يادي از محمد رضا شجريان و دو اثر درخشانش براي «رمضان»
سير بي دست و پاي استاد
ماه رمضان براي موسيقيدوستان غالبا يادآور يك اثر محبوب است. همان كه در ذهنها نقش بسته و همچنان زنده است، «ربنا»ي شجريان. اثري كه توقف انتشار آن از راديو و تلويزيون بسيار مناقشهبرانگيز شد و بحث و گفتوگوهاي زيادي برانگيخت. «ربّنا» يكي از آثار محمدرضا شجريان و شامل ۴ دعا از آيات قرآن است كه همه با عبارت ربّنا آغاز ميشوند. اين اثر در سال ۱۳۵۸ ضبط شده و براي مدت ۳۰ سال، جزو برنامههاي اصلي راديو و تلويزيون ايران در ماه رمضان بود. بنا به گفته محمدرضا شجريان، انگيزه اصلي او از خواندن اين دعا، تدريس آن به دو هنرجو بوده و اين اثر در يكي از استوديوهاي راديو ضبط شده است. شجريان ربّنا را در دستگاه سهگاه خوانده و با مركبخواني (مدولاسيون يا راهگرداني) سري به دستگاهها و آوازهاي ديگر رديف موسيقي ايراني از جمله آواز افشاري و گوشه عراق (صبا) ميزند و سپس به سهگاه برميگردد. اين اثر در آلبومي كه محمدرضا شجريان با نام «به ياد پدر» ضبط كرده، منتشر شده است و در فهرست ملي ميراث فرهنگي ناملموس ايران نيز ثبت شده است. اما در ادامه به اثر ديگري بناست بپردازيم. اثري كه با گوش دادن به آن، موسيقي رمضان در ذهن و جان زنده ميشود. مناجاتي كم نظير و خضوعي كه در شعر و موسيقي حاضر و بارز است. يك مثنوي افشاري كم نظير كه بارها شنيدنش مخاطب را خسته نميكند. جمله اول اين اثر بيت «اين دهان بستي دهاني باز شد/ تا خورنده لقمههاي راز شد» است. جمله دوم مثنوي افشاري - جامه دران «لب فروبند از طعام و از شراب/ سوي خوان آسماني كن شتاب»، جمله سوم كه فضاي اثر، حسي خاص به خود ميگيرد و در مثنوي افشاري- عراق خوانده شده «گر تو اين انبان ز نان خالي كنی/ پر ز گوهرهاي اجلالي كنی» و در ادامه كه به مثنوي افشاري- اوج عراق ميرسيم و جمله چهارم كار با صداي كمنظير محمدرضا شجريان به اوج خود ميرسد «طفل جان از شير شيطان باز كن/ بعد از آنش با ملك انباز كن» جمله بعدي «چند خوردي چرب و شيرين از طعام/ امتحان كن چند روزي در صيام » و در پايان جامهدران و فرودي شنيدني داريم «چند شبها خواب را گشتی اسير/ يك شبي بيدار شو دولت بگير». تو گويي صاحب آن نواي درخشان، همچو راوي غزلي از مولانا يكپارچه دل شده و «همچون دل» خون خورده تا «سير بيدست و پا» آموخته*. شعر و كلام و موسيقي آوازي اين اثر چنان به هم نشسته و متناسب اجرا شده كه بيشتر با نام «مثنوي افشاري» شناخته ميشود، آوازي كه با صداي محمدرضا شجريان، در آواز افشاري، براي ماه رمضان اواخر دهه 50 اجرا شد. اشعار اين اثر، از ميان ابيات دفتر اول، سوم و پنجم مثنوي معنوي انتخاب شدهاند. نغمه مثنوي، به سبكي خاص در افشاري نواخته ميشود كه «مثنوي پيچ» هم به آن ميگويند. گفته ميشود دليل اين نام گذاري چرخشهاي تحريري است كه در درآمد و فرود آواز صورت ميگيرد.
* بيت مولانا از اين قرار است: «همچو دل خون خورم كه تا چون دل/ سير بيدستوپا بياموزم»