درگيريهاي طايفهاي مسلحانه در خوزستان
پديده نزاع و درگيري در جامعه از آن دسته آسيبهايي است كه با ايجاد اخلال در روابط اجتماعي، فضايي آكنده از بغض، كينه و دشمني را در ميان افراد به وجود ميآورد كه اين امر با زمينهسازي براي ايجاد نزاع و تنشهاي بعدي، جامعه را از نظر مادي و معنوي متضرر ميسازد. نزاع دستهجمعي يكي از مسائل و پديدههاي قديمي است كه كماكان در اجتماعات سنتي و مبتني بر طايفهمداري به قوت خود باقي مانده است. منظور از نزاع دستهجمعي، درگيري يا دعوايي است كه معمولا با انگيزههاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي حداقل بين سه نفر رخ ميدهد و خساراتي جاني و مالي به بار ميآورد. مسوولان قضايي و انتظامي هم اكثرا در اين درگيريها كاري از دستشان برنميآيد و اگر هم بربيايد به دلايلي نميتوانند بيش از حد دخالت كنند.
يكي از بارزترين درگيريهاي طايفهاي در خوزستان درگيري ميان دو طايفه «محمدي و محمدموسايي» بود. درگيري طايفه محمدي «علاالديني» و محمدموسايي از ايل بهمئي در منطقه پتك جلالي از توابع بخش ميداوود، در ۴۰ كيلومتري مركز شهر باغملك و ۳۰ كيلومتري مركز شهر رامهرمز بر سر آبياري زمين كشاورزي و به گفتههاي ديگر بر سر سرقت احشام و مزاحمتهاي تلفني در ۸ خرداد ۱۳۹۴ در روستاي پتك جلالي رخ داد كه تا تابستان ۱۳۹۶ باعث كشته شدن ۲۳ نفر شد. براساس مدارك پزشكي قانوني نزديك به ١٠٠ نفر نيز از ناحيه سر و صورت و دست و پا به شدت مجروح و عدهاي نيز نقص عضو شدند. البته بايد گفت در واقع ٤٠٠ نفر در جريان اين درگيريها زخمي شدند كه بسياري از آنها به پزشكي قانوني مراجعه نكردند. ماجراي دعوا ميان دو طايفه محمدي و محمدموسايي مربوط به حدود ۲۰ سال پيش است اما خاكستر اين كينه چند سالي بود كه دوباره جان گرفته و آتش به جان روستا و مردم آن انداخته بود. در ۲۷ مهر ۱۴۰۰ دو نفر از متهمان به قتل در زندان سپيدار اهواز اعدام شدند. پس از ۷ سال درگيري و نزاع خونين بين دو طايفه روستاي پتك جلالي به صلح و سازش انجاميد. در تاريخ ۶ آبان ۱۴۰۰ طي جلسهاي با خانواده مقتولان و پرداخت ديه و بازگشت هر دو طايفه به روستاي پتك جلالي ختم به خير شد و با عقد قراردادي كه به امضاي طرفين و اعضاي جلسه شده بود، لازمالاجرا شد.
سال 1401 در انديمشك استان خوزستان سه نفر
بر اثر درگيريهاي طايفهاي كشته شدند. اين نزاع به دليل اختلافات شخصي رخ داده بود. گفته شده است كه تيراندازيها با سلاحهاي جنگي صورت گرفته بود. سال 1400 در ماهشهر استان خوزستان درگيري مسلحانه ميان دو طايفه به وقوع پيوست. در اين درگيري دستكم پنج نفر مجروح شدند. مهر ماه سال 1396 سرپرست فرمانداري فلاحيه (شادگان) در مورد درگيري مسلحانه بين دو طايفه آلبوعبيد و آلبوحصار در شادگان كه منجر به كشته شدن ۲ نفر و زخمي شدن يك نفر ديگر شد، گفته بود: «اين دو طايفه به دليل اختلافات نامعلوم با يكديگر درگيري داشتند كه درنهايت درگيري آنها به كشته شدن يك پيرمرد ۶۰ ساله و نوه ۲۲ ساله او منجر شد. پسر ۴۵ ساله اين پيرمرد نيز در اين درگيري زخمي شد.»
اواخر سال 1396 نيز در شهرستان دلگان بين دو طايفه درگيري رخ داد كه 5 نفر كشته شدند و تعدادي هم زخمي. اين درگيري تا سال 1397 ادامه پيدا كرد و در همين سال يك نفر ديگر نيز كشته و حتي اين درگيريها منجر به اعمالي چون گروگانگيري شد. درنهايت با دستگيري 17 نفر از متهمان اين درگيري پايان يافت.
يكي ديگر از اين درگيريها بر سر يك دمپايي رخ داد. سال 1393 در كوت عبدالله اهواز درگيري مسلحانه ميان دو خانواده اتفاق افتاد. مردم ساكن در كوي مسلم كوت عبدالله از توابع شهرستان كارون (در اهواز) با شنيدن صداي شليك گلوله سراسيمه از خانههاي خود بيرون آمدند كه بر اثر تيرهاي شليك شده دو نفر در دم كشته و 7 نفر نيز مجروح شدند. بنا بر اين گزارش يكي از شاهدان عيني درخصوص علت وقوع اين درگيري گفته بود كه در حاشيه مراسمي كه در كوت عبدالله برگزار شد دو كودك حاضر در اين مراسم بر سر مالكيت دمپايي با هم درگير شدند. درگيري شدت گرفت تا اينكه روز بعد پدر يكي از اين دو كودك با به دست گرفتن سلاح كلاشنيكف به خانه طرف مقابل آمد. اين شاهد عيني در ادامه گفته بود كه پدر اين كودك بلافاصله اقدام به شليك گلوله كرد كه بر اثر اصابت اين گلولهها به مردمي كه با شنيدن صداي گلوله به خيابان ريخته بودند يك زن و يك مرد كشته و 7 نفر ديگر زخمي شدند. بعد از اين حادثه پليس وارد عمل شد و ضارب را دستگير كرد.