• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5494 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۷ خرداد

خرمشهر؛ اوج مقاومت، رنج اسارت و شكوه آزادي

نگاهی به اسناد و آثار منتشر نشده و منتشر شده امام خميني و دفتر امام

ادامه از صفحه 5
گفتم ما بحثي نداريم چون همه نگراني‌هاي آنهايي كه مخالف بودند فكر مي‌كردند يك جنگ طولاني است اما يك عمليات كوتاه است كه شما مي‌گوييد.
خرداد بود كه ايشان گفت ماه بعد يك عمليات انجام مي‌گيرد و تمام مي‌شود كه همين هم شد، ... اما آن عمليات منجر به موفقيت نشد در ‌‌نهايت و بعدش همه باز اتفاق نظر پيدا كردند كه ديگر الان كه نمي‌شود جنگ را ما تمام كنيم همان‌هايي كه مي‌گفتند جنگ را تمام كنيم، مي‌گفتند حالا ديگر نمي‌شود حالا كه رفتيم و الان ديگر شكست خورديم اين ديگر بد است بايد يك عمليات موفقي انجام بدهيم بعد بتوانيم جنگ را تمام كنيم. بنابراين طراحي شد و ماه‌ها طول كشيد ...» (وب‌سايت تاريخ ايراني ۱۰ مرداد ۱۳۹۳ | ۱۵: ۵۰ كد: ۴۵۵۳ به نقل از نشريه رمز عبور)
ضمنا آقاي روحاني در همين مصاحبه كه بسيار مفصل است در رابطه با موضع خودشان مي‌گويد: «نظرم بر پايان جنگ بعد از فتح فاو بود.»
به نظر نگارنده، هر چند كه مرحوم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني بر عدم مخالفت امام با ادامه جنگ در جلسه مذكور تاكيد كرده است اما بياني كه ايشان از مخالفت امام با ورود به خاك عراق و دلايل اين مخالفت و همچنين استدلال‌هاي نظاميان مبني بر اينكه براي پايان دادن به جنگ، با توجه به آسيب‌پذير بودن خرمشهر به لحاظ قرار گرفتن در نقطه مرزي، نيازمند ورود به خاك عراق و محكم كردن مواضع دفاعي است، نشانگر آن است كه موضوع اصلي جلسه پايان جنگ و چگونگي آن – از نظر نظامي - بوده است . توضيحات آقاي روحاني به نقل از آقاي هاشمي‌رفسنجاني درباره مطالب اين جلسه نيز كاملا مويد همين مطلب است كه در واقع نظاميان حاضر در جلسه با امام بر لزوم انجام –يك عمليات - (رمضان) با پيشروي محدود (به سمت بصره) براي قرار گرفتن در مواضعي مطمئن و برتر به عنوان پيش شرط لازم جهت پايان جنگ تاكيد داشته‌اند. اما عدم موفقيت عمليات رمضان و چند عمليات جايگزين بعدي در حقيقت عملا شرايط را به صورت ديگري رقم زد كه توقف جنگ در آن شرايط هم در جهات نظامي و امنيت مرزها و هم به لحاظ شرايط حمايت‌هاي بين‌المللي از صدام و وضعيت آن روز منطقه به زيان ايران تمام مي‌شد. 

3 - يك مدرك مهم در تاييد روايت مرحوم يادگار امام: 
پيش از ارايه مدرك، توضيحي كوتاه لازم است. تجربه ماه‌هاي اوليه بعد از پيروزي انقلاب حاكي از آن بود كه در راديو و تلويزيون و همچنين روزنامه‌ها در مقام قرائت يا حروفچيني و درج مطالب دستخط برخي پيام‌هاي حضرت امام، دچار مشكل بودند و بعضا اشتباهات قابل توجهي در نقل نوشته‌هاي امام پديد مي‌آمد. براي جلوگيري از اين اشتباهات و همچنين حفظ ارزش و اصالت دستخط حضرت امام خميني، روال معمول بر اين قرار شد كه تصوير دستخط‌ها ارسال نشود و متن بازنويسي شده‌اي كه توسط اعضاي دفتر حضرت امام به دقت و با حروف خوانا از روي كپي دستخط نوشته مي‌شد جهت انتشار براي صدا و سيما و مطبوعات ارسال شود و اصل نسخه دستخط با امضاي امام، در آرشيو اسناد ايشان نگهداري شود . به دليل حساسيتي كه در جامعه نسبت به يكايك واژگان به‌كار رفته در پيام‌هاي امام وجود داشت، در مواردي كه احيانا در مرحله نگارش سهوي در درج حروف يا جابه‌جايي كلمات صورت گرفته بود يا در مواردي بسيار معدود كه پيشنهاد افزودن يا درج مطلبي در پيام مطرح بوده است، عمدتا توسط مرحوم حاج احمد آقا موضوع به امام خميني منعكس مي‌شد و اصلاح مورد نظر با خط خود امام يا با اذن ايشان روي نسخه اصل يا كپي دستخط صورت مي‌گرفت. خوشبختانه تمامي نسخ اين‌گونه اصلاحات اعم از نسخه خطي و كپي اصلاح شده در آرشيو اسناد امام موجود بوده و در موزه آثار ايشان در معرض ديد قرار خواهند گرفت.
از جمله موارد معدودي كه طبق نظر و تاييد حضرت امام خميني (ره) ضمن چند مورد اصلاح كلمات، عبارتي كوتاه از يك پيام ايشان در نسخه كپي دستخط پيام، خط خورده است و طبعا در متن منتشر شده در صدا و سيما و مطبوعات نيامده است همين پيام معروف امام به مناسبت سوم خرداد و فتح خرمشهر است. جمله‌اي كه در اصل نسخه خطي توسط امام خطاب به «حكومت‌هاي همجوار و منطقه» نوشته شده و به صورت خط نخورده مي‌باشد، اين است: «آنان مي‌دانند امروز با فتح خرمشهر مظلوم جنگ خاتمه يافته است و دولت و ملت پيروزمند از موضع قدرت سخن مي‌گويند». اما در نسخه كپي كه مبناي متن منتشر شده در رسانه‌ها بوده است با اجازه حضرت امام، عبارت «جنگ خاتمه يافته است» خط خورده است. ضمنا در آغاز اين پيام نيز با توجه به تلگرافات تبريك فتح خرمشهر كه در سوم خرداد براي حضرت امام مخابره مي‌شده است، عبارت «با تشكر از تلگرافاتي كه در فتح خرمشهر به اينجانب شده است» اضافه شده است.
بنا بر توضيح فوق و به استناد عبارت « امروز با فتح خرمشهر مظلوم جنگ خاتمه يافته است» شايد با اطمينان بتوان گفت امام خميني در زمان نگارش اين پيام در روز سوم خرداد سال 1361، با تحقق فتح خرمشهر، جنگ را خاتمه يافته، مي‌دانسته يا مي‌خواسته است و طبعا با توجه اهميت شرايط جنگ و پيروزي عظيم خرمشهر و حساسيت عبارت مذكور، ايشان شخصا يا پس از مشورت با حاج احمد آقا حذف آن را – قبل از طرح موضوع در جلسه شوراي عالي دفاع و اخذ نظر فرماندهان نظامي - به مصلحت دانسته‌اند، خصوصا اينكه ايشان طبق مباني فقهي خويش در فقه حكومتي و امور اجتماعي كه دايره مدار مصلحت هستند توجه به وجوب مشورت با عنايت به ملاك عرف كارشناسان (كه در رابطه با جنگ، فرماندهان نظامي و مسوولان سياسي و پشتيباني جنگ بوده‌اند) را لازم مي‌دانستند و لذا پس از استماع نظرات ايشان و طبعا اطلاع از مباحث نمايندگان مجلس و مسوولان سياسي و اطمينان از اينكه اكثريت قاطع ايشان (بالاي 90 درصد) با استدلال‌هاي متين و كارشناسانه خويش پايان جنگ را در آن مرحله خلاف مصلحت كشور اعلام كردند و مصلحت جنگ و كشور را بر ادامه جنگ و ضرورت اجازه ورود به خاك عراق بيان كردند، امام خميني از نظر جمع متابعت نموده است. 
تيمنا و به مناسبت ايام سالگرد فتح خرمشهر، براي نخستين‌بار تصوير عين اصل نسخه خطي اين پيام و همچنين نسخه كپي اصلاح شده اين پيام تقديم مي‌شود: 
تصوير نسخه خطي اصل (قبل از اصلاحات): 

 

تفاوت دو متن در رابطه با عبارت مورد نظر در تصوير زير مشخص‌تر است (كه مربوط به سه سطر مانده با آخر در صفحه اول دو نسخه است) 
تصوير كپي شده نسخه مذكور: 


موضع مرحوم آيت‌الله منتظري نسبت به ادامه يا ختم جنگ بعد از فتح خرمشهر: 
دقيقا بر عكس آنچه در كتاب خاطرات مرحوم آيت‌الله منتظري از قول ايشان نوشته شده است: «بعد از آزادي خرمشهر، نيروها به خصوص ارتش انگيزه كمتري براي ادامه جنگ داشتند، چون مي‌گفتند ما تا حالا جنگ كرديم كه دشمن را از كشورمان بيرون كنيم ولي حالا اگر بخواهيم در خاك عراق برويم اين كشورگشايي است... روي همين اصل هم من همان وقت پيغام دادم كه «هركاري مي‌خواهيد بكنيد حالا وقتش است و حمله كردن به عراق درست نيست» (كتاب خاطرات آيت‌الله منتظري صفحه 589) با قطعيت صد درصدي عرض مي‌كنم كه اين ادعا به استناد صراحت تام مطلبي كه در بخشي از نامه 5 صفحه‌اي مرحوم آيت‌الله منتظري به امام خميني آمده است، نادرست مي‌باشد. به بركت انتشار تدريجي اسناد دفتر حضرت امام و در ايام شريف بزرگداشت حادثه عظيم فتح خرمشهر و در آستانه سالگرد ارتحال حضرت امام خميني براي نخستين‌بار عين دستخط صفحات مرتبط با اين موضوع منتشر مي‌شود تا مطلبي نادرست كه به شكلي گسترده تاكنون منسوب به ايشان مورد استناد رسانه‌ها بوده است، تصحيح شود. 
توجه خوانندگان محترم و پژوهشگران را به اين نكته بس مهم جلب مي‌كنم كه تاريخ نگارش اين نامه 11 اسفند 1361 است و همان‌گونه كه ملاحظه خواهيد فرمود ايشان نه تنها بعد از فتح خرمشهر مخالف ادامه جنگ نبوده، بلكه در بند دوم پيشنهادات‌شان در اين نامه كه 9 ماه بعد از فتح خرمشهر نوشته شده است به وضوح ضمن انتقاد از مسوولان جنگ به خاطر دست زدن به عمليات‌هاي كوچك براي تصرف شهرهاي غير مهم عراق، قاطعانه و به عنوان راه‌حل اساسي جنگ، پيشنهاد حمله به بغداد و تصرف پايتخت عراق را مطرح كرده‌اند و از اينكه مسوولان جنگ اين پيشنهاد ايشان را تاكنون عمل نكرده‌اند، سخت انتقاد كرده‌اند.
متن و تصوير (دو صفحه اول و صفحه آخر) نامه مرحوم آقاي منتظري كه مربوط به موضوع اين نوشتار مي‌باشد، به شرح زير است: 
تاريخ 11/12/61
بسم‌الله الرحمن الرحيم
محضر مقدس آيه‌الله العظمي امام خميني مدّ ظله العالي
پس از سلام بعرض ميرساند پس از فتح خرمشهر و بالا رفتن روحيه ملت و نيروهاي رزمنده ايران و شكست روحي و رواني ارتش عراق اين جانب دو موضوع را مكرراً بحضرات آقايان خامنه‌اي – هاشمي – سرهنگ شيرازي – محسن رضايي – رفيق‌دوست تذكر دادم و اصرار كردم و با اينكه همه تصديق مي‌كردند و مي‌گفتند خوب است، عملاً خلاف آنها انجام شده و متاسفانه مواجه با شكست‌ها و خسارات زيادي شده‌ايم: 
1- من پيشنهاد كردم در ايران حدود دويست هزار از مردم عراق و اسراي عراقي و مردم عرب خليج هستند كه اغلب آنها مخالف با حزب بعث و صدام مي‌باشند، لازم است نيروهاي فعال و جوان و مورد اعتماد آنان شناسايي شوند و فوراً در دو، سه پادگان و مركز نظامي در حدود مرز تعليمات نظامي به آنان داده شود و فرستنده عربي هم در اختيارشان گذاشته شود كه ملت و ارتش عراق را براي پيوستن به آنها دعوت كنند
و به تدريج جنگ از صورت جنگ ايران و عراق بيرون بيايد و به عنوان جنگ ملت مسلمان عراق با حزب بعث كافر منعكس شود؛ منتها ملت ايران پشتيبان و كمك آنها مي‌باشند، 
ص2
و بالنتيجه سوژه تبليغاتي از مرتجعين و افراد احساساتي عرب گرفته مي‌شود و از داخل عراق نيز مخصوصاً بآنها بيشتر مي‌پيوندند 
2- من پيشنهاد مي‌كردم كه في التأخير آفات و هر ساعت تاخير بضرر ما و نفع صدام است؛ اينك كه ارتش عراق از ايران اخراج شده و شكست خورده و روحيه خود را از دست داده‌اند وقت حمله است هرچه زودتر نيروهاي سپاه و ارتش و بسيج را جمع‌آوري و يك حمله بزرگ را آغاز كنيد و از فكر بصره و عماره و امثال اينها بيرون رويد فرضاً بصره و عماره را هم گرفتيد - عراق منهاي بصره و عماره هم متصور است – آنچه موجب شكست حزب بعث است حركت بطرف بغداد است نفس نزديك شدن به بغداد روحيه آنها را ضعيف و مواجه با شكست و فرار مي‌كند و نزديكترين راه مندلي بود كه مي‌شد از آنجا بطرف بغداد رفت؛ ديديم كه گوش ندادند و هر روز سران ما وقتشان را به مصاحبه‌هاي تلويزيوني و وعده‌ها و تهديدهاي توخالي و در عين حال مناقشات گروهي گذراندند و با مشاهده قصور‌ها و مسامحات در جبهه‌ها چشم‌پوشي روا ميداشتند و مدت‌ها تأخير انداختند تا صدام خوب مجهز شد و فرصت كانال‌كشيها و ايجاد موانع مستحكم به او دادند.
...
...
ص5

 

بالاخره همانطور كه بارها فرموده‌ايد فعلاً مساله مهم ما جنگ است و هر ساعت مسامحه و تأخير بضرر ما و بنفع دشمن تمام شده و مي‌شود مردم هم خوشبختانه از هيچ كمكي دريغ ندارند حضرتعالي به اندازه لازم تا حال دستور و پيام داده‌ايد بنظر ميرسد كه بجا است عده‌اي را كه با كفايت و درايت باشند خارج از خود مسوولان، محرمانه مامور فرماييد به جبهه‌ها بروند و با تماسهايي با افراد مختلف و مشاهده اوضاع از نزديك بر اشكالات واقف شوند و بدنبال آن فكري شود تا فرصتها از دست نرود و نيروهاي ارزنده ما كمتر به هدر رود و انشاءالله گذشته ما جبران شود. به اميد پيروزي اسلام و مسلمين در همه كشورها و السلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته و ادام‌الله ظلكم. 
امضاء: {حسينعلي منتظري}
4 – فتح خرمشهر در امتداد 35 روز مقاومت مظلومانه مدافعان بي‌سلاح اين شهر بوده است: 
چند ماه قبل از تجاوز نظامي سراسري ارتش بعث عراق به ايران، استخبارات عراق (نهاد امنيتي بعثي‌ها) با سازماندهي و تجهيز نيروهاي وابسته به خود در تشكيلات موسوم به خلق عرب براي ايجاد رعب و زمينه‌سازي شرايط اشغال سريع خرمشهر، با موجي از انفجارها همراه با تبليغات سياسي و جنگ رواني، خرمشهر را مواجه با بحران امنيتي كرده و ده روز قبل از 31 شهريور 59 نيز درگيري مرزي را شدت بخشيد. تصرف خرمشهر هدفي استراتژيك و پيش شرط عبور از كارون و محاصره آبادان و خوزستان از جنوب محسوب مي‌شد. بنا به تحقيقات مستند منتشر شده، صدام و طراحان حمله نظامي ارتش بعث به ايران بر اساس اطلاعاتي كه طي چندين ماه از عوامل نفوذي و جاسوسان خويش از استعداد اندك كمي و كيفي و تجهيزاتي نيروهاي مسلح در مرزها و شرايط امنيتي خرمشهر داشتند، اشغال سريع بي‌درد سر يكي، دو روزه اين شهر را ارزيابي كرده بودند. اما حماسه مقاومت غير قابل توصيف چند صد مدافع مسلح دلاور ايراني و ياران شهيد جهان‌آرا و مردان و زنان و حتي كودكان بي‌سلاح اما غيرتمند خرمشهري در وجب به وجب خاك خرمشهر در طول 35 روز درگيري‌هاي خونين و نفسگير زير آتش سنگين توپخانه و تانك‌ها و هواپيماهاي عراقي، حقيقتا و بنا به اعترافات فرماندهان دستگير شده عراقي، باورنكردني و بي‌نظير بود.
تعابير بلند و عجيبي كه امام خميني در تجليل از رشادت‌هاي نيروهاي مسلح و مردمي در خرمشهر و در ماجراي فتح آن در پيام‌شان آورده‌اند نيز در مجموعه پيام‌هاي ايشان برجسته و كم سابقه است.
خوشبختانه پژوهشگران دفاع مقدس در سلسله كتاب‌هايي مستند و خواندني جزييات رشادت‌هاي مدافعان خرمشهر در نبرد ده‌ها بار نابرابر نفراتي و تجهيزاتي و تلفات سنگيني كه ارتش بعث عراق در طول مقاومت 35 روزه خونين شهر متحمل شده است را شرح داده‌اند و اين واقعيت را كه چگونه صدام به جاي دو گردان كه در آغاز حمله براي تصرف خرمشهر مامور اشغال يك روزه اين شهر كرده بود، ناگزير شد 2 لشكر نيروهاي ورزيده زرهي و پياده خويش را به جنگ مدافعان مظلوم خرمشهر بفرستد را با آمار و اسناد توضيح داده‌اند. (ر.ك: خونين شهر تا خرمشهر، نوشته محمد دروديان از انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و كتاب حماسه خرمشهر نوشته علي اعظم اصغري قاجاري، دفتر نشر حفظ ارزش‌هاي دفاع مقدس و كتاب اطلس حماسه خرمشهر اثر محسن رشيد از انتشارات مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس و كتاب دفاع هوايي از خرمشهر و كتاب‌هاي متعددي كه به بازگويي خاطرات رزمندگان و فرماندهان درباره مقاومت خرمشهر و اشغال و بازپس‌گيري آن پرداخته‌اند) 
بيان مظلوميت‌هاي مدافعان بي‌سلاح خرمشهر و شرح جنايات بعثي‌هاي متجاوز در خونين شهر را بايد در منابع مذكور ملاحظه كرد. بديهي است كه تحليل چرايي سقوط خرمشهر و بيان مستندات آن نيازمند بيان تفصيلي و استدلالي است فقط اشاره مي‌كنم كه يكي از مهم‌ترين عوامل اين واقعه تلخ عدم همراهي رييس‌جمهور وقت (آقاي بني‌صدر) با اكثريت اعضاي شوراي عالي دفاع و كارشكني‌هاي آشكار وي و اين حقيقت كه اولويت ايشان در آن زمان مباحث سياسي براي مستحكم كردن قدرت انحصاري خويش و مجادله با حزب جمهوري اسلامي و سران آن بود و البته متاسفانه تلاش‌هاي موفق سازمان مجاهدين خلق (منافقين) در تحريك بني‌صدر به مخالفت با نهادهاي انقلابي و امام براي ايجاد بحران سياسي در كشور نقش تعيين‌كننده داشته است كه سرانجام نيز در سال بعد (1360) او را به همراه خويش وادار به خروج انتحاري هميشگي از عرصه سياسي جمهوري اسلامي كشاندند. 
در اينجا صرفا چند يادداشت و سند متنوع از اسناد دفتر حضرت امام كه هر يك به زاويه‌اي از واقعيت‌هاي تلخ و حقايق آن دوران اشاره دارد، منتشر مي‌شوند. 
متن ثبت شده تماس تلفني مرحوم آيت‌الله غلامحسين‌جمي نماينده امام و امام جمعه آبادان كه يكي از اسطوره‌هاي مقاومت در طول دوران دفاع مقدس و خصوصا در دوران سخت محاصره آبادان بود و حضور وي در شهر و تبديل منزل وي به عنوان كانون مقاومت نقش بسزايي در تقويت روحيه مدافعان شهر آبادان و اهالي باقي مانده در شهر داشت: 
 
