دربيبازان واقعي؟
ابوالفضل نجيب
با گذشت دو هفته از بازي دربي بحث و مجادله و مباحثه و مناظر و كري و... همچنان ادامه دارد. باني اين بازار زرگري و به تعبيري كارچاق كن رسانهاي با اهداف معلوم و نامعلوم، رسانه ملي و در راس آن فوتبال به اصطلاح برتر است.
اين در حالي است كه بزرگترين دربي جهان كه ماهيتي حتي سياسي دارد، منظورم ال كلاسكو است كه طي10 روز چهاربار برگزار شد. نه تنها هيچ اتفاق غيرمنتظرهاي رخ نداد كه به زيبايي و لذت واقعي فوتبال افزود. اينجا اما طي يكسال و برگزاري دربي كه به همهچيز شبيه است جز فوتبال تا برگزاري دربي بعدي دربارهاش حرف ميزنند و خيال ميبافند و پاي عالم و آدم را درباره برگزاري و نتيجه اين بازي به ميان ميكشند.
اگر يادمان بيايد كه اولينبار چه كسي واژه دربيباز را ابداع كرد، به گمانم كمك بزرگي كرده به رمزگشايي از پس و پيش اين دربي سوگلي جهان. دربياي كه با كمترين اهميت در جهان فوتبال و اما با بيشترين حواشي و نازلترين كيفيت از ساير دربيها متمايز
شده است.
واژه دربيباز اولينبار به قصد رمزگشايي از برخي حساسيتهاي فوتبالي در داخل زمين ابداع شد. به اين معني كه برخي بازيكنان با درك اهميت بازي و اتمسفر حاكم بر آن ميتوانند تعيینكننده نتيجه بازي باشند. از آن زمان دربيباز به ادبيات نوشتاري و گفتاري مفسرين و رسانههاي ورزشي و ايضا پيشكسوتان دو تيم تبديل شد. فيالنفسه با اين ابداع خلاقانه و مفهومي مشكلي ندارم و الحق هم درباره اين بازي بر اهميت آن تاكيد دارم. اما به نظر ميرسد سالهاي متمادي است دربيبازان واقعي كه عليالقاعده بر اساس منظور ابداعكنندگان اين واژه همان بازيكنان با تجربه داخل زمين بوده و هستند، مصداقهاي خود را در داخل زمين فوتبال از دست داده است و به رسانهها و صدالبته در راس آنها رسانه ملي منتقل و سرايت
كرده است.
يعني كساني كه عملا هيچ نقشي در زمين فوتبال ندارند و نقش و اهميتشان همواره از روزهاي قبل از بازي شروع و بعضا تا برگزاري دربي بعدي ادامه مييابد. اين نوع دربيبازان البته سالهاست در فوتبال و به خصوص در حاشيه و متن فوتبال حضور فعال دارند و حضور آنها طي سالهاي اخير به اغلب آدمهاي سياسي و حتي توپ نديده هم سرايت كرده است. البته همه حضور اين دربيبازان معطوف به درك اهميت بازي سرخ آبيها است. سرراست بگويم اين آدمها برخي مصداق كساني هستند كه از آب كره ميگيرند و برخي كه دربي را بهانه همه جور محملسازي و پوشش بر فساد و ناكارآمدي قرار ميدهند.
از حق هم نگذريم مهمترين ابزار اين دربيبازان واقعي همين رسانه ملي است. رسانهاي كه ميتواند طي چند هفته و در شبهاي متوالي جامعه درگير با مشكلات مالي و هزار بدبختي ريز و درشت تا پاسي از صبح روز بعد مشغول دعواهاي زرگري بين نهادهاي ذيربط و بيربط درباره خوردن توپ به دست يا دست به توپ كند. الحق و الانصاف بايد اذعان كرد و صدآفرين داد به كساني كه بهرغم كمترين ارتباط با فوتبال و اما از پشت صحنه به حرفهايترين دربيبازهاي سالهاي اخير تبديل شدهاند. اين دربيبازها آنقدر در اتمسفر دربي قرار دارند كه ميتوانند بهرغم سودآوريهاي كلان ناشي از انواع و اقسام تبليغات محيطي و مجازي و راه انداختن انواع و اقسام مسابقات زودبازده، طوري دربي بازي كنند كه انگار همه مشكلات مردم خلاصه شده در يك مسابقه نود دقيقهاي آنهم سالي يك بار. آنهم با هزار قصه و داستان براي عدم حضور تماشاگر يا حداقل حضور در استاديوم. با اين بهانه كه يا سكوها ايمن نيستند يا منت بگذارند كه نميخواهيم مردم مبتلا به كرونا شوند. در حالي كه همه از علتهاي غايي اين محدوديتها باخبرند. يا حداقل اخبار ناقض اين ادعاها را مسوولان همين ورزشگاه آزادي اطلاعرساني
ميكنند.
از اين زاويه به نظر ميرسد دربيبازان واقعي سالهاست نه در داخل زمين كه ريز و درشت آنها به كنار زمين و از آنجا به رسانه ملي و هر كجا كه فكرش را بكنيد سرايت و نقل مكان كردهاند. مانده فقط عنوان دربيباز كه آنهم با منت بر سر برخي بازيكنان داخل زمين بازي دربي ميگذارند تا به اصطلاح سرشان بيكلاه نماند. راستش وقتي دربي خودمان را با مهمترين دربيهاي دنياي فوتبال مقايسه ميكنم متوجه ميشوم كه نه بازيكنان تيمهايي مثل بارسا و رئال و امثالهم دربيباز هستند نه مديران و مسوولان باشگاهها و نه تماشاگران و نه رسانهها و مطبوعات آنها، هيچكدام به معنا و مفهوم وطني آن دربيباز نيستند. دليلش فقط اين است كه آنها اغلب فوتبالباز هستند. به معناي عشق به فوتبال و لذت بردن واقعي از بازي كساني كه فوتبال برايشان نه عالم سياست و اغواگري و دكان دو نبش پول و فريبكاري كه خود فوتبال است.
براي همين هم بارسا و رقيب توامان سنتي فوتبالي و سياسياش ميتوانند بهرغم همه اختلافات ريز و درشت سياسي و منطقهاي و حتي سياسي طي يك ماه چهار پنج بار رودرروي هم قرار بگيرند و دوستداران فوتبال را در دنيا سيراب كنند و بعد بروند دنبال زندگي معمولي خود. در مقايسه با اينجايي كه سياسي و غير سياسي، فوتبالي و غير فوتبالي و همه در طول سال آنهم فقط براي يك بازي انگار كه مادرزاد دربي باز به دنيا آمده باشند، از همه نعمات دنيوي و اخروي دربي نصيب ميبرند. ميخواهم نتيجه بگيريم از اين پس براي شناختن دربيبازان واقعي به جاي نگاه به ليست و ارنج دو تيم داخل زمين دربيبازان واقعي را در جايي بيرون از مستطيل سبز جستوجو كنيد.