• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5457 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۰ فروردين

دستگيري سارقي كه آرزو داشت جاي بيرانوند دروازه‌بان تيم ملي شود

پسر جوان كه براي رسيدن به دروازه‌باني تيم فوتبال از سوي يك سارق حرفه‌اي فريب خورده بود به زندان افتاد.
اوايل بهمن سال گذشته مردي در تماس با پليس از سرقت يك و نيم ميلياردي از خانه‌اش خبر داد. بررسي‌هاي ماموران نشان مي‌داد كه سارقان با تخريب در ورودي، وارد شده و نقشه‌شان را اجرا كرده‌اند. تحقيقات براي شناسايي سارقان آغاز و در ادامه كارآگاهان با سرقت‌هاي مشابه ديگري مواجه شدند. در بازبيني دوربين‌هاي مداربسته اطراف محل سرقت‌ها، مشخص شد دو مرد جوان در حالي كه صورت‌هاي‌شان را با نقاب پوشانده بودند از خودروي سمند پياده شده و بعد از اجراي نقشه سرقت دوباره سوار بر خودرو از محل متواري شده‌اند. شماره پلاك خودروي سمند استعلام شد و با به دست آمدن هويت مالك خودرو، ماموران سراغ مرد جوان رفتند.  صاحب خودروي سمند در تحقيقات گفت: «راننده آژانس هستم و چند بار دو مرد جوان براي اجاره خودرو به آژانس مراجعه كردند. طبق خواسته آنها به محل‌هايي كه مي‌خواستند مي‌رفتيم و آنها از خودرو پياده شده و بعد از دقايقي برمي‌گشتند. از ماجراي سرقت‌هاي آنها بي‌خبرم.» در ادامه تحقيقات اظهارات راننده سمند مورد بررسي قرار گرفت و تاييد شد. با اين احتمال كه سارقان براي كرايه خودرو باز هم به آژانس مراجعه خواهند كرد آموزش‌هاي لازم به راننده جوان داده شد. زماني كه دو مرد جوان براي گرفتن خودروي اجاره‌اي به آژانس مراجعه كردند، ماموران متهمان را دستگير كردند. با دستگيري دو متهم اصلي باند، همدستان آنها نيز دستگير و در اختيار كارآگاهان اداره آگاهي قرار داده شدند. 25 سال دارد و عاشق فوتبال است. به حدي كه تصميم گرفت براي رسيدن به علاقه‌اش نه تنها خلاف بلكه 5 ميليارد تومان هم پرداخت كند.
   با اعضاي باند چطور آشنا شدي؟
با سركرده اصلي باند در زندان هم‌سلولي بودم. اينطوري نگاه نكنيد من ورزشكار بودم و به خاطر ناكامي در آرزويم به اينجا رسيدم.
   چه آرزويي داشتي؟
من حاضر بودم تمام زندگي‌ام را بدهم تا دروازه‌بان فوتبال شوم، اما پدرم مخالف بود و اجازه نداد دنبال اين خواسته بروم. من هم كه در اين ماجرا شكست خورده بودم، به راه خلاف رفتم. اوايل زورگيري و جيب‌بري مي‌كردم، چندين بار هم به زندان افتادم. آخرين بار، امير هم‌سلولي‌ام بود و زماني كه از ماجراي علاقه و عشقم با خبر شد، راه‌حلي را پيشنهاد كرد.
   چه راه‌حلي؟
امير مي‌گفت دوستي دارد كه دلال فوتبال است و مي‌تواند مرا به آرزويم برساند. حتي مي‌گفت دوستش به قدري قدرت دارد كه مي‌تواند مرا به تيم‌هاي مطرحي مثل پرسپوليس و استقلال و حتي تيم ملي ببرد. بعد از آزادي سراغ دوست امير رفتيم و او براي اين كار از من 5 ميليارد تومان خواست. من كه اين پول را نداشتم قرار شد از خانه‌ها طلا و دلار سرقت كنم و پول‌هايي را كه از اين راه به دست مي‌آيد جمع كنم و به دلال بدهم. از پيشنهاد او استقبال كردم و با امير باند سرقت 5 نفره تشكيل داديم. من و امير شديم سردسته اين باند و هر چقدر سهمم از سرقت‌ها به دست مي‌آمد به امير مي‌دادم كه به دلال فوتبال بدهد تا بتوانم وارد تيم شوم. اما وقتي دستگير شدم، فهميدم تيم فوتبالي در كار نبوده و اين ترفند امير بود كه با اين شيوه مرا سركيسه كند و سهمم را از سرقت‌ها بگيرد.


جزييات تازه از آزار و اذيت جنسي سه دختر در خانه وحشت
متهم خانه وحشت كه به جرم قتل دختري جوان و زنداني كردن 2دختر ديگر در خانه‌اش در زندان است، درخواست تشكيل جلسه بازپرسي در دادسراي جنايي كرده تا حقايق تازه‌اي را بازگو كند. اسرار خانه وحشت پانزدهم آذرماه سال 1400فاش شد. وقتي ماموران پليس با ورود به خانه‌اي در حوالي ميدان قزوين 2دختر جوان كه يكي از 3سال قبل‌تر و ديگري از 8ماه قبل‌تر در آنجا زنداني بودند را نجات دادند. با دستگيري صاحبخانه به نام سعيد كه جواني 33ساله بود معلوم شد كه او با معرفي خود به عنوان مامور پليس، دختران فراري را در ترمينال فريب داده و به خانه‌اش در حوالي خيابان قزوين مي‌كشاند و به ‌همراه خواهرش آنها را زنداني مي‌كرد اما اين همه ماجرا نبود. چرا كه پيدا شدن جسد نايلون پيچ يك دختر در اين خانه كه حدود ۴ماه از قتل او مي‌گذشت نشان ‌داد كه پليس با پرونده‌اي پيچيده و مرموز روبرو است.سعيد و خواهرش با دستور قاضي محمد وهابي، بازپرس دادسراي جنايي تهران در اختيار ماموران اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتند، اما سعيد مدعي شد كه 2دختري كه در خانه‌اش زنداني بودند به خواسته خودشان در آنجا حضور داشتند و دختري كه در خانه‌اش به قتل رسيده نيز توسط همان ۲دختري كه در خانه‌اش زنداني بودند، كشته شده است. تيم جنايي با بررسي همه‌جانبه پرونده به اين نتيجه رسيد كه 2دختري كه از خانه وحشت نجات يافته بودند، نقشي در قتل ندارند و با دستور قاضي هر دو آزاد شدند. از سوي ديگر تحقيقات براي شناسايي هويت دختري كه در خانه وحشت كشته شده بود ادامه داشت تا اينكه معلوم شد او مينا نام داشته و متولد سال 68بوده است. او ساكن مشهد بود كه پس از ترك خانه‌اش راهي تهران شده و به دام سعيد افتاده بود. پرونده سعيد، در ادامه به دو قسمت تقسيم شد؛ قسمت اول رسيدگي به اتهام قتل و حبس غيرقانوني دختران فراري بود و قسمت دوم رسيدگي به اتهام تجاوز و آزار و اذيت دختران. بخش اول همچنان در دادسراي جنايي تهران در حال رسيدگي است و هنوز منجر به صدور كيفرخواست نشده اما بخش ديگر پرونده كه رسيدگي به اتهام تجاوز به عنف بود، مطابق قانون به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و سعيد به اتهام ٣ فقره زناي به عنف به اعدام محكوم شد. حالا اما اتفاق تازه‌اي در اين پرونده افتاد كه شايد رازگشايي ابهامات پرونده باشد. ماجرا از اين قرار است كه چند روز پيش كه بازپرس جنايي تهران براي بازديد به زندان رفته بود، با سعيد، متهم خانه وحشت روبرو شد. سعيد ادعاي جديدي را مطرح كرد و گفت كه ناگفته‌هايي دارد كه تصميم گرفته آنها را بازگو كند. به ‌دنبال درخواست تازه سعيد، بازپرس محمد وهابي دستور داد تا به‌زودي شكارچي دختران فراري به دادسراي جنايي تهران منتقل شود و ناگفته‌هايش را بازگو كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون