بررسي وضعيت ليگ و شرايط مربيان داخلي و خارجي در گفتوگو با «هومن افاضلي»
حرف زدم و دو سال خانهنشين شدم!
كيروش اگر در ايران ميماند راي ميآورد و رييسجمهور ميشد!
روزبه دلاور
پنج هفته از ليگ برتر فوتبال كشورمان باقي مانده است و سپاهان و استقلال كه از دو مربي خارجي سود ميبرند صدرنشين ليگ به حساب ميآيند و داراي بيشترين شانس براي كسب عنوان قهرماني هستند. استقلال با ساپينتو فصل را با چالشهاي فراواني آغاز كرد و مرد حاشيهدار پرتغالي كه در ورود و خروج بازيكنان نقشي نداشت هرقدر از ليگ گذشت با شناخت بيشتر از بازيكنان تيمش نتايج بهتري گرفت و ضمن جبران اختلاف هشت امتيازي نسبت به پرسپوليس حالا از رقيب سنتي يك امتياز بيشتر دارد و هم امتياز با سپاهان است. سپاهاني كه نيمكت تيمش را به يك مرد پرتغالي و هموطن ساپينتو سپرده و حالا با مورايس شانس زيادي براي كسب قهرماني دارد هرچند شكست هفته پيش در برابر تراكتور فاصله آنها را نسبت به دو تيم ديگر بسيار كمتر كرده است. شكست بدموقع سپاهان با مورايس در مقابل انديشههاي خمس از جذابيتهاي هفته گذشته ليگ بود. شايد اگر چند هفته ليگ ادامه پيدا ميكرد خمس با تراكتور يكي ديگر از مدعيان اصلي قهرماني در ليگ بودند! به بهانه عملكرد درخشان اين سه مربي خارجي و همچنين وضعيت مربيان داخلي و خارجي در ليگ و مديريت ورزشي با هومن افاضلي، دستيار سابق علي دايي، برانكو و بلاژويچ در تيم ملي بزرگسالان كه سابقه سرمربيگري در تيم ملي اميد و چند تيم ليگ برتري را هم دارد گفتوگويي ترتيب داديم كه در ادامه ميخوانيد.
براي شروع صحبتهايمان ميخواهيم نظر كلي شما در خصوص مربيان خارجي ليگ را بدانيم.
افرادي كه اين كاره نباشند گمان ميكنند يك مربي ميتواند يك نفره همهچيز را تغيير دهد در حالي كه براي تغيير شرايط و نتيجه گرفتن يك تيم ۳۰ درصد مربي نقش دارد. در هر كشوري با توجه به شرايط خودش و استانداردهايي كه دارد همهچيز را فراهم ميكند و بعد دنبال آن ۳۰ درصد ميگردد و يك وقتهايي هم هست كه هيچكدام از شرايط مورد نياز را ندارند و آن ۳۰ درصد كه جذب مربي است را ميآوردند و فكر ميكنند شرايط تغيير ميكند. متاسفانه در فوتبال كشور ما رويكرد دوم وجود دارد! يعني مديريت نميخواهد غلطهاي خودش را تصحيح كند و گمان ميكند با تغيير مربي همهچيز دگرگون ميشود. وقتي به تيمهايي كه مربي خارجي دارند نگاه ميكنيد، ميبينيد بهترين بازيكنان ما هم جزو همان تيمها هستند خب معلوم است در اين شرايط مربي نتيجه ميگيرد. الان اين تيم سپاهان را ببينيد كه دست مورايس است از تيمي كه دست محرم نويدكيا بود، بهتر است. براي اينكه اشتباهات تيم محرم را برطرف كردهاند. براي مثال الان سپاهان دروازهبان بسيار خوبي دارد در حالي كه در دوره مربيگري نويدكيا دروازهبان سپاهان نوسانات زيادي داشت يا خط دفاعي خود را ترميم كردند. من فكر ميكنم الان محرم بود هم همين نتايج را كم و بيش ميگرفت! يا درباره تراكتور در دوران برديف با احترام به اين مربي اما سبك او به تراكتور نميخورد و اگر مثلا گلمحمدي مربي تراكتور بود همين اتفاقات براي اين تيم رخ ميداد. ميخواهم بگويم در كشور ما الان شرايطي است كه همه خارجيپرست شدند و اين به نظر من اتفاق خوبي نيست. اگرچه معتقدم مربي خارجي نگرش جديد و رقابت به وجود ميآورد و حتما بايد باشند اما اينكه بگوييم خودمان مربي خوب نداريم و فقط خارجي خوب است را قبول ندارم. هميشه شرايط براي مربي داخلي سختتر است چون امكانات و بازيكنان مربي خارجي را ندارد. نكته ديگر مثلا ربيعي در تبريز تراكتور را برد اما سر و صدايي نشد.
درباره ساپينتو نظرتان را نگفتيد؟
درباره او هيچ صحبتي ندارم. فراموش كنيد!
سوالي كه در اين چند ساله بين اهالي فوتبال به وجود آمده، اين است كه چرا اكثر مربيان يا بازيكناني خارجي كه جذب فوتبال ما ميشوند آن كيفيت لازم را ندارند؟
چرا رونالدو ايران نميآيد و به عربستان ميرود؟ مربي يا بازيكن خوب رِنج قيمت دارد، قطعا وقتي ميخواهند از فضاي اروپا دور شوند به ايران بيايند پول بيشتري ميخواهند. اولا ما به لحاظ مالي توان آن پرداختها را نداريم دوما اين وسط آدمهايي هستند كه قيمت مربيان و بازيكنان را طوري بالا ميبرند كه در شرايط نرمال اين مبلغ نيست. يعني هم ميآيند ايران تا پول بيشتر بگيرند و هم قيمتشان اين نيست! جريان پيچيدهاي است. جرياناتي در فوتبال وجود دارد مثل افرادي كه واسطه ميشوند و يكسري ديگر كارهاي رسانهاي براي آنها انجام ميدهند و اين مسائل قيمتها را بالا ميبرد. پرداخت پول و اداره مربيان خارجي براي ما ميسر نيست. در مورد مربي كه به ايران ميآيد صرفا بحث فني را نبايد لحاظ كرد و نياز به مديريتهاي ديگر هم دارد. مثل امكانات زندگي يا خانوادگي كه براي فوتبال ما ميسر نيست و همين عوامل باعث ميشود كه حضور مربي درجه يك براي ما سخت شود.
همه اين شرايط مهيا باشد چي؟
بازهم ميبينيد آن هماهنگي كه نياز است به وجود نميآيد چون شرايط مديريتي باشگاههاي ما چالشبرانگيز است. سيگنالها و فاكتورهاي بدي از باشگاهها گرفته ميشود و اينها انگيزه بازيكنان را از بين ميبرد و مربي گران هم باشد اين داستانها را نميتواند مديريت كند. ساختن موفقيت در ايران كار بسيار سختي است.
در يك برنامهريزي بلندمدت نميشود از مربيان خارجي مثلا در جهت آموزش استفاده كرد؟
قطعا، ۸ سال كيروش ايران بود يك دوره كلاس براي مربيان ايراني نگذاشت. ميشد ايده مربيان ليگ با سرمربي تيم ملي نزديك شود اگر فقط با طرز تفكر كيروش آشنا ميشدند. اما كيروش زماني كه امريكا بود يك كتاب تهيه كرده بود براي ساختار و سازماندهي فوتبال در آنجا. ما هيچ استفادهاي از كيروش نكرديم جز هياهو و جنجال كه نشان ميدهد كه مديريتش نكرديم، كيروش رييس فدراسيون بود! وزير ورزش هم بود كمكم داشت معاون اول رييسجمهور هم ميشد و كمي وقت ميدادند شايد راي هم ميآورد و رييسجمهور ما ميشد!
اين از ضعف مديريتي است.
بله، وقتي مربي مدير بالاسرش را دور ميزند و با مدير بالاتري ارتباط ميگيرد طبيعتا مدير مستقيمش ديگر نميتواند مديريت كند و كيروش مدام اين كار را ميكرد و اين اجازه به او داده ميشد.
برگرديم به بحث اصلي، فكر ميكنيد علت توجه كمتر به مربيان داخلي باندبازي در فوتبال است؟
فكر ميكنم اين يك جريان است و از باندبازي بيشتر! آدمهاي زيادي در آن دخيل هستند.
چرا توضيح بيشتري نميدهيد ؟ اين سكوت شما به شرايط بهتر آن نفرات كمك نميكند؟!
اين حرفها را زدم كه دو سال است كار ندارم! با يك دست كه نميشود همه كار كرد. ببينم جايي علاقهمند به حرفهاي من باشد خواهم گفت اما كسي برايش مهم نيست و همهچيز رها شده.
عجيب اينكه اگر هم صحبت كنيد از شما مدرك ميخواهند!
پيدا كردن مدرك كار خودشان بايد باشد. من كه مرجع قضايي يا انتظامي نيستم كه بروم مدرك جمع كنم! ما ميبينيم و ميگوييم آنها بايد بروند پيدا كنند.
به سوالات فني برميگرديم. از مربيان داخلي دفاع كرديد اما چرا فوتبال ما مربي لژيونر ندارد؟
صرفا بحث كيفي نيست. خيلي مربي خوب داريم كه نميتوانند كار بگيرند. فضاي بينالمللي ساختن فقط به لحاظ سياسي مربوط نيست، بلكه از نظر فرهنگي هم فضا بايد فراهم باشد. شما در هنر و موسيقي و اقتصاد فضاي بينالمللي ميبينيد كه توقع داريد مربيان ما بينالمللي شوند؟ ليگ ما حتي فيلمبرداري درست و حسابي ندارد كه مثل پكيج بفروشيم. امكانات كشورهاي عربي را ببينيد. چه كسي پكيج ما را ميخرد؟ اصلا قابل فروش نيست. در اين شرايط بايد يك مربي نابغه باشد، يكي در حد گوارديولا كه شاهين اقبال روي شانههايش بنشيند و لژيونر شود!
البته با شما موافقيم كه فقط در بخش مربي كمكاري نبوده و مديران ما در بخش ورزش پيشرفتي نداشتند.
مگر ما مدير صادر كرديم؟ چرا فقط روي مربي زوم هستيم؟ مگر داوري داريم كه بگويند بيايد يك بازي مهم در كشورشان را سوت بزند؟ اينها وراي صرف فوتبال است.
مديراني با دايه فوتبالي بودن هم داشتيم كه عملكردشان جاي نقد دارد. مثلا حذف استقلال از آسيا.
مدير حتما نبايد ورزشي باشد، ميتواند مدير اقتصادي هم باشد. در اين وضعيت مدير خارجي هم نميتواند در فوتبال ما كار كند چون سازوكار آنها براي درآمدزايي در كشور ما موجود نيست. اما درباره عدم مديريت و ماجراي حذف استقلال از آسيا بايد بگويم قربانزاده حرفهاي خوبي زد و قطعا مدير خوبي است، اما خودش الان بالاي سر يك باشگاه باشد نميتواند آنجا را اداره كند. در عمل نميتواند. در تئوري ممكن است نه در عمل. من هم ميتوانم بگويم در منچسترسيتي ميتوانم مربيگري كنم و از گوارديولا ايراد بگيرم اما وقتي آنجا باشم شايد نتوانم رختكن آن تيم را هم مديريت كنم چه برسد به مسائل فني. بحث تخلف مالي اگر بوده جداست اما با اين شرايط حاكم در فوتبال نميشود بهتر كار كرد. تيمهاي ما پول بازيكنان داخلي خود را نميتوانند بدهند بازيكناني كه بندگان خدا ميترسند شكايت كنند چون مقابل هواداران قرار ميگيرند اما خارجيها با شكايت به پولشان ميرسند.