«آقاي جمي: 
صبح زود از آقايان خرمشهر تلفن كرد و جريانها را گفت ايشان آقاي موسوي هستند. توجه بشود الان خبر دادند وضع خرمشهر فوق‌العاده بحراني است اجساد توي خيابانها است و بيشتر شهر زير آتش توپ خانه است. الان فرماندار آبادان گفته كه حتي بعضي از خواهران ما در جبهه كمك مي‌كرده‌اند، اسير شده‌اند. 
آقاي بني‌صدر سه روز قبل به بنده اظهار داشتند كه تا بيست و چهار ساعت ديگر من عمل مي‌كنم وليكن تاكنون وضع بنفع ما عوض نشده و بدتر است و اگر امروز اقدامي نشود، فوري و قاطع از طرف ارتش و ساير گروها و نيرو‌ها براي نجات عمل نشود قطعا سقوط جدي است با دادن آن همه تلفات تاكنون و بعد از اين از مردم بي‌دفاع و غير مسلح، حتي سربريدن مردم؛ خواهش بنده: اقدام فوري جدي. و در اين حال با تمام تاثر اين كلمات را عرض كردم و از محضر استدعاي اقدام و ملتمس دعا هستم و راه ماهشهر بسته است.»
حجت‌الاسلام‌والمسلمين آقاي محسن اراكي از مسوولان (وقت) قضايي در آبادان و خرمشهر طي نامه‌اي مفصل 9 صفحه‌اي به امام خميني نكاتي مهم از واقعيت‌هاي مربوط به وضعيت جنگ در استان خوزستان و شرايط خرمشهر و سقوط آن و احتمال سقوط آبادان و بي‌توجهي رييس وقت شوراي عالي دفاع (آقاي بني‌صدر) و نهادهاي نظامي تحت فرمان وي را بيان كرده است كه متن كامل و تصوير آن و اسناد و گزارشات مشابه در مجموعه‌هاي موضوعي در آينده منتشر خواهد شد. وي در بخشي از اين گزارش نوشته است: 
«... 7 - روز 2 مهر بود كه عراقيها به نزديكيهاي خرمشهر رسيدند و نيروهاي ما كه متلاشي شده بودند به سرعت مشغول عقب‌نشيني بودند نيرويي كه در آن زمان (كه خودم در جبهه بودم) وجود داشت عدد قليلي از ژاندارمري بود كه غالبا بدون فرمانده بودند و نيروهاي پاسدار.
8- شهر خرمشهر بيش از 35 روز در محاصره و فشار نيروهاي عراقي ماند كه در حدود روز 7 يا 8 مهر ماه بود كه آقاي بني‌صدر به خرمشهر آمدند و از نزديك وضع متلاشي نيروها را ديدند و قولهايي دادند كه بي‌اثر بود.
9- در حدود 13- 12 مهر ماه بود كه عراقيها از طرف بندر به شهر نفوذ كردند و تنها نيرويي كه با آنها جنگيد 1- سپاه 2- بسيج 3- در حدود 30 الي 40 تكاور نيروي دريايي و مقداري ژاندارم پخش و پلا و بدون فرمانده. در اين روزها جنگ بيشتر- از سوي ما- به تظاهرات مسلحانه شباهت داشت.
10- هر چه به دفتر آقاي بني‌صدر و به ساير ارگان‌ها مي‌گفتيم خرمشهر در شرف سقوط است اثري مترتب نمي‌شد تا بالاخره يك مهلت يك هفته‌اي و سپس مهلت 72 ساعت و سپس مهلت 48 ساعته براي فرستادن نيروهاي كلي داده شد كه هيچ يك از آنها عملي نگرديد.
11- روز 24 مهر ماه عراقيها به پل خرمشهر- آبادان رسيدند و تقريباً خرمشهر سقوط كرده بود ولي با يك حمله تظاهرات گونه عراقيها عقب‌نشيني كردند و قسمت اعظم شهر دوباره به دست ما افتاد در اين جريان خودم حاضر بودم و نيروهاي ما با روحيه خوب ولي بدون هر گونه نظم و انضباط عمل مي‌كردند.
12- در جبهه خرمشهر اضافه بر آنكه سلاح سبك بسيار محدود بود از سلاحهاي سنگين به جز حدود (6) عدد 106 و 8 عدد تانك كه به هيچ‌وجه مورد استفاده قرار نگرفتند و دايماً در شهر مي گشتند از سلاح سنگين خبري نبود.»

 


و در ادامه گزارش در بند 16 نوشته است: 
16 - پس از بازگرفتن مجدد خرمشهر در 24 مهر فرمانده نظامي منطقه عوض شد و در همين حين شنيديم كه خرمشهر سقوط كرد. خرمشهر در حالي سقوط مي‌كند كه هيچ نيروي كمكي طي 50 روز مقاومت به اين شهر غريب نرسيد.

و اين وضعيت در حالي است كه آقاي بني‌صدر در تلفنگرامي كه در پاسخ به ارجاع گزارشات فراوان ارسالي دفتر حضرت امام در همين رابطه و در پاسخ به تذكر حضوري امام خميني به ايشان - چنانكه در سطور آينده ملاحظه خواهيد كرد - مي‌گويد در خرمشهر نيرو زياد هست!! ولي تجهيزات كم است. 
تلفنگرام سه نفر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي (گيرنده و نويسنده پيام تلفني: آقاي محمدعلي انصاري، عضو دفتر امام): 
«آقاي رشيديان - صفاتي
تلفن‌گرام
بحضور امام كبيرمان
بسمه‌تعالي
ما نمايندگان آبادان در مجلس شوراي اسلامي به اتفاق جناب آقاي دكتر شيباني كه پيش از جنگ مقامات مسوول را در جريان خطرات قرار داده‌ايم و از زمان شروع جنگ لحظه به لحظه جريان را تعقيب و به مقامات مسوول اطلاع داده‌ايم اينك پس از (؟) روز كه از محاصره شهرستان خرمشهر مي‌گذرد و به مدد خداوند و با مقاومت دليرانه پاسداران و ارتش و ژاندارمري مانع سقوط شهر خرمشهر بوده است به علت نرسيدن نيروي زرهي و مستحكم شدن مواضع دشمن مزدوران بعث عراق خسارت را به اينجا رسانده كه با زدن پل بر روي كارون و عبور تانك‌ها از كارون دومين جاده ارتباط آبادان با اهواز را قطع كرده و آبادان و خرمشهر هم‌اكنون در محاصره قرار گرفته و از همه طرف هوا و زمين اين دو شهر مورد ضربات سنگين دشمن قرار دارد و تلفات انساني زيادي بر مردم دو شهر وارد آمده است و از صبح امروز بعثي‌ها حدود 200 نفر از مسافرين بين آبادان و اهواز و روستاييان را به اسارت گرفته‌اند. تقاضاي عاجل و آجل ما از امام اينست كه دستور فرماييد براي در هم كوبيدن دشمن به منطقه گسيل گرديم مطمئن باشيد تا آخرين قطره خون خود مقاومت مي‌كنيم. جبران سقوط آبادان و خرمشهر بعداً مشكل خواهد بود اضافه مي‌نمايد بعد از اينكه عرصه بر ما تنگ مي‌شود با فانتوم به آنها حمله مي‌شود كه اين كار موضعي و موقتي است و تا نيروي زرهي اعزام نشود دشمن اينجا باقي خواهد بود.
از سه روز پيش به اينطرف دشمن تاكتيك‌هاي خود را عوض كرده و بصورت [ناخوانا] راه خود را به سوي شادگان، ماهشهر و احيانا اميديه [يا: حميديه] با شتاب ادامه مي‌دهد كه تأسيسات مهم نفتي در آنجاست و اين شهرها هم سلاح‌هاي سنگين ندارند.
دكتر شيباني -  صفاتي -  رشيديان»


نامه نماينده خرمشهر به دفتر حضرت امام: 

نامه سرگشاده فرمانده وقت سپاه خوزستان به مسوولان جنگ در روز 3 آبان 1359 و هشدار نسبت به وضع خرمشهر: 


بيان نمونه‌اي از كارشكني‌هاي بني صدر در تجهيز رزمندگان براي مقاومت در خرمشهر، در گفت‌وگوي مرحوم يادگار امام: 
 مصاحبه اختصاصي اطلاعات با حجت‌الاسلام سيداحمد خميني درباره جنگ، آينده عراق، خبرگان و روحانيت و انتصاب بني‌صدر به فرماندهي كل قوا (قسمت دوم) 
تاريخ: 9/2/1361
س - در مورد چگونگي انتصاب بني‌صدر به فرماندهي صحبت شد. تكميلش كنيم با ذكر آن واقعه شيرين. يعني چگونگي عزل وي به دست امام.
ج - من بارها خدمت امام عرض مي‌كردم كه او مي‌خواهد بين سپاه و ارتش را به هم بزند، او تمام بچه‌هاي خوب مذهبي را مي‌كوبد. او با تمام وجود تلاش مي‌كرد تا سپاه را در مقابل ارتش و ارتش را در مقابل سپاه قرار دهد و كميته‌ها را در كلانتري‌ها ادغام كند. وقتي فرمانده كل قوا بود به هيچ‌وجه اسلحه به دست مدافعين اسلام نمي‌داد، خدا مي‌داند كه ما چه اندازه مي‌دويديم تا مثلا چند تا «آرپي‌جي 7» بگيريم و بفرستيم جبهه. يادم است يكي از دوستان را فرستاديم قزوين، چون شنيدم آنجا «آرپي‌جي 7» هست تنها هفت يا نه عدد «آرپي‌جي 7»  آورد كه خودش برد جبهه، خيلي خوشحال شديم كه به حساب، اسلحه به جنوب فرستاده‌ايم. چه مقدار به او گفتيم كه خرمشهر سقوط مي‌كند گوش نمي‌داد، گزارش اين كارها را خدمت امام عرض مي‌كردم، امام مي‌فرمودند: تو خيال مي‌كني من نمي‌فهمم، حالا وقتش نيست، هر وقت وقتش شد خودم تصميم مي‌گيرم. من گفتم چشم، هر چه بفرماييد همان را عمل مي‌كنم، چون علاوه بر وظيفه ديني تجربه نشان داده است كه حضرتعالي بهتر از همه مسائل را درك مي‌كنيد، ولي به عقيده من ديگر بودن او ضررش به حدي است كه قابل جبران نيست.
شبي از شب‌ها امام مرا خواستند و فرمودند همين حالا برو دوستان را جمع كن و مشورت كنيد و مرا خبر كنيد ولي اين موضوع مسلم است كه او بايد از فرماندهي كل قوا عزل شود. همان شب من رفتم منزل مرحوم شهيد بهشتي‌- رضوان‌الله عليه‌- ... هاشمي را هم خواستيم آمد آنجا. ... بعد از مشورت متن عزل بني صدر را نوشتم و براي آنها خواندم آنها هم قبول كردند و بعد آوردم و امام امضا فرمودند. (كتاب مجموعه آثار يادگار امام، جلد اول ذيل تاريخ 9 ارديبهشت 1361) 
مسووليت آقاي بني‌صدر در امور نظامي و جنگ تحميلي: 
پيش از تصويب و همه‌پرسي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، در زمان دولت موقت انقلاب و همچنين تا قبل از تشكيل مجلس شوراي اسلامي و تصويب قوانين مربوطه، تصميم‌گيري در امور مهم امنيتي و نظامي و پيشنهاد وزرا و فرماندهان عالي نظامي بر عهده شوراي انقلاب بود كه هم نقش قانونگذاري و هم نهاد بالادست اجرايي كشور را ايفا مي‌كرد. آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني درباره پيشنهاد اعطاي اختيارات فرماندهي كل قوا به آقاي ابوالحسن بني‌صدر به عنوان رييس‌جمهور، قبل و بعد از جنگ تحميلي گفته است: 
« در مرحله اول فرماندهي جنگ با آقاي بني‌صدر بود. تا زماني كه ايشان رييس‌جمهور و در ايران بود، از طرف امام جانشين فرماندهي كل قوا بود و جنگ را اداره مي‌كرد. رفقاي ما مانند دكتر بهشتي به امام پيشنهاد كردند حالا كه جنگ شد و رييس‌جمهور هم اختيارات زيادي دارد، بهتر است فرماندهي جنگ هم با ايشان باشد. قبل از آن هم وقتي بني‌صدر به عنوان رييس‌جمهور انتخاب شد، آقاي بهشتي كه رييس شوراي انقلاب بود، خودش پيشنهاد كرد كه بهتر است بني‌صدر باشد تا مسائل بهتر پيش رود. چون آن موقع شوراي انقلاب هم اجرايي و هم قانون‌گذاري بود. لذا فرماندهي ايشان در جنگ هم با پيشنهاد جمع ما بود. من در‌‌ همان دوره هم در جريان اخبار جنگ بودم. اولا وقتي جنگ شروع شد، امام گروهي را تعيين كردند كه عضو شوراي دفاع يا شوراي عالي دفاع باشند. من هم به عنوان رييس مجلس عضو آن شورا بودم. » (مصاحبه آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني، قسمت دوم، با عنوان: آيا مي‌توانستيم جلو آغاز و ادامه جنگ را بگيريم؟ به نقل از «تاريخ ايراني»  خرداد ۱۳۹۰ | ۱۹: ۵۷ كد: ۸۰۵ )

پيام تلفني آقاي بني صدر: 

متن زير قسمتي از مطالب آقاي ابوالحسن بني‌صدر رييس‌جمهور و رييس شوراي عالي دفاع مي‌باشد كه طي تماس تلفني با حجت‌الاسلام آقاي محمدعلي انصاري در دفتر حضرت امام در ساعت 8 صبح سوم آبان 1359 بيان كرده و مطالب ايشان عينا نوشته شده و بعد از بازنويسي خوانا‌تر به امام خميني ارايه شده است: 
5 – نامگذاري خونين شهر و خرم شهر و پيشنهاد بزرگداشت رسمي اين روز ملي: 
متن يادداشت آيت‌الله حسن صانعي (عضو ارشد دفتر حضرت امام) به امام خميني: 
9 ذي‌الحجه 1400 

از راديو تلفن مي‌كنند كه ستاد تبليغات شوراي دفاع اطلاعيه داده كه روز 24 مهر كه جنگ در خرمشهر شديد بوده است را روز خرمشهر و شهر خرمشهر راخونين شهر ناميده‌اند نظر مبارك را خواستار است.
[دستخط پاسخ امام خميني در ذيل يادداشت فوق]
«من نظر مخالف ندارم.»

پيشنهاد آقاي سيد محمد خاتمي به امام‌خميني توسط مرحوم يادگار امام: 
جناب آقاي سيد محمد خاتمي در تاريخ 23 ارديبهشت 1368 (21 روز قبل از رحلت حضرت امام) طي نامه‌اي كه به صورت فاكس براي دفتر حضرت امام ارسال شده است ضمن برشماري ويژگي‌هاي منحصر به فرد اين روز تاريخي بواسطه فتح خرمشهر پيشنهاد داده است اين روز به عنوان روز ملي كشور به نام روز مقاومت و پيروزي تعيين و تعطيل رسمي شود. متن نامه ايشان: 
«بسمه تعالي 
آني
سريعا به استحضار حاج احمد آقا برسد 
آزادي خرمشهر در روز سوم خردادماه، خاطره‌انگيزترين و يكي از حماسي‌ترين حوادث دوران جنگ و حتي انقلاب اسلامي است و در جريان آزادسازي خرمشهر عظمت‌ها و حماسه‌هايي وجود دارد كه موارد زير از آن جمله است: 
1- رژيم عراق، اشغال خرمشهر را نماد اقتدار و پيروزي ارتش متجاوز معرفي كرده بود و آزادسازي آن توسط قواي اسلام، بزرگ‌ترين ضربه به اين رژيم بود.
2- اوج همكاري و هماهنگي سپاه، ارتش و نيروهاي بسيجي كه در جريان آزادسازي خرمشهر شاهد بوديم.
3- عظمت كار و جهات امنيت امر چنان روشن بود كه حتي معارضان و متعرضان هم مجبور شدند سم پاشي‌ها عليه جمهوري اسلامي و سياست‌هاي دفاعي نظام را به جريانات بعد از آزادسازي خرمشهر متوجه كنند و به‌طور كلي توافق ملّي و عمومي در بالاترين سطح و درجه خود در جريان آزادسازي خرمشهر به چشم مي‌خورد.
4- شور و اشتياقي كه در اين روز بزرگ در ميان همه اقشار ملت در همه جاي ميهن بروز كرد اگر نگویيم بي‌سابقه، الحق كه در جريان انقلاب اسلامي كم‌سابقه بود و همين امر، ارزش [ناخوانا - و مكانت] اين حادثه بزرگ را نزد ملت شريف ايران نشان مي‌دهد 
اين روز چه از نظر مقبوليت ملي و چه از نظر عظمت حادثه، ظرفيت آن را دارد كه بصورت يك خاطره جاودان و غرور‌انگيز در تاريخ مبارزات اسلامي و در دل ملت ايران ثبت شود، حتي به نظر مي‌رسد كه وقتي كار قطعنامه ان‌شاء‌الله به پايان مطلوب برسد، روز سوم خرداد به عنوان رمز [ناخوانا] والايي انقلاب و قدرت معجزه‌گر ايمان و ايثار ملت و اوج توانمندي شگفت‌انگيز رزمندگان اسلام و [ناخوانا] مقاومت مظلومانه مردم [ناخوانا] از هفته جنگ تجليگاه [ناخوانا] دفاع مقدس باشد.
با توجه به لزوم زنده نگه داشتن خاطره دفاع مقدس و حفظ هوشياري ملّت در برابر توطئه‌هاي احتمالي و نيز در مقابله با توفان تبليغاتي دشمن [ناخوانا؟؟؟؟] و از جمله 
از سال آينده آن را بصورت مراسم و سنت هميشگي در آوريم. 
برنامه‌هاي متنوع و متعددي براي اين روز در نظر گرفته شده است. از جمله پيشنهاد شد كه روز سوم خرداد به عنوان روز مقاومت و پيروزي تعطيل شود. طبعا به خاطر نقش اساسي نيروهاي مسلح و نشان دادن اتحاد آنها (كه در روز آزادسازي خرمشهر بروز شگفت‌انگيزي داشت)، لازم است ترتيبي داده شود تا از سال آينده همه نيروهاي مسلح رسمي و مردمي در مراسم سوم خرداد حضور چشمگير و نمايش قدرت داشته باشند و سپاه و ارتش و بسيج و... در عين حال كه مي‌توانند براي روزهاي خاص خود در ايام سال مراسم ويژه خود را داشته باشند، روز سوم خرداد روز نمايش يكپارچه و شكوهمند قدرت رزمي و توان معنوي و نظامي همه نيروها باشد كه بارزترين وجه آن رژه مفصل در تهران وساير شهرستان‌ها است.
البته در صورتي که پيامي نيز از جانب حضرت امام به مناسبت اين روز صادر شود افتخار بزرگي نصيب مردم و نيروهاي مسلح شده است و شكوه مراسم را صد چندان مي‌كند.
 مراتب به استحضار مي‌رسد تا در صورتي‌كه حضرت امام مدظله‌العالي صلاح مي‌دانند نظر مباركشان را نسبت به اصل قضيه و دو مورد يادشده (ظهور و نمايش متحد و منسجم قدرت همه نيروهاي مسلح و نيز پيام براي اين روز) امر به ابلاغ فرمايند.
ايام عزت مستدام
خاتمي
 23/2/68

 


6 - پيش‌بيني ضمني و شگفت‌انگيز امام خميني 
7 - بياني رازگونه از امام خميني در تشبيه و تنظير ماجراي تلخ اسارت 18 ماهه خرمشر به جنگ 18 ماهه صفين كه گويي پيش بيني طول كشيدن 18 ماهه دوران اشغال خرمشهر را از ده روز بعد از اشغال اين شهر اشاره كرده‌اند. يادآور مي‌شوم فتح خرمشهر در سوم خرداد 1361 بيست ماه بعد از آغاز جنگ تحميلي و كمتر از 19 ماه بعد از روز سقوط خرمشهر (4 آبان 59) و اشغال آن توسط ارتش بعث عراق (در جريان عملياتي كه از حدود يكماه قبل از سوم خرداد آغاز شد) به وقوع پيوست .
امام خميني در سخنراني خود در تاريخ 14 آبان سال 1359 ضمن دفاع كامل از رشادت‌ها و ايثارگري رزمندگان در پيش از اشغال خرمشهر و تأكيد بر لزوم بيرون راندن اشغالگران فرمود: 
«من منتظرم كه اين حصر آبادان از بين برود. و [هشدار] می‏دهم به پاسداران، قواي انتظامي و فرماندهان قواي انتظامي كه بايد اين حصر شكسته بشود؛ مسامحه نشود در آن، حتما بايد شكسته بشود. فكر اين نباشند كه ما اگر اينها هم آمدند، بيرونشان مي‏كنيم. اگر اينها آمدند، خسارات بر ما وارد می‏كنند. نگذارند اينها بيايند در آبادان وارد بشوند. از خرمشهر اينها را بيرون بكنند. حال تهاجمي  بگيرند....
ما هم صبر داريم. اينقدرها بی‏صبری نكنيد. جنگ صفّين هجده ماه طول كشيد با آن زحمات، هجده ماه طول كشيد با آن همه رنج‌هايی كه بردند و با آن همه تلفاتی كه دادند. ما تازه دو ماه است، كه كمتر از دو ماه است الآن كه يك همچو چيزی هست. شمايی كه به همه ابرقدرت‌ها می‏گوييد «ما ايستاديم و مقابله می‏كنيم» و مشتتان را گره مي‏كنيد كه ما امريكا و شوروي و كذا را [شكست مي‏دهيم‏]، شما بايد همچو قدرتمند باشيد اگر پشت اين خانه‌هايتان هم- خداي نخواسته- سرباز اجانب آمد، باز هم همان مشت گره كرده برويد و با هم در بيفتيد و جنگ تن به تن بكنيد.» (صحيفه امام ج 13، ص 317) .

تفسير جالب و شنيدني رهبر معظم انقلاب از تأكيد امام بر لزوم آزادي خرمشهر: 
مهم‌تر از شگفتي پيش‌بيني مذكور در فوق، شگفتي از ميزان توكل و اميد به پيروزي در تأكيد قاطعانه بر شكستن حصر آبادان و آزادي خرمشهر از سوي امام خميني در شرايطي است كه اين هدف‌ها واقعا طبق تمامي محاسبات طبيعي دست نيافتني بودند. تفسير و استعجاب نماينده شجاع امام خميني در شوراي عالي دفاع و جانشين كنوني رهبر كبير انقلاب اسلامي در اين رابطه شنيدني است كه فرموده‌اند: 
«امروز سوم خرداد ماه، يك روز فراموش نشدني است. پيوندي هم بين سوم خرداد و فتح خرمشهر با شخصيت امام بزرگوار وجود دارد. روزي كه امام فرمودند خرمشهر بايد آزاد شود، بنده در همان نواحي بودم؛ شايد بعضی از شما هم در آن‌جا بوديد. فاصله‌ بين آزادي خرمشهر و وضعيتي كه آن روز ما آن‌جا داشتيم، يك فاصله‌ ناپيمودنی بود. دشمن به منطقه‌ غرب اهواز و شمال غربي و جنوب غربی آمده بود؛ تمام منطقه را از نيروها و لشكرهاي زُبده‌اش پُر كرده و محكم در زمين فرو رفته بود؛ نمي‌شد او را تكان داد. از كارون هم عبور كرده و نيم دايره‌ نسبتا كاملي را درست كرده بود؛ ...
هميشه حمله كردن سخت‌تر از دفاع كردن است. اگر نيرويی بخواهد حمله كند، بر اساس روش‌هاي نظامی، توان آن بايد سه برابر نيرويي باشد كه مورد حمله قرار مي‌گيرد. ما بايد سه برابر نيروهای عراقی توان و نيرو مي‌داشتيم تا مي‌توانستيم حمله كنيم و خرمشهرِ خودمان را از دست آنها نجات دهيم. آن موقع نيروي ما اصلا قابل مقايسه با آنها نبود؛ يك برابر، نيم برابر و يك سومِ برابر هم نبود. در اين شرايط، امام گفتند خرمشهر بايد آزاد شود. اين به نظر من حقيقت عجيبي را در خودش دارد كه بايد روی آن فكر و تدقيق و مطالعه كرد؛ با گفتن و تشريح زبانی هم به دست نمی‌آيد. چقدر اعتماد به نفس، توكل، عزم راسخ و جدّ در تصميم و اميد و خوشبيني به نيروهاي پنهانی كه ما آنها را كشف نكرديم، بايد در آن دل بزرگ و نورانی به نور الهی و نور ايمانِ حقيقي متمركز باشد تا آن‌طور قرص و محكم بگويند خرمشهر بايد آزاد شود. امام نمی‌گفتند كه حرفشان تحقق پيدا نكند. انسان حرفی را كه بداند زمين مي‌افتد، به زبان نمي‌آورد؛ آن هم به اين قرصی. می‌گفتند و می‌دانستند اين حرف زمين نخواهد افتاد و زمين نيفتاد و تحقق پيدا كرد و خرمشهر آزاد شد» (بيانات در ديدار اعضای ستاد بزرگداشت چهاردهمين سالگرد رحلت حضرت امام خمينی رضوان‌الله‌تعالي‌عليه - 3 خرداد 1382) 

تذكر نكته‌اي مهم و پاياني: 
نقل روايت‌ها و ديدگاه‌هاي متفاوت ياران حضرت امام در رابطه با مسائل انقلاب و دفاع مقدس و از آن جمله قضيه فتح خرمشهر اقدامي ارزنده و بمنظور شناخت تجربه‌هاي گرانسنگ گذشته و استفاده از آنها مي‌باشد و هرگز نبايد در اين مساله تلقي اثبات و نفي تقابل فرماندهان نظامي و شخصيت‌هاي موثر در دفاع مقدس شود. آنچه كه مسلم و اجماعي است اين حقيقت است كه امام خميني در قضيه فتح خرمشهر پس از بيان نظر و استدلال خويش، نظرات كارشناسانه و دلسوزانه اعضاي شوراي عالي دفاع خصوصا فرماندهان نظامي را به دقت شنيدند و نهايتا به عنوان فرمانده كل قوا تصميم جمعي آنان را مبناي استراتژي آينده دفاعي كشور تا حصول شرايط كاملا منطقي اعلام شده ايران، پذيرفته و اعلام فرمودند و تا پايان جنگ و پذيرش قطعنامه از اين تصميم دفاع نمودند. 
اگر در اين نوشتار كه محور بخشي از مباحث، تفاوت دو نقل يادگار امام و آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني بوده است هرگز نبايد تلقي مخالفت ايشان با ديدگاه امام در جنگ شود... اعتماد حضرت امام به درايت و تعهد ايشان بدان پايه بود كه در حساسترين مقطع دفاع مقدس مسووليت جانشيني فرماندهي كل قوا را به ايشان محول فرمود و آن مرحوم نيز در نزديكترين ارتباط مستقيم با حضرت امام و يادگار امام مسائل جنگ را همراه با رييس شوراي عالي دفاع و ديگر اعضاي شورا و فرماندهان جنگ مديريت نمود. آنچه را كه مرحوم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در عبارات كوتاه زير، در رابطه با استراتژي جنگ پس از فتح خرمشهر فرموده است كاملا درست و مطابق با حقيقت است: « بنابراين امام مي‌دانستند كه به كجا مي‌رويم. من هم مرتب با امام در تماس بودم. بعد از هر عملياتي كه بر مي‌گشتم، خدمت امام مي‌رفتم و توضيح مي‌دادم. اگر ناقص عمل مي‌شد دليلش را مي‌گفتم و ايشان هم مي‌دانستند. به خصوص اينكه حاج احمدآقا هميشه با ما و ديگر فرماندهان در تماس بود و خبرها را به ايشان مي‌داد. سپاه و ارتش هم در تماس بودند. بالاخره بحث قطعنامه پيش آمد....»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون