• ۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5526 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۷ تير

بيانيه راسل ـ اينشتين

مرتضي ميرحسيني

اواسط دهه 1950 در سال‌هاي موسوم به جنگ سرد، نگراني بزرگي ميان جمعي از عقلاي جهان شكل گرفت. آنان مي‌ترسيدند كه تصميم‌گيران اصلي در امريكا و شوروي روزي دست به ديوانگي بزنند و در كشمكشي كه ميان‌شان وجود دارد، از سلاح هسته‌اي استفاده كنند. تقريبا همه مي‌دانستند كه به‌كارگيري سلاح هسته‌اي احتمالا به حيات بشر روي كره زمين - حداقل به اين شكلي كه مي‌شناسيم -پايان مي‌دهد و جنگ اتمي عملا هيچ برنده‌اي نخواهد داشت. اما وجود خطري چنين بزرگ، تغييري در كنش و واكنش‌هاي دو ابرقدرت ايجاد نمي‌كرد و نشانه‌اي از تزلزل وجدان دو طرف ديده 
نمي‌شد. 
چنين به نظر مي‌رسيد كه زندگي و آينده نوع بشر به تصميم چند نفر گره خورده است و لغزش يك ابرقدرت و پاسخ متقابل ديگري، كار ميلياردها انسان را تمام مي‌كند. برتراند راسل يكي از آن عقلاي نگران بود. در نامه‌اي به اينشتين نوشت كه به همبستگي مردان علم براي تحريك افكار عمومي و فشار به سياستمداران نياز داريم وگرنه فاجعه‌اي بزرگ همه ما را به كام خود مي‌كشد. اينشتين كه زماني به نيت مهار هيتلر و آلمان نازي در پروژه منهتن (ساخت بمب اتمي) نقش موثري ايفا كرده بود در پاسخ به راسل نوشت كه در نگراني‌ات شريك هستيم و با هر كارزاري كه به بيداري افكار عمومي و توقف رقابت تسليحاتي بينجامد، 
همراهي مي‌كند.
 راسل به پشت‌گرمي اينشتين، متن بيانيه‌اي را آماده كرد و براي گرفتن امضا و تاييد، با گروهي از دانشمندان سرشناس آن سال‌ها به صحبت نشست. اما كار، از چيزي كه در ابتدا تصور مي‌شد، سخت‌تر بود. سايه جنگ سرد نه فقط بر سياست كه بر ذهن و وجدان دانشمندان نيز سنگيني مي‌كرد و بسياري از نوابغ آن روزگار، به يكي از دو ابرقدرت تعلق خاطر داشتند و نمي‌توانستند بي‌طرفانه و به ‌درستي نقش ميانجي را
 ايفا كنند. 
اينشتين نيز چندي بعد از دنيا رفت و راسل در نهايت از 9 دانشمند امضا گرفت و متني را كه معمولا از آن به بيانيه راسل ـ اينشتين ياد مي‌شود، در چنين روزي از جولاي 1955 در لندن رسانه‌اي كرد. «نظراتي كه در اين بيانيه از سوي ما اعلام مي‌شود، نظرات عضوي از يك ملت يا قاره يا دين يا مذهب خاص نيست. 
ما به نمايندگي از نوع بشر صحبت مي‌كنيم. بشري كه ادامه حياتش روي اين كره خاكي، با خطري جدي مواجه شده است. جهان امروز مملو از منازعات سياسي و مذهبي است... ما خواهان طرفداري از يك دسته يا محكوميت دسته ديگر نيستيم.  همه در خطر هستند و ما اگر بتوانيم در اين برهه حساس زماني اين خطر را به خوبي درك كنيم، اميد به پيشگيري از آن را خواهيم داشت... زمزمه‌هايي از برخي محافل قدرت به گوش رسيده است كه ما توانايي آن را داريم تا بمبي بسازيم 2500 بار قوي‌تر از بمب هيروشيما... و صاحب‌نظران همگي بر اين نكته اتفاق‌نظر دارند كه انفجار بمبي كه از آن صحبت مي‌شود، نقطه پاياني بر حيات بشري خواهد بود. آن ‌هم نه يك پايان آني و لحظه‌اي، بلكه نابودي تدريجي و با دردناك‌ترين بيماري‌ها و دهشت‌بارترين شكنجه‌ها 
براي نوع بشر.» 
راسل نوشته بود اكنون دو انتخاب پيش روي بشريت است؛ يكي ادامه همين مسير كه در نهايت به تاريكي و تباهي مي‌انجامد يا بازنگري در برنامه‌هاي نظامي هسته‌اي و مهم‌تر از آن، پذيرش اين اصل كه منازعات دوجانبه جز با گفت‌وگو ختم به خير نمي‌شود و جنگ نبايد يكي از گزينه‌هاي در دسترس سياستمداران باشد، چه آنكه «ما هر قدر در زمان صلح در ممنوعيت به‌كارگيري بمب اتمي به توافق برسيم، به هيچ‌ يك از اين وعده‌ها و پيمان‌ها در شرايط جنگي نمي‌توان 
اميد بست.»
 پس بايد جلوي جنگ را گرفت و «به دنبال روش‌هاي مسالمت‌آميز براي حل دعواها بود.» بعد از اين بيانيه، بسياري در گوشه و كنار جهان به تكاپو افتادند و از آنچه راسل خوانده بود، پشتيباني كردند. كارزار خلع ‌سلاح و صلح به راه افتاد و بحث چگونگي استفاده صلح‌آميز از انرژي هسته‌اي داغ شد.  اما دو ابرقدرت تغييري در برنامه اتمي خودشان ندادند و رقابتي را كه شروع كرده بودند، با همان شدت پي گرفتند. بعد هم چند كشور ديگر سلاح هسته‌اي ساختند و ماجرا را از چيزي كه بود، بدتر و پيچيده‌تر كردند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون