پاسخ وزير اسبق بازرگاني به اظهارات غنينژاد:
با كدام اقتصاد آزاد ميتوانيد هزينههاي جنگ و اداره كشور را بپردازيد؟
حسن عابدي جعفري وزير بازرگاني دولت دفاع مقدس، درباره اظهارات اخير موسي غنينژاد مبني بر اينكه ريشه اقتصاد دستوري به دهه 60 برميگردد و انتقاد وي از سياستهاي اقتصادي در دوران جنگ تحميلي اظهار داشت: بايد از اين آقايان سوال كرد كه در منزلشان ميزان درآمد به يكبيستم تقليل و تعداد مصرفكنندگان هم افزايش پيدا كند، چه ميكنند؟ در آن دوره همزمان با كاهش درآمدها و افزايش جمعيت، هزينههاي جنگ هم تحميل شد، در اين شرايط نقش دولت چه بود؟ قطعا نميتوانست تماشاچي باشد كه عدهاي غارتگر و عدهاي گرسنه باشند. عابدي جعفري افزود: در نيمه قرن بيستم به اين نوع استدلال علمي خاتمه دادند و گفتند كه علمي بودن اين نيست كه يونيورسال باشند. علمي بودن اين است كه شرايط مورد بررسي قرار بگيرد و درباره راهحل آن شرايط تصميم گرفته شود و اين شيوه و منطق در اقتصاد، در جامعهشناسي، مديريت و...
به كار گرفته ميشود. تعجب ميكنم كه عدهاي امروز براي اينكه يك تفكر منسوخ علمي را به عنوان علم مطرح و بابت آن هر آن كسي كه تأمل و انتخاب ميكنند براي شرايط خاص راهكار خاص به كار ميگيرند به ضد علم بودن محكوم ميكنند و كنار ميگذارند و من با اين منطق موافقت ندارم و اين منطق را علمي نميدانم. عابدي جعفري با بيان اينكه اگر همين منطق پابرجاست نه روش دولتي است و نه روش ملتي و نه ليبرال خوب است، گفت: الان منطق آقايان اين است كه اصلا روش ليبرال پيادهسازي نشده و اگر به اجرا برسد درست از آب درميآيد و اين همان منطق است. آيا ميتوان بروكراسي را در تمام شرايط به كار گرفت؟ آيا در تمام سازمانها ميتوان انديشه بروكراسي را پياده كرد؟ بهطور قطع نميتوان، درحالي كه اين روش براي موقعيت و شرايط مناسب با اين منطق خوب كار ميكند اما اگر شرايط تغيير كرد بروكراسي اصلا كارايي نخواهد داشت، آيا بايد آن سازمان و مجموعه را محكوم كرد كه چرا با تغيير شرايط همان بروكراسي را به اجرا درنياوردند؟ و ميتوان گفت چون بروكراسي را پياده نكردند افراد عقب مانده هستند؟ وي تاكيد كرد: معتقدم اين اظهارات ضد علميترين منطقي است كه ميتوان به كار برد و اينكه ما دگماتيسم علمي داشته باشيم و اصرار داشته باشيم كه اين هست و غير اين نيست، به لحاظ علمي مردود است. وزير دوران جنگ با اشاره به تصميمات كشورهاي مختلف در شرايط جنگي اظهار داشت: افراد در دنيا براساس شرايطي كه حاكم بوده راهحل مناسب همان شرايط را انتخاب كردند. آيا انگلستان در دوران جنگي كه گرفتار آن شد، اقتصاد آزاد را كنار گذاشت و به تعبيري يك اقتصاد بسته استفاده كرد، آيا عقلش به استفاده از اين علم نميرسيد؟ درحالي كه از بزرگان اين تئوريها انگليسيها و اسكاتلنديها بودند اما به خوبي متوجه بودند كه براي اين شرايط اين راهكارها كارايي ندارد. به گزارش ايلنا، عابدي جعفري ادامه داد: اگر شرايط آزاد بود و نه تحريم و نه جنگ بود و نه با كمبود ارزي و افزايش جمعيت مواجه بوديم، ميتوانستيم از روشهاي ديگري استفاده كنیم و اگر ۴ واحد جمعيت داشتيم و به ازاي آن چهار واحد كالا وجود داشت عاقلانه اين بود كه اين شرايط را آزاد بگذاريم. اما در شرايط ۴٠ واحد جمعيت با وجود ۴ واحد كالا بهطور قطع دولت نميتواند اين شرايط را رها بگذارد چنانكه در طول تاريخ هم در اين شرايط حاكمان تدبير كردند و اين عقل است كه ايجاب ميكند در چه شرايطي چه تصميمي گرفته شود. اين همه تئوري به چه دليل ايجاد شده به اين دليل كه شرايط تغيير كرده و افراد ناچار شدند تئوري جديدي را اعمال كنند و منطق توليد تئوري جديد اين است كه تئوريهاي گذشته براي شرايط جديد كارايي ندارند و بهطور مرتب هم تئوري جديد توليد ميشود. وي تاكيد كرد: اين اتفاقات براي صدها سال پيش نبود كه عدهاي چنين اظهاراتي درباره آن دوران دارند، ما مسوولان دوره جنگ هنوز هستيم و زندهايم و ميگوييم كه در آن دوره براي هر كالايي و شرايطي كه آن كالا در بازار داشت، سياستگذاريها تغيير ميكرد و مناسب با شرايط آن كالا، سياستهاي مناسب انتخاب و اعمال ميشدند. عابدي جعفري در پاسخ به اين سوال كه آيا در سالهاي پس از انقلاب در هيچ دورهاي فضا براي اجراي سياستهاي بازار آزاد ايجاد نشد، اظهار داشت: در مقاطعي سياستهاي بازار آزاد را به اجرا رسانديم و نتيجه آن را هم ديديم. در دوره دوم دولت مرحوم هاشمي، همين آقايان اصرار داشتند كه شرايط عادي است و بايد سيستم آزاد استفاده شود اما كار به جايي رسيد كه از سوي رهبري دخالت صورت گرفت تا سياستها تغيير پيدا كند و نتيجه اين شد كه در آن دوره به تمام كشورها بدهكار شديم و به دليل منشا ارزي، تمام بازارها بههم ميريخت و مجبور شدند كه رييس بانك مركزي را عزل كنند و سياستها را تغيير دادند.
وي ادامه داد: در دوره ديگري هم شاهد اجراي اين سياست بوديم و در دوره دوم دولت آقاي احمدينژاد، ميلياردها دلار درآمد ارزي دراختيار بود و همين سياست دوباره تكرار شد كه در نتيجه آن، توليد ديگر از همان دوره تا به امروز نتوانست پا بگيرد و در همان دوره هم درآمدها به سمت واردات انواع كالا رفت و از تبعات اجراي آن سياست، اقتصاد گرفتار اين مصيبت شد كه هنوز هم نتوانسته كمر راست كند. عابديجعفري افزود: بنابراين اينطور نيست كه سياست بازار آزاد در كشور به اجرا نرسيده باشد و تجربه آن را نداشته باشيم، اتفاقا چشيدهايم و از قضا «سركنگبين صفرا فزود» و اقتصاد ما به باد رفت. وي تاكيد كرد: اتفافا بايد توجه باشيم كه دوران جنگ با وجود هزينههاي جنگ، نبود و كمبود كالا، تحريمها، مسدود شدن تمام بنادر كشور و با اجراي همان سيستمي كه آقايان امروز مدعي هستند كه اين سيستم غلط است، آن دوره بهترين دوره اقتصادي بود. در آن شرايط با وجود تمام مشكلات فقط ۶تا ٨ ميليارد دلار بودجه براي اداره كشور داشتيم، حالا ميتوان همين اعداد را دراختيار آقايان قرارداد تا ببينيد با كدام سيستم آزادي ميتوانند هزينههاي جنگ و پشت جنگ و اداره كشور را بپردازند.