قهرماني پرسپوليس در ليگ برتر از زاويهاي ديگر
وقتي سرخپوشان يك تصميم جمعي گرفتند
طاهر جمشيدزاده
تيم فوتبال پرسپوليس در يك فصل پرفراز و نشيب كه در مقطعي با عقب ماندن از كورس و از دست دادن صدر همراه شد و سپس پيروزي در دربي مقابل رقيب سنتي آبيپوش خويش و تساوي سپاهان در خانه مقابل ملوان انزلي همه معادلات را در سه هفته آخر ليگ به سود خود تغيير داد، درنهايت در شامگاه پنجشنبه ۲۸ ارديبهشت۱۴۰۲ در ورزشگاه شهيد وطني شهر قائمشهر اين تيم توانست قهرمان بلامنازع بيست و دومين دوره ليگ برتر ايران شود.
بسياري از تصميمها را نه يك فرد؛ بلكه گروهها و در فوتبال سواي مربيان و كادرفني؛ ۱۱ بازيكن داخل مستطيل سبز ميگيرند. اگر تيم مدنظر گلر و خط دفاعي مستحكمي داشته باشد عملكرد فوقالعادهاي خواهد داشت كه راه قهرماني را هموار خواهد ساخت. تصميمات جمعي را ميتوان از يك منظر ديگر بررسي كرد: اعضاي خانواده همه متفقا تصميم ميگيرند كه تعطيلات را كجا بگذرانند، هيات داوران تصميم ميگيرند كه متهم گناهكار است يا نه، شوراي شهر به صورت گروهي تصميم ميگيرد كه ماليات بر داراييهاي مردم را افزايش دهند؛ رييسجمهوري و هيات دولت تصميم ميگيرند مثلا حقابه رودخانه هيرمند طبق مفاد اصلي قرارداد بين تهران و كابل در سال ۱۳۵۱ هجري شمسي به درستي به وسيله طالبان استيفا و محقق شود و چيزهايي از اين دست.
در فوتبال هم اين قضيه به همين شكل قابل لمس و مشهود است؛ باشگاه، كادر فني و بازيكنان پرسپوليس در اقدامي هماهنگ، منسجم و در يك كار گروهي مشترك و متحد پس از باخت به سپاهان در آستانه عيد نوروز ۱۴۰۲ تصميم گرفتند تا با كار گروهي و تمرين فشرده جمعي و تغيير تاكتيك بر ناكامي خويش و عقب ماندن از كورس قهرماني غلبه كنند يا به عبارت ديگر قضيه عقب افتادگي را بازنگري و مساله را به سود خويش تغيير دهند. همين تصميم باعث شد در عصر ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ در ورزشگاه شهيد وطني شهر قائمشهر پازل قهرماني پرسپوليس با كسب نتيجه ۴ بر صفر مقابل نساجي تكميل و سرخها قهرمان بيست و دومين دوره ليگ برتر كشور شوند.
اما اينگونه تصميمها از چه جهاتي با تصميمهايي كه فردي گرفته ميشوند قابل مقايسهاند؟ آيا تصميمهايي گروهي بدترند يا بهتر؟ مخاطرهآميزترند يا مقرون به احتياط بيشتر؟ عاقلانهترند يا بيملاحظهتر؟
در دهههاي ۱۹۵۰، باور مرسوم اين بود كه تصميمهاي گروهي نوعا محتاطانهتر و محافظهكارانهتر است. مثلا گفته ميشد كه چون بيشتر تصميمهاي بازرگاني را كميتهها ميگيرند بازرگانان متهور و خطركنندگان نوآور از قبيل اندروكارنگي ديگر به گذشته تعلق دارند. اگر بازيكنان يك تيم فوتبال در آغاز تصميم داشته باشند در مورد يك بازي خاص مثل دربي با رقيب سنتي خويش خطر كنند، در آن صورت تيم ريسكپذيرتر ميشود؛ اما اگر بازيكنان از آغاز بازي تصميم به محتاط بودن و خطا نكردن داشته باشند؛ تيم حتي محتاطتر هم خواهد شد. به همين خاطر، اكنون اين مساله را اثر قطبي شدن گروهي ميخوانند؛ چيزي كه در تيم فوتبال پرسپوليس به عينه ديده شد: يعني پديده قطبي شدن گروهي بازيكنان در ليگ بيست و دوم.
طي سالها براي اثر قطبي شدن گروهي تبيينهاي بسيار ارايه شده است. اما دو تبيين كه در برابر آزمونهاي فراوان دوام آوردند عبارتند از: نفوذ اطلاعاتي و نفوذ هنجاري؛ نفوذ اطلاعاتي وقتي صورت ميگيرد كه افراد اطلاعات تازهاي كسب ميكنند و استدلالهاي تازهاي در مورد تصميم تحت بررسي مطرح ميشود. نفوذ هنجاري وقتي روي ميدهد كه افراد ديدگاههاي خود را با هنجارهاي گروه مقايسه كنند. آدمي در طول بحث ممكن است پي ببرد كه ديگران نگرشهاي مشابه يا حتي ديدگاههايي افراطيتر از ديدگاههاي خود آنها دارند. در مورد يك تيم فوتبال اگر انگيزه شخص اين باشد كه از سوي گروه يا تيم بازيكنان فوتبال به صورت مثبتي ديده شود ممكن است با موضع گروه يا تيم همسويي كرده يا حتي موضعي را ابراز كند كه افراطيتر از موضع گروه يا تيم فوتبال باشد.
نفوذ هنجارهاي منفي كه در تيم پرسپوليس سال گذشته همراه با تغييرات سينوسي كه در پاييز و جام جهاني رقم خورد و با درگير شدن چند بازيكن اين تيم ادامه يافت، باعث شد تا رقيبان اين تيم سپاهان و استقلال به سرعت آنها را تعقيب كنند و در مقطعي از اين تيم جلو بيفتند. اما پس از دربي و پيروزي سرخپوشان برابر آبيپوشان و رسيدن به صدر و تساوي زردپوشان سپاهان در خانه مقابل ملوان انزلي همه چيز و در واقع ورق به نفع سرخپوشان برگشت و آنها سه هفته پاياني با اقتدار صدر جدول را دراختيار گرفتند و با اختلاف يك امتياز نسبت به سپاهان كه شانه به شانه آنها را تعقيب ميكرد با ۶۶ امتياز براي ششمين سال در هفت سال اخير قهرمان ليگ ايران شدند.
ولي نفوذ هنجارها صرفا اعمال فشار براي همسو شدن نيست؛ تيم فوتبال يا يك گروه غالبا چارچوب داوري براي بازيكنان يا اعضاي خود تعيين ميكند، يعني زمينهاي را مهيا و فراهم ميكند كه در آن بازيكنان يا اعضا بتوانند مواضع اوليه خويش را مجدد ارزيابي كنند؛ اعضاي پرسپوليس نيز همين كار را كردند. آنها با جمعآوري اطلاعات تازه و با تغيير تاكتيك به وسيله سرمربي و كادرفني شامل اضافه كردن مهاجم سايه و يك هافبك تهاجمي تعريف دوبارهاي به تيم بخشيدند. نتيجه آن هم شد تيمي با ريسكپذيري بالاتر كه توانست در مقاطع حساس آب رفته را به جوب بازگرداند و درنهايت عنوان قهرماني را به دست آورد.