استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي:
مراقب باشيد! نوحهسرايي ميكنند تا راه شوكدرماني باز شود
فرشاد مومني - استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي و مدير موسسه مطالعاتي دين و اقتصاد؛ در جلسهاي با عنوان «اقتصاد سياسي بهشتي ستيزي» اظهار كرد: بهانه اين بحث واكاوي اعتبار علمي ادعاهايي بوده كه مدتي است بيش از گذشته درباره اصول اقتصادي قانون اساسي مطرح ميشود. او به مناظره اخير اقتصادي در شبكه افق اشاره كرد و گفت: در گفتوگويي در تلويزيون مسائلي مطرح شد كه مناقشههاي مختلفي به آن وارد است اجمالا آنچه در اين گفتوگو مطرح شد نه نسبتي با علم داشت، نه با اخلاق و نه نسبتي با مسائل جدي مبتلابه كشورمان. اما اين جلسه چرخيد و چرخيد و مباحث مختلفي را مطرح كردند تا اينكه يكباره همه چيز كنار رفت و گويي كساني با كشف و شهود متوجه شدند كه اصول اقتصادي قانون اساسي ما با ترفندهايي از ناحيه روسها قالب شده و به برجستهترين اسلامشناسان قرن بيستم كه بخشي از آنها مستقيما در مجلس خبرگان قانون اساسي حضور داشتند، اتهاماتي زده شد. اينكه چطور ماجرا به اينجا رسيد و صحنهآرايي غيرمتعارف و مشكوكي شد كه به سبكي كه در ادامه توضيح خواهم داد طوري اين صحنهآرايي صورت گرفت كه بايد گفت صد رحمت به داييجان ناپلئون! سر و كله كيانوري و اوليانوفسكي و اوشانا پيدا شده و همه هم در حيطه اصول اقتصادي تحت تاثير ماجراسازي قرار گرفتند.
كارنامه افتخارآميز براي پايبندان به قانون اساسي
اين استاد دانشگاه علامه در ادامه سخنانش با اشاره به افتخاراتي كه قانون اساسي در تاريخ ايران رقم زده، گفت: برخي سياستگذاران كه به شكل فاجعهآميزي خود را ناتوان و بيكيفيت نشان دادهاند؛ بدانند كه اين قانون اساسي در دهساله اول بعد از پيروزي انقلاب تا زماني كه پايبندي نسبي به آن وجود داشت، افتخارآميزترين كارنامهها را رقم زده كه بايد از آن درس بگيريم. من در كتاب «كارنامه دولت جنگ» با استناد به كار بسيار ارزشمندي كه بانك جهاني انجام داده بود، نشان دادم كه طي آن 10 سال و در مقايسه با قبل از انقلاب ميزان اتكا به رانت نفتي در اداره اقتصاد ملي از حدود 34 درصد به كمتر از 15 درصد رسيد و اين افتخار ارزشمندي است كه به اندازه بزرگي اهميتش بايد درك شود. دولت جنگ، رانت نفتي را كاهش داد و فعاليتهاي مولد را جايگزين كرد. در مقالهاي با عنوان «نحوه مواجهه با مازاد درآمد نفتي در سه تجربه شوك قيمت نفت» كه سال 90 در اقتصاد و جامعه منتشر شد، نشان دادم كه در سه تجربه جهش قيمت نفت از سالهاي «52 تا 56» و «58 تا 64» و «84 تا 90» در آن مقطع وسطي كه به پيروزي انقلاب منتهي شد؛ هيچ يك از عوارض بيماري هلندي و نفرين منابع در اقتصاد ايران ظاهر نشد و اين دستاورد بسيار بزرگي است كه بر اساس قانون اساسي حاصل شد و مردم ميدانند كه با تكيه بر اين قانون اساسي بود كه براي اولينبار در تاريخ اقتصادي ايران با وجود جنگ طولاني حتي يك مورد مرگ و مير ناشي از اپيدمي و قحطي نداشتيم؛ در حالي كه در بعد از جنگ، مرگ و مير ناشي از قحطي سرم اتفاق افتاد؛ آن وقتي كه بازارگرايي مبتذل مبناي قاعدهگذاري براي اقتصاد ملي شد.
پايينترين نرخ رشد نقدينگي ايران در 50 سال گذشته ؟
مومني با انتقاد از زدن برچسب چپگرايي به اصول قانون اساسي يادآور شد: در آن 10 سال ابتدايي انقلاب، شاهد پايينترين نرخ رشد نقدينگي و تورم در 50 سال اخير بودهايم و در عين حال، پايينترين ميزان واردات مصرفي لوكس و تجملي متعلق به آن دوره بوده و سهم امور اجتماعي و مسووليتپذيري حكومت در زمينه سلامت و آموزش و تغذيه و مسكن مردم، بالاترين حد در تجربه اقتصادي 70 ساله بوده است.
آنجا كه مافيا، دولت و مجلس را تصرف ميكند
مومني در ادامه گفت: عدهاي از دريچه بازارگرايي مبتذل، دولت چپگرا و دولت راستگرا را مطرح ميكنند و عقبماندگي ذهني خود را نشان ميدهند. دهههاست در ادبيات توسعه بحث بر سر اين است كه با اجازه «عملكرد آزادانه» دادن به نيروهاي بازار در يك ساخت توسعهنيافته، مافيا شكل ميگيرد و با اين اتفاق بازار و دولت جايگاه خود را از دست ميدهند و دولت و بازار به تسخير مافياها درميآيد. اما اين افراد در كليشههاي دوره جنگ وجود دارند و از طرفي وقتي به دروغگويي هم متوسل ميشوند، ديگر حمل بر صحت گرفتن اين آدرسهاي غلط و رفتارها دشوار ميشود.
در برابر بازارگرايي مبتذل هزاران درود به دولت جنگ
او در ادامه گفت: تا اين سخنان را مطرح ميكنيم، ميگويند كه 10 ساله اول را تقديس ميكنيم. ما اين كار را نميكنيم؛ من كه در آن 10 سال در نخست وزيري بودم به نقايصي كه وجود داشت، نقد وارد ميكردم كه همان زمان در رسانهها منعكس است. اينها با هم منافاتي نداشت. به ما ميگويند آيا فلان خطاي قوه قضاييه در فلان سال را هم تاييد ميكنيد، معلوم است كه نميكنم. در آن 10 ساله خطا هم بوده اما وقتي آن خطا را با فجايع بعد كه به نام «بازارگرايي مبتذل» اتفاق افتاده است، مقايسه ميكنيم، ميگوييم هزاران درود و افتخار به آن دوره. وي گفت: آن نقطه كليدي اين است كه در دولتي كه عدالت اجتماعي را آنقدر خوب برقرار و بخش خصوصي مولد را به آينده ايران اميدوار كرد و بهرغم همه فشارها و در سالهاي پاياني جنگ، سهم صنعت را به نسبت قبل جهش داد و سهم كشاورزي در توليد ناخالص داخلي را دوبرابر كرد؛ براي انجام اين اقدامها لازم بود كه هزينه فرصت مفتخوارگي و رانتخواري و فساد را بالا ببرد. در مقابل افرادي كه زير پرچم بخش خصوصي در قالب بازارگرايي مبتذل سينه ميزنند، نميگويند كه به نام بازارگرايي چه بر سر توليدكنندگان آوردند! چپگرا خواندن شهيد بهشتي و 10 سال اول بعد از انقلاب، صرفا نوحهسراييها براي باز كردن راه شوك درماني است، چون شوك، نيروي محركه فسادخوارها و رباخوارهاست و آن آبي كه گلآلود ميشود براي رباخواران و دلالها دستاورد دارد.