غلامرضا ظريفيان در گفتوگو با رويداد 24:
دولت سيزدهم با نوعي سردرگمي در سياستها و رويهها روبهرو است
رویداد24:غلامرضا ظريفيان معتقد است، دولت رييسي دولت آميخته با توهم و برخي فرضيات غلط است. در واقع تصوري كه دولت فعلي از اقتصاد كشور و همچنين وضعيت حكمراني در كشور دارد، در بسياري از زمينهها غيرواقعي و متوهمانه است. ظريفيان ميگويد: بهطور مثال اينكه مشكلات اكنون كشور عمدتا محصول بيتعهدي دولتهاي قبلي است و ما فرشته و دولت نجات اين ملت هستيم موجب شده است تا نسبت به چالشهاي موجود و حل آن با نگاه بسيط و سطحي نگريسته شود در حالي كه مشكلات اقتصادي و اجتماعي و ... كشور ريشههاي تاريخي و ملهم از تعارضات معرفتي در فهم موضوعاتي چون نسبت ما با توسعه، تطابق ما با سنت و مدرنيته و درك پارادوكسيكال و مبهم ما از جمهوريت و فاصلههاي عميق ما با حكمراني خوب و ضعفهاي بنيادين ما از تحولات دنياي جديد و نظام بينالملل و بهخصوص جهان مجازي و تغييرات گسترده در سبكهاي زندگي دارد. ما همچنان با نگرش سنتي خود ميخواهيم به نيازها و مقتضيات جديد پاسخهاي قديم بدهيم.
غلامرضا ظريفيان در خصوص چينش مديران دولت سيزدهم گفت: رييسجمهور به گونهاي در زمينه چينش مديران عمل كرده كه در اين ۲سال مجبور شده است جابهجاييهاي زيادي در سطح بالاي دولت به خصوص در حوزه مهم اقتصادي كه با آب و نان مردم و زندگي روزمره آنان ارتباط مستقيمي دارد، انجام دهد. دولت نه تنها با بيتوجهي به اقتصاددانان كاربلد و موقعيتشناس، چهرههايي را در اين زمينه به كار گرفته است كه از يك سو ناهماهنگ و از سوي ديگر كمتجربه هستند و هماهنگي چنداني بينشان نيست بهطوريكه ميبينيم در همين يكي، دو ساله در وزارتخانههاي اقتصادي تغييرهاي متعددي رخ داده به اين فاكتور، كمتجربگي و تصورات و توهمات برخي وزراي اقتصادي را بايد افزود تا آنجا كه شاهد تورم افسارگسيخته و بيمهار شديم. در دور دوم دولت آقاي روحاني اين وضعيت هم بود اما اين دولت ادعاي چراغ جادو داشت و آمده بود تا فرشته نجات حل ناكارآمدي دولت قبل شود اما لاجرم سكنجبين صفرا فزود و همه آن وعدههاي معجزهآسا تبديل شد به اينكه گناه اوضاع را بر گردن دولت قبل بيندازد اما با يك رجوع ساده ميتوان ميزان حل مشكلات توسط اين دولت را از افكار عمومي پرسيد.
او در پاسخ به اين پرسش كه در دولت خاتمي هم شاهد حضور مديران بر اساس سليقه بوديم، اما ثبات وجود داشت، ادامه داد: اينطور نبود كه آقاي خاتمي در بخش كارشناسي فقط كارشناسان يك طيف را براي حضور در دولت دعوت كند و در سازمان برنامه و بودجه و در بسياري از وزارتخانهها... به نظام كارشناسي قبل و بعد از انقلاب توجه كرد و آنها را كنار نگذاشت. در عين حال از گشودگيهايي كه در رابطه با نظام بينالملل در دوره خاتمي بود، موفقيتهاي زيادي به دست آمد.
مشكل دولت رييسي چيزي جز كمتوجهي به نظرات كارشناسي و اصرار بر بهكارگيري از يك جريان محدود سياسي نيست، كافي است در اين زمينه به جاي رجوع به اصلاحطلبان پاي صحبت و گلههاي اصولگرايان واقعي و اصيل نشست. در واقع با دولتي مواجهيم كه درك كافي از شرايط پيچيده و تنگناها و دغدغههاي جامعه ندارد البته اين موضوع منحصر به عرصه اقتصاد نميشود، شاهد اين نگرش در حوزههاي آموزش و فرهنگ هم هستيم. اصرار به بهرهگيري از يك طيف چه تبعاتي ميتواند داشته باشد؟
ظريفيان گفت: دولت آقاي رييسي بهرغم شعار دولت مردمي، سياست خالصسازي را در سطح گستردهاي انجام داده و در حال انجام است و متاسفانه با اينكه دو سال ناكامي را تجربه كرده است، آنهم در حدي كه حتي نيمنگاهي به چهرههاي كاردان و كارنامهدار اصولگرا ندارد، اين روشها با تجربه بسيار ارزشمند چهلساله راه بهجايي نميبرد. ايران براي همه ايرانيان است و در ساخت آن نيز بايد همه افراد ذيصلاح و باتجربه و دلسوز سهيم باشند. اين خودشيفتگي كه فكر كنيم بخش اندكي از يك جريان سياسي دل در گروي پيشرفت و اعتلاي كشور دارند و ديگران بايد از آنان تبعيت كنند يك توهم بيش نيست و تبعات بسيار خطرناكي را به دنبال دارد و نتيجه آن مهاجرت روزافزون سرمايه انساني و خروج سرمايههاي مادي جامعه و نااميدي از اصلاح است.