نگاهي به كتاب عصر سكولار نوشته چارلز تيلور
در دفاع از تكثر و تنوع
محسن آزموده
كلمه «سكولار» يكي از بحثبرانگيزترين كلمات در فضاي انديشه در ايران است. درباره آن كتابها و مقالات زيادي نوشته شده است. ترجمهها و برگردانهاي متفاوتي هم براي آن پيشنهاد شده است، مثل «عرفي»، «دنيوي»، «گيتيانه»، «اباحهگري» (به معناي مثبت يا منفي آن)، «قدسيزدايي» و... در نهايت بسياري به اين نتيجه رسيدند كه بيخيال اين ترجمهها شوند و عين لفظ را به كار ببرند. دعواي اصلي اما درباره معنا و مفهوم اين اصطلاح است. رايجترين معناي اين واژه نزد عموم «جدايي دين از سياست» است. اين معناي سكولار و سكولاريسم، البته توسط بسياري از پژوهشگران و محققان مورد انتقادهاي جدي قرار گرفته و برخي از آنها با ريشهشناسي اصطلاح «سكولار» به معناهاي فلسفي و الهيات آن اشاره كردهاند و كوشيدهاند نشان دهند كه اين معناي رايج از سكولار، نه فقط سطحي و سادهانگارانه است، بلكه بسياري از معناهاي ضمني و اساسي آن را نشان نميدهد و بنابراين ترجمهاي غلط است. موضوع بحثبرانگيز ديگر در بحث از سكولار و سكولاريسم، امكان تحقق آن در ساير حوزههاي تمدني و فرهنگي، غير از تمدن و فرهنگ غربي و بهطور دقيقتر، غيرمسيحي است. در اين زمينه معمولا دو ديدگاه عمده وجود دارد. يك نگاه ميگويد كه سكولاريسم به عنوان يك فرآيند، با هر معنايي كه براي آن در نظر بگيريم، امري است كه تنها در جامعهاي مسيحي و آن هم با يك تاريخ يكه و مشخص رخ داده و انتظار وقوع آن در ساير فرهنگها و تمدنها منتفي است، نگاه دوم اين است كه سكولاريسم يا سكولار شدن، فرآيندي جهاني است و در همه جاي دنيا رخ داده يا امكان وقوع دارد. يك نگاه كمتر شناخته شده سومي هم وجود دارد كه ميگويد، سكولار شدن به معناي عرفي شدن يا دنيوي شدن، در برخي فرهنگها، مثلا فرهنگ و تمدن اسلامي، اساسا امري غيرلازم است، چراكه اين فرهنگها به صورت پيشفرض امكان دنيوي شدن را در خود داشتهاند و نيازي به قدسيزدايي از آنها نيست. خلاصه اينكه بحث درباره سكولار و سكولاريسم، در فضاي فكري و فرهنگي ما، سابقهدار است، اگرچه در چند سال اخير، با فروكش كردن مباحث مربوط به روشنفكري يا نوانديشي ديني، بازار مباحثي از اين دست هم رونق سابق را ندارد و دعواهاي اصطلاحي و معنايي درباره اين واژه و مفهوم آن فروكش كرده است. با اين همه ترجمه كتاب مفصل و مهم «عصر سكولار» نوشته چارلز تيلور، فيلسوف معاصر كانادايي در زبان فارسي اتفاق خوشايندي است و ميتواند از بسياري از اين ابهامها بكاهد و به روشن شدن معنا و مفهوم اين اصطلاح كمك كند. اين كتاب حجيم را عليرضا پاكنژاد به فارسي ترجمه كرده و انتشارات پگاه روزگار نو در 853 صفحه منتشر كرده است. تيلور نويسنده اين كتاب، متولد 1931، استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه مك گيل كاناداست و آثار فلسفي ستايش شده فراواني تاليف كرده كه برخي از آنها به فارسي منتشر شدهاند، مثل رخوت مدرنيته (ترجمه انور محمدي)، زندگي فضيلتمند در عصر سكولار (ترجمه فرهنگ رجايي)، هگل و جامعه مدرن (منوچهر حقيقيراد) و تنوع دين در روزگار ما: ديداري دوباره با ويليام جيمز (ترجمه مصطفي ملكيان). اساس كتاب عصر سكولار، سخنرانيهاي گيفورد چارلز تيلور در ادينبورگ در بهار سال 1999 است كه آن زمان با عنوان «زيستن در عصر سكولار؟» منتشر شده. تيلور بعد از آن اين كتاب را گسترش داده و بخشهاي ديگري بر آن افزوده است. او در اين كتاب داستان «سكولاريزاسيون در غرب مدرن» را شرح داده و سه معنا يا مفهوم سكولار را از يكديگر متمايز ميكند. معناي اول مفهوم نهادي سكولار است. اين معنا از سكولار مشابه همان تعريف اوليه و رايجي است كه در زبان فارسي هم جا افتاده، يعني جدايي دين از سياست و بهطور كلي نهادهاي اجتماعي و عرصه عمومي يا همگاني. تيلور خود اين معنا را بر مبناي فضاهاي همگاني تعريف ميكند و مينويسد در عصر سكولار، اين فضاها از مفهوم خدا و هر ارجاعي به واقعيتي غايي تهي شدهاند. اما معناي دوم سكولار از ديد تيلور به معناي رويگرداني از دين و ديانت است. اين معناي دوم به تعبير مترجم، به معناي كمرنگ شدن سلوك مذهبي و شركت در مراسم كليساست. معناي سوم سكولار از ديد تيلور جامعه و فرهنگي است كه در آن ديانت يكي از امكانهاي زيست فرهنگي و اجتماعي است، بدون اينكه نسبت به ساير امكانها ارجحيتي داشته باشد يا از آنها مقام نازلتري. در اين معناي سوم، ديگر سخن از ديندار شدن يا بيدين شدن جامعه يا مردم نيست، بلكه بحث بر سر اين است كه در جامعه سكولار، آحاد جامعه با باورها و اشكال دينداري متفاوت در كنار هم زندگي ميكنند و ديگر يكي يا يك دسته از اين باورها بر ديگران برتري ندارد. به نظر ميرسد خود تيلور مدافع اين ديدگاه از سكولار است و آن را ميپسندد. انتظار او به عنوان متفكري با باورهاي مسيحي، از يك جامعه سكولار، جامعهاي متكثر و متنوع است كه در آن افراد و گروهها با عقايد و سبك زندگيهاي متفاوت در كنار هم زندگي ميكنند، بدون اينكه با هم تنشي خصم آگين داشته باشند. تيلور مدافع اين معنا از سكولار است و تحقق آن را ممكن ميداند.