بررسي نامزدهاي فدراسيون كشتي در گفت‌وگو با صدرالدين كاظمي
جاي خادم‌ها، حیدری و طالقانی خالي است
کشتی امروز مثل بقیه رشته‌ها شده و با جامعه و مردمش کاری ندارد
روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد»، قرار است انتخابات فدراسيون كشتي كشورمان در تير ماه سال جاري برگزار شود و ۱۵ نفر براي نشستن روي صندلي رياست ثبت‌نام كردند. در بين نامزدها عليرضا دبير، رييس فعلي فدراسيون كشتي و عباس جديدي و حميد بني تميم از چهره شناخته شده در اين دوره به حساب مي‌آيند. بسياري از كارشناسان اعتقاد دارند عملكرد كشتي در چهار سال گذشته بيشتر از لحاظ زيرساخت‌ها قابل قبول بوده اما انتقادات زيادي هم از رييس فدراسيون مي‌شود. عنوان‌دار سابق جهان از زمان رياستش در كشتي حواشي زيادي به همراه داشته و همين هم او را تبديل به سيبل منتقدانش كرده. با صدرالدين كاظمي يكي از كارشناسان برجسته كشتي كشورمان درخصوص عملكرد چهار ساله دبير، كانديداهاي جديد و وضعيت فعلي كشتي گفت‌وگويي ترتيب داديم كه در ادامه مي‌خوانيد.
انتخابات كشتي در پيش است به عنوان سوال اول، نظر شما درخصوص عملكرد عليرضا دبير در اين چهار سال چيست؟
اگر ملاك كسب مدال بدون درنظر گرفتن حواشي باشد عملكرد موفقي در همه زمينه‌ها و رده‌هاي سني مختلف داشتيم اما از مقوله ديگر نگاه كنيم فكر مي‌كنم دبير در ترويج فرهنگ كشتي‌گيري ضعيف عمل كرد. او نظر مردم به كشتي را به شكل منفي عوض كرد. مردم آن نگاه مسوولانه و اخلاقي در كشتي را از دست دادند. اگر بدبينانه نگاه نكنيم الان اين ورزش شده مثل بقيه ورزش‌ها. اين كشتي كه هيچ كاري به جامعه‌اش ندارد و كاري با مردم و اخلاقيات ندارد! اگر صرفا ساخت و ساز را درنظر بگيريم و نپردازيم پولش از كجا آمده و چگونه خرج شده در اين بخش ظاهرا موفق بود.
در بين صحبت‌هاي شما به شكلي اشاره كرديد كه بين مردم و كشتي فاصله ايجاد شده. معتقديد در اين كشتي بيشتر راه و رسم پهلواني فاصله گرفت و هدف فقط كسب مدال بود؟
قاضي اصلي مردم هستند و عكس‌العمل‌هاي مردم را ببينيد. اسمي از دبير مي‌آيد يا پستي راجع به دبير مي‌گذارند را بخوانيد. اينها در حقيقت عكس‌العمل طبيعي مردم نسبت به يك مسوول است. اگر از اتفاقات و حتي نتايج راضي بودند اين عكس‌العمل‌ها را نشان نمي‌دادند.
از صحبت‌هاي شما اين‌طور برآورد مي‌شود كه كشتي نياز به تغييرات دارد.
من فكر مي‌كنم اين تغييرات بايد در خود دبير به وجود بيايد. اساسا تغييرات بايد در روحيه و افكار آدم‌ها باشد. مردم نشان دادند خيلي تغيير كردند و دبير هم نشان داده نسبت به گذشته‌اش خيلي تغيير كرده است! اما اين تغيير كجا و آن تغيير كجا؟ اي كاش دبير به شكل ديگري تغيير مي‌كرد.
به تغييرات رفتاري عليرضا دبير اشاره كرديد. فكر مي‌كنيد شرايط او را عوض كرد؟ به اصطلاح مي‌خواست رييس فدراسيون شود؟
فكر مي‌كنم در مسيري قرار گرفت كه اجتناب‌ناپذير بود. دبير را آوردند تا اين راه را ادامه دهد، اصلا انتخاباتي در كار نبود. وقتي رقيبي نداريد انتخاب مي‌شويد يا انتخاباتي كه بيشتر شبيه به انتصابات است در حقيقت نشان‌دهنده توقع و تفكرات نظام سياسي كشور است كه مي‌خواهند‌چنين آدمي با اين خصوصيات بيايد و حتما شروطي وجود دارد براي ناديده گرفتن بسياري از مسائل. امثال دبير باشند تا همان فرماني را برود كه آنها مي‌خواهند!
رييس فعلي فدراسيون در واكنش به انتقاداتي كه از او مي‌شود به تعبيري خودش را سپر بلا در كشتي معرفي مي‌كند تا اين رشته به اهدافش برسد. اگر اين‌طور است شما تا چه حد موافق اين موضوع هستيد؟
اين حرف‌ها بيشتر شعار است. پيشرفت مدالي را درنظر نگيريد اينكه كشتي چقدر گسترش پيدا كرده است. او بگويد فلان‌جا سالن ساختم بايد ببينيم در مازندران چه كار كرده؟ جايي كه نود درصد كشتي‌گيران از آنجا مي‌آيند. چند تا سالن و خانه كشتي در آنجا ساختند؟ چند تا تشك به آنها دادند؟ در رده آموزشي چند تا مربي را از سطحB به سطحA رساندند؟ چقدر حق مربيان سازنده را به‌جا آوردند؟ اگر دقيق موشكافانه به عملكردش نگاه كنيم خيلي تفاوت دارد با اين نمايش‌هايي كه اجرا مي‌شود و شعارهايي كه ديگر همه مي‌دانند تا چه حد نخ‌نماست. مردم مي‌دانند خيلي‌ها كه از اين شعارها دادند الان در كجاي تاريخ هستند. دبير در اين ۴ سال كه بوده و امكانات و بودجه‌اي كه براي فدراسيون درنظر گرفتند بگويد خودش چقدر هزينه كرده؟ اينكه مي‌گويد من خودم را هزينه كردم شعاري است كه در سطوح سياسي و اقتصادي هم مي‌شنويم و الان وضعيت ما اين است. دبير در حقيقت يك نمايش بازي مي‌كند كه بازيگر اصلي اين نمايش خودش است!
از عليرضا حيدري هم صحبت كنيد پيشنهاداتي شد كه او در فدراسيون جهاني براي كشورمان كرسي بگيرد اما مهاجرت كرد و از ايران رفت. مي‌شد از او بيشتر و بهتر استفاده كنيم؟
اساسا آدم‌هايي كه سرشان به تن‌شان مي‌ارزد و حرف براي گفتن دارند در مجموعه فعلي كشتي جايي ندارند. اولا كه حيدري مهاجرت نكرده، خانواده او در هلند است و او هم ۱۵ روز در هلند زندگي مي‌كند و ۱۵ روز در ايران و به كارهاي اقتصادي‌اش در ايران رسيدگي مي‌كند. اما آيا يكي مثل حيدري بايد برود در اتحاديه كشتي باشد؟ كار مفيدتري از او برنمي‌آيد؟ در بخش فني و مديريتي و اجرايي كشتي نمي‌توانست كارهاي باشد؟ وقتي زمينه‌اي فراهم نشود براي آدم‌ها و فقط شعار توخالي مي‌دهند اين مي‌شود. توانايي، حيدري و لشكري و... بقيه قهرمانان ما كجا هستند؟ يك نفر وسط بازي است و با بقيه در حال بازي است! در شرايطي كه دموكراتيك باشد و توانايي هر فرد مشخص شود و جايگاه مشخصي داشته باشد ما مي‌توانيم به آينده اميدوار باشيم. اما حالا با رفتن حسن يزداني و كامران قاسمپور بازهم كشتي دچار مشكل مي‌شود. در خورستان و فارس كه مركز كشتي فرنگي است چه كارهاي مفيدي انجام شده؟ همه مي‌توانند طبق بازي انتخابات بيايند و ثبت‌نام كنند. البته يكسري مسائل را لحاظ كردند اما اصل بازي بيشتر از يك بازي نيست! يعني بايد ديد نظر وزارت ورزش و مقامات سياسي كشور چيست.
درباره اسامي كه به عنوان كانديدا ثبت‌نام كردند چه نظري داريد؟ عباس جديدي و حميد بني‌تميم هم از چهره‌هاي شناخته شده در بين كانديداها هستند.
ورزش كشتي را به عنوان يك ميدان كوچك سياسي درنظر گرفتند اگر از اين زاويه نگاه كنند فردي را انتخاب مي‌كنند كه با منافع و خواست خودشان مطابقت بيشتري داشته باشد. بنابراين آمدن و رفتن اين افراد بيشتر مي‌شود چوب حراج زدن به اين سرمايه‌ها كه در كشتي داريم. تفاوتي با نظام انتصاباتي سابق ايجاد نشده و بازهم همان آدم‌هاي سابق را مي‌گذارند.
جواب سوال‌مان را نگرفتيم! در بين كانديداها كدام گزينه را بهتر مي‌دانيد؟
نه. نظر من هيچ كدام! در جمع كساني كه الان ثبت‌نام كردند فردي نيست كه بتواند بين جامعه و كشتي نزديكي ايجاد كند .
جاي چه افرادي در اين انتخابات خالي است؟
اميررضا خادم، رسول خادم، عليرضا حيدري، محمدرضا طالقاني و شايد افراد ديگري هم باشند كه واجد شرايط باشند اما الان حضور ذهن ندارم.
صحبت خاصي مانده؟
آدم‌ها نه در لحظه و نه در يك روز و دو روز و چند ماه و چند سال شناخته نمي‌شوند. آدم‌ها را بايد در پروسه زماني بيست يا سي يا چهل سال نگاه كرد و آن درجه بالا و پايين شدن‌شان درجه صداقت داشتن يا نداشتن و يكسري خصوصيات ديگر را بايد مورد بررسي قرار داد. مردم كسي را مي‌خواهند از جنس خودشان. در عين حال خوب هم نتيجه بگيرد.
دبير نظر مردم به كشتي را به شكل منفي عوض كرد. مردم آن نگاه مسوولانه و اخلاقي در كشتي را ازدست دادند. اگر بدبينانه نگاه نكنيم الان اين ورزش شده مثل بقيه ورزش‌ها. اين كشتي كه هيچ كاري به جامعه‌اش ندارد و كاري با مردم و اخلاقيات ندارد!