• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5487 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۳۰ ارديبهشت

ماجراي برخورد بد يك مامور نيروي انتظامي با خبرنگار روزنامه اعتماد

گروه  ورزش

بازي پرسپوليس و نساجي در هفته سي‌ام رقابت‌هاي ليگ برتر كه منجر به قهرماني سرخ‌ها شد، حواشي خاص خودش را داشت. در جريان بازي مشكلاتي براي خبرنگاران ايجاد شد كه حتي واكنش وزارت ورزش و جوانان را نيز به همراه داشت، به ‌طوري كه روز گذشته روابط عمومي وزارت ورزش به اين ماجرا ورود كرده و تصميم دارد در قبال اين رفتار از مسوولان سازمان ليگ، باشگاه نساجي و همچنين اداره كل ورزش و جوانان استان مازندران پيگير اين ماجرا شود. يكي از مشكلاتي كه براي خبرنگاران ايجاد شد اين بود كه به آنها اجازه ورود به جايگاه ويژه‌شان داده نشد و همچنين در برخي موارد رفتارهاي ناشایستی نيز با اصحاب رسانه صورت گرفت. 
يكي از نمونه‌های اين رفتارهاي زشت در موردخبرنگار روزنامه اعتماد اتفاق افتاد كه براي پوشش خبري مسابقه در استاديوم وطني حضور پيدا كرده بود. روزبه دلاور خبرنگار ورزشي روزنامه اعتماد روز پنجشنبه با 
در دست داشتن كارت خبرنگاري مشغول پوشش اتفاقات بيرون از استاديوم و شور و هيجان مردم علاقه‌مند به فوتبال بود كه با برخورد يكي از ماموران نيروي انتظامي روبه‌رو شد. 
ماجرا از اين قرار است كه گويا يك خانم قصد داشته با لباس مبدل وارد ورزشگاه شود اما ماموران نيروي انتظامي متوجه اين امر مي‌شوند و جلوي ورود اين خانم را مي‌گيرند. خبرنگار روزنامه اعتماد كه همراه با همسرش در محل حضور داشت مشغول فيلمبرداري از اين اتفاق بود كه يكي از ماموران به سمت او مي‌آيد و گوشي‌اش را به زور از او مي‌گيرد و مي‌پرسد تو چه كاره هستي كه فيلم مي‌گيري؟ خبرنگار روزنامه اعتماد با نشان دادن كارت خبرنگاري‌اش پاسخ مي‌دهد كه خبرنگار هستم و براي پوشش رويدادهاي مسابقه آمده‌ام كه مامور موردنظر كارت خبرنگاري او را نيز ضبط مي‌كند و مي‌گويد: «هر كاره‌اي مي‌خواهي باش! خبرنگار رييس‌جمهور هم باشي حق نداري فيلم بگيري!» 
بعد از به وجود آمدن هياهو و ناراحتي به وجود آمده تعدادي از هواداران آنجا تجمع مي‌كنند و از مامور نيروي انتظامي درخواست مي‌كنند گوشي و كارت خبرنگاري آقاي دلاور پس داده شود كه با مخالفت مواجه مي‌شوند. خبرنگار روزنامه اعتماد چنين روايت مي‌كند: «ما به التماس افتاديم و گفتيم گوشي را پس بده. ما بچه اينجا نيستيم و مي‌خواهيم چند ساعت ديگر برگرديم. اما مامور موردنظر زير بار نرفت. من هم برگشتم گفتم اين هم از مهمان‌نوازي شما! اين حرف را كه زدم تا رويم را برگرداندم ديدم مامور شوكر درآورده و با اسپري فلفل به صورتم زد. بعد همسرم به گريه افتاد و آن مامور هم با گوشي و كارت خبرنگاري من محل را ترك كرد.»
بعد از اين اتفاق آقاي دلاور بعد از يك ساعت گشتن در شهر به دنبال آن مامور راهي كلانتري شده و آنجا متوجه شدند نيروي موردنظر گزارش كرده كه «اين شخص (روزبه دلاور) قصد داشته جو هواداران را متشنج كند!» درنهايت نيروهاي حاضر در كلانتري بعد از شنيدن روايت گوشي و كارت خبرنگار روزنامه اعتماد را به همراه يك عدد آبميوه و كيك به او برمي‌گردانند و از او مي‌خواهند برگه‌اي را انگشت بزند تا ماجرا ختم به‌خير شود. خبرنگار روزنامه اعتماد اما از انگشت زدن برگه امتناع مي‌كند ولي گوشي و كارتش را مي‌گيرد. 
بخشي از اتفاق رخ داده براي خبرنگار روزنامه اعتماد مربوط مي‌شود به ناهماهنگي‌هاي رخ داده در روز بازي پرسپوليس و نساجي بين مقامات فدراسيون فوتبال، سازمان ليگ، شوراي تامين و مديران مجموعه ورزشي شهيد وطني و بخش ديگري از آن مربوط مي‌شود به توجيه نشدن چند نيروي خاص كه متاسفانه با رفتارهاي اشتباه خود چنين رخدادهايي را رقم مي‌زنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون