• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5503 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲۰ خرداد

ادامه از صفحه اول

معناي عفو 1401 چه بود؟

اينكه حكومت آن اندازه اعتماد به نفس دارد كه اگر كساني اتهامات‌شان در چارچوب تعريف شده باشد را مورد عفو قرار دهد. كساني كه تقريبا اكثريت قاطع و شايد ۹۵درصد محكومان و متهمان را شامل مي‌شدند. اين پيام با ناديده گرفتن دستور عفو و بازگرداندن تعدادي از آنان به زندان نقض شده است. گويي كه عفو را از روي اجبار و نداشتن جا و بودجه انجام داده بودند و حالا هر كس را كه بخواهند برمي‌گردانند .
رفتار آناني كه مطابق اين عفو آزاد شدند يا پرونده آنان مختومه شد، پس از آزادي از دو حال خارج نيست. يا آنكه دوباره اقدامات قبلي را ادامه مي‌دهند يا برعكس مسير ديگري را طي مي‌كنند. اگر اولي باشد، بر همان اساس كه در مرحله قبل با آنان برخورد شده است دوباره درگير ماجراي قضايي خواهند شد، در مقابل اگر مسير ديگري را طي كنند، در اين صورت هدف عفو حكومت محقق شده و تحصيل حاصل است. شايد بگويند كه مرتكب اقدامات قبلي شده‌اند و باز كردن دوباره پرونده زحمت دارد يا احتمال مي‌دهند كه دوباره در همان مسير بروند. اگر حتي اين‌گونه باشد نيز كسي مانع برخورد حكومت با آنان نيست و هزينه‌هاي اين كار قطعا كمتر از هزينه‌هاي لغو عفو است.
من احكام برخي از اين افراد را كه روزنامه‌نگار هستند و برايم فرستاده‌اند خوانده‌ام، طبيعي است كه مشمول عفو مذكور مي‌شوند و موجب تعجب است كه چرا آنان را از شمول عفو خارج كرده‌اند. مساله اصلي فعلا زندان رفتن يا نرفتن اين افراد نيست، ‌گرچه اين مساله مهم است، ولي چون تعداد زيادي هم در زندان هستند، حالا اينها هم مي‌روند آنجا اتفاق نامنتظره‌اي رخ نمي‌دهد. مساله اصلي همان بي‌اعتبار شدن نتيجه‌اي است كه از وجود و صدور چنين عفوي گرفته مي‌شد و همچنان هم به قوت خود باقي است.
مساله عفو را بايد از اختيارات كارشناسان و ضابطين خارج كرد و قاضي صادركننده حكم يا مرجع ديگري كه قانون و دستگاه قضايي تعيين مي‌كند و اتهامات پرونده را با ضوابط عفو تطبيق دهند. اميدوارم كه آقاي اژه‌اي رياست قوه در اين خصوص شفاف و روشن نظر خود را اعلام نمايند.

 

آرمان و امكانات؟!

 در ضيافت شام گفت: « ايران به خاطر رهبري فوق‌العاده شاه در يكي از پرمخاطره‌ترين نقاط دنيا، به يك جزيره ثبات تبديل شده. اين خيلي مرهون شماست، اعليحضرت! مرهون رهبري شما و احترام و تحسين و عشقي كه مردم‌تان به حضرتعالي دارند.»
نگاه كارتر به امكانات امريكا در ايران و شاه بود. امكاناتي كه در بعد نظامي متكي به ارتش و سياست منطقه‌اي امريكا بود. كارتر و شاه آرزوانديش بودند، در برابر آرمان انقلاب كه توسط امام رهبري شد، شكست خوردند و جزيره ثبات كارتر، نظام سلطنتي فرو ريخت. آرمان‌خواهي امام خميني از همان روزي تبلور يافت كه امام گفت: «من سينه برهنه‌ام را براي سرنيزه‌هاي شما آماده كرده‌ام.» ديگر روشن‌تر از اين نمي‌توان تصويري براي تقابل آرمان و امكانات تبيين كرد، سينه برهنه نماد آرمان است و سرنيزه نشانه امكانات.
دوم: جنگ هشت ساله عراق و ايران، بر بنياد آرزوانديشي صدام و امكاناتي كه فراهم كرده بود، آغاز شد. وقتي در روز دوم حمله عراق به ايران، در كنفرانس مطبوعاتي، خبرنگاري از صدام درباره آينده جنگ پرسيد، صدام گفته بود: «جواب شما را هفته آينده در تهران مي‌دهم!» آرزوانديشاني مثل شاپور بختيار و ژنرال غلامعلي اويسي در گمراهي صدام نقش داشتند. براي نخستين و آخرين بار در جنگ عراق عليه ايران هر دو پيمان ناتو و ورشو با تمام توان در خدمت عراق بودند. گمان مي‌كردند، نظام جمهوري اسلامي را سرنگون مي‌كنند. در برابر امكانات آنان، مردم كه براي دفاع از شهر‌هاي خود، مانند خرمشهر، حتي كلاشينكف به اندازه كافي نداشتند، شهر‌هاي‌شان در برابر بمباران سنگين هوايي و موشك‌باران بي‌دفاع بود، متكي بر آرمان و ايمان و اميد ايستادند. يك ملت به صحنه آمد. صدام و حاملان رنگارنگش در سراب آرزوانديشي‌شان غرق شدند. آرمان بر آرزو و مشت بر پولاد پيروز شد. 
به عبارت ديگر در واقع، آرمان، آفريننده امكانات است! آرمان به سخن و سلوك انسان و يك ملت جهت مي‌دهد. در حالي كه آرزو، انسان را سردرگم مي‌كند. ‌بايد مرز بين آرزو و آرمان را بشناسيم تا در دام، تسليم به وضع موجود و حركت يا تصميم‌گيري بر مبناي امكانات صرف نشويم. وقتي پيامبر اسلام دست بر شانه صحابي رازدان، سلمان فارسي نهاد و گفت: «سلمان از مردمي است كه اگر دانش در ثريّا باشد، به آن دست مي‌يابند.» اين سخن بيان آرمان است و نه آرزو. چنانكه فرزندان رشيد و دانشمند و آفرينشگر ملت ايران در همين روزها با طراحي موشك هايپر سونيك نشان دادند كه ديگر تصور حمله به ايران هم خيال خام و آرزوانديشانه است!

نامه‌اي به دوستان

من معتقدم كنش، روش، منش و برنامه امروز ما، مي‌تواند فرهنگ گفت‌وگو، به رسميت شناختن تنوع و احترام به هر آنچه به نفع مردم است را براي نسل‌هاي آتي پي‌ريزي كرده و فرهنگ‌سازي ‌كند. هرچند در گذشته‌اي نه چندان دور، گروه‌هايي با حمايت رسانه‌ها و نهادهاي رسمي، اجازه ندادند آنچه مي‌توانست كام ملت را شيرين كند و به نفع ايران بود انجام شود، ولي امروز حق نداريم كه به اين بهانه، هر حركتي كه ممكن است به صلاح و منفعت ايران و مردم باشد را نفي كنيم و از آن حمايت نكنيم. من هيچ‌گاه فراموش نمي‌كنم روزهايي را كه عده‌اي، چه خشنود بودند از اينكه ترامپ راي خواهد آورد و برجام به ثمر نخواهد نشست. هنوز برق چشمان بعضي‌ها در خاطرم باقي مانده است. با اين‌حال، ما نبايد اينگونه زيست كنيم. هر اقدامي كه به نفع مردم و جامعه انجام مي‌شود را نه تنها بايد به رسميت شناخت بلكه بايد مورد حمايت هم قرار دهيم. 
بازگشت به گذشته و حافظه تاريخي از جهاتي مفيد و از جهاتي اگر بازدارنده كنش مثبت ما در امروز و آينده باشد منفي است. حافظه تاريخي را بايد براي درك بهتر مسائل امروز و فردا به كار گرفت. بر اساس همين حافظه تاريخي، امروز همه ما اگر مي‌توانيم بايد مانعي را‌ برداريم يا در تبيين مسير درست و كسب بيشترين دستاورد تلاش كنيم و خوشنود باشيم، از اينكه امروز ديگر آنها هم متوجه مسير درست شده‌اند. 
همه ما بايد كارگزاران امروز را در فهم مسائل ياري كنيم براي نيل به مسيري كه منفعت ملت ايران در آن است. اين روشي است كه امروز به مصلحت همه مردم و ايران بزرگ است. امروز از هر حركتي براي حل مسائل منطقه‌اي حمايت كنيم. از دوستي و نزديكي با مصر، عربستان، قطر، امارات، كويت و همه كشورهاي دور و نزديك حمايت كنيم. 
امروز از پيوستن احتمالي امريكا به برجام هم حمايت كنيم. بايد بگذاريم آناني كه امروز در مسند كار نشسته‌اند، با سرودي پيروزمندانه مسائل خارجي را به جلو ببرند - هرچند معتقدم حل مسائل خارجي بدون حل مسائل داخلي بسيار مشكل خواهد بود- اما همين اقدامات را هم بايد ارج بنهيم و به هر شكلي كه مي‌توانيم حمايت كنيم. 
ما از جهان فاصله گرفته‌ايم و فاصله گرفتن از جهان يعني محروم كردن مردم كشور و آينده مملكت از حق و حقوق‌شان در اقتصاد جهان. هر حركتي از سوي دولت براي پيوستن به زندگي عادي جهاني را بايد قويا حمايت كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون