روسيه و اوكراين دخالت ندارد. اين سخن وقتي اهميت بيشتري مييابد كه ايشان با همان صراحت حمايت ايران از جبهه مقاومت را كه براي امريكا داراي اهميت بيشتري است، اعلام كردند. ولي امريكا و اروپا با بيمسووليتي بر مواضع ضدايراني خود اصرار ميورزند چون هدف ديگري را از اين كار پيگيري ميكنند و طرح دخالت ايران در مخاصمه روسيه و اوكراين، بهانهاي بيش نيست.
كارشناسان ايراني به اهداف طرفهاي غربي در بيان اين موضوع واقف هستند. روشن است كه وقتي طرف اروپايي در كنار مواضع كلي خود، بر اين موضوع كه پهپادهاي ايران براي حمله به افراد و اماكن غير نظامي به كار ميرود تاكيد ميكنند به اين دليل است كه در آينده نزديك قصد دارند با فراهم كردن برخي مستندات خودساخته، ديوان بينالمللي كيفري را وادار كنند كه عليه برخي مقامات ايراني نيز طرح شكايت كند. اين اقدام سوءاستفاده از پروسه قضايي و برخلاف همه ارزشهاي اعلامي اروپا در مورد حاكميت قانون است. چنانچه گفته شد ايران و روسيه از ديرباز مبادلات تجاري، اقتصادي، سياسي، امنيتي و نظامي داشتهاند. اين همكاريها مربوط به سالهاي گذشته است. نميتوان از ايران انتظار داشت كه به خاطر منافع ديگران، منافع ملي خود در روابطش با روسيه يا ساير كشورها را ناديده بگيرد. چنانچه روسيه از پهپادهاي شناسايي و پايش ايران عليه اهداف نظامي يا غيرنظامي در هر مكان و زماني استفاده كرده مسووليتي متوجه ايران نيست، زيرا ايران دخالتي در اين مخاصمه ندارد كه بتواند تعيين كند كه عليه چه هدفي بايد اقدام شود. امروزه بزرگترين جنايات عليه اهداف غيرنظامي يا توسط امريكا يا توسط اسلحه امريكايي و اروپايي در فلسطين، يمن و ساير نقاط جهان توسط جنايتكاران و تروريستها صورت ميگيرد. آيا اين به معني دخالت مقامات اين كشورها در اقدامات تروريستي، قاچاق مواد مخدر و ... است؟ با منطقي كه توسط برخي مقامات غربي به كار گرفته ميشود پاسخ مثبت است. از نظر نگارنده ايران تهديد نيست و نميخواهد باشد. ايران همواره بر حلوفصل مسالمتآميز مخاصمهها اصرار دارد. در عين حال تجربه نشان داده كه ايران همواره سعي دارد اصول كلي سياست خارجي و منافع ملي خود را نيز حفظ كند. از اين رو ميتوان به طرفهاي غربي توصيه كرد كه به جاي بهكارگيري روشهاي تقابلي و زمينهسازي براي ايجاد تنش در آينده به نفع همه طرفهاست كه ضمن احترام متقابل و شناسايي حق همگان در تامين منافع ملي، ميتوان ابتكارات ديپلماتيك را جايگزين مقابله بيحاصل كرده و با طراحي يك سناريوي برد-برد وارد مذاكرات براي حلوفصل اختلافات شد.
سفير سابق در انگليس