يوزها در پيشكك چه ميكنند؟
كاري كه تاج و قلعهنويي با جايگاه تيم ملي كردند
علي ولياللهي
بازي تيم ملي ايران مقابل افغانستان بيشتر از اينكه ديالوگهايي در حوزه فني به وجود بياورد دستمايه حواشي و خوانشهاي سياسي- اجتماعي شده است و بيشتر از اينكه به تيم ملي انگيزه بدهد اعتبار آن را زير سوال برده. طبيعي هم هست. وقتي مسابقهاي ارزش فني ندارد طبيعتا مواجهههاي ديگري را از سوي مخاطبان برميانگيزد.
اينكه بازي مقابل افغانستان براي ايران ارزش فني ندارد عبارتي توهينآميز نيست. سطح فوتبال افغانستان تا قبل از آمدن طالبان آنقدر پايين بود كه بيش از هفت دهه نتوانست حتي در مقدماتيترين مراحل يك تورنمنت بزرگ هم كنار ايران قرار بگيرد. بعد از به قدرت رسيدن طالبان اوضاع از قبل هم بدتر شد. به نحوي كه تيم افغانستاني كه غروب روز سهشنبه برابر شاگردان امير قلعهنويي قرار گرفت تعدادي بازيكن داشت كه در هيچ تيمي بازي نميكردند! براي همين شايعه شد كه افغانستان با تيم دومش مقابل ايران قرار گرفت و همين هم شد سوژه طنز فضاي مجازي.
ايران مقابل افغانستان با نتيجه 6 بر يك به پيروزي رسيد. برد پرگلي كه ميتوانست پرگلتر هم باشد. اين برد پرگل نشان داد بچههاي تيم ملي بازي را جدي گرفتند. كادرفني هم بعد از بازي تاكيد كرد از اعضاي تيم خواسته بازي را جدي بگيرند و با تمام توان بازي كنند. حتي فدراسيون قبل از بازي تصاويري منتشر كرد از جلسه آناليز فني رقيب! همه اينها ميتواند در جاي درست خود مورد تمجيد قرار بگيرد اما در اين نقطه و در اين زمان خاص خير! حتي اينكه مربي گفته ما با همه توان بازي ميكنيم و تركيب ثابتش را مقابل افغانستان به زمين فرستاده كه نشان پيروي از يك اصل ثابت در فوتبال است هم شامل همين غلط بودن ميشود. دليلش هم واضح است. همه مردم از خودشان ميپرسند تيم ملي در اين جام چه كار ميكند؟
سواي مصدوميتهاي احتمالي و هزينهاي كه براي سفر ميشود، آنچه بسيار به چشم ميآيد مساله جايگاه است. تيم ملي 6 گل به افغانستان زد و اگر ده گل ديگر هم ميزد تفاوتي به وجود نميآورد. آنچه امروز در خاطر هواداران فوتبال مانده اين است كه تيم ملي مقابل افغانستان هم نتوانست كلين شيت كند. هيچ كس هم ابدا در مورد اين صحبت نميكند كه ضربه كاشته بازيكن رقيب چقدر خوب بود. امير قلعهنويي و فدراسيون فوتبال با بردن تيم ملي به تورنمنت كافا و انجام چنين مسابقاتي با جايگاه فوتبال ايران بازي كردهاند. اين وضعيت قبل از شروع مسابقات و با انتشار خبر شركت ايران در تورنمنت كافا قابل پيشبيني بود اما شكل بازي، زمين مسابقه، اتفاقات بازي و اصلا تمام آنچه بين ساعت 18:30 تا 20:30 روز سهشنبه براي يوزها اتفاق افتاد بسيار بدتر از چيزي بود كه به نظر ميرسيد.
بله! ايران قبل از اين با تيمهاي ضعيفتر هم بازي كرده بود. 17 گل به مالديو و 19 گل به گوام در تاريخ فوتبال كشور ثبت شده اما حضور در آن مسابقات خودخواسته نبود. براساس قرعهكشي و در نخستين مراحل مقدماتي يك تورنمنت بزرگ مثل جام جهاني يا جام ملتها ايران با اين تيمها در يك گروه قرار گرفته بود و بازي برگزار شده بود. اما اينكه يك روز فدراسيون خودخواسته و با ادعاي برگزاري بازي تداركاتي برود سراغ اين تيمها تا روز سهشنبه قفل بود كه اين مرحله نيز توسط تاج، قلعهنويي و دوستانشان اصطلاحا «آنلاك» شد. فدراسيوني كه يك روز اعلام كرد به دليل اسپانسر شدن شركت توليد مشروبات الكلي حاضر نيست تيم ملي را در فلان تورنمنت با حضور بهترين تيمهاي دنيا شركت دهد، اما مدتي بعد تيم ملي را به مسابقاتي برد كه اسپانسرش يك شركت تبليغاتي شرطبندي است و در آن تيمي حضور دارد كه نصف بازيكنانش باشگاه ندارند!