روحالله مومننسب كيست و چه اطلاعاتي از او موجود است؟
بيوگرافي حماسي
تنها اطلاعات منتشر شده درباره روحالله مومننسب بيوگرافي است كه او در سايت شخصي با آدرس مشابه اسم خود منتشر كرده است. سايتي با عنوان «روحالله مومننسب، دبيركل جبهه انقلاب اسلامي در فضاي مجازي». اين سايت، گفتوگوها و سخنرانيها و مطالب روحالله مومننسب را در بردارد. در بخشي با عنوان «مومننسب از زبان مومننسب» او بيوگرافي را درباره خود منتشر كرده كه اگرچه مفصل و طولاني است، اما خبري از ميزان تحصيلات و محتواي تحصيلي او در آن ديده نميشود و بيشتر با ادبياتي حماسي درباره خود توضيح داده و از آنجا به بعد، رزومهاي مفصل از سابقه كاري خود به عناوين مشاور و معاون و مدير ستادي تا مدرس دورههاي فضاي مجازي در اكثريت قريب به اتفاق دانشگاههاي كشور است. او خود را «روحالله مومننسب كه نه! روحالله خمينينسب و فرزند انقلاب حسيني و متولد 1359» معرفي كرده و نوشته كه نسبش به «خورشيد انقلاب» برميگردد و فرزند سببي «حضرت ماه» است كه «از سر تا قلب در آتش عشق ولايت» ميسوزد. تاريخ تولد و متولد شهر شيراز تنها اطلاعات موجود درباره بيوگرافي او است. روايت مومننسب از مومننسب، بيشتر شبيه متن تكگويي يك دكلمه عرفاني-سياسي است. مومننسب خود را اينگونه معرفي كرده است: «من در يك واژه «فداييام»، يك فدايي مجنون اسلام و وطن كه نه! يك مقلد كه پيمانه پيمانه از اكسير بيانات ماه مينوشد و سطح تحصيلات خود را در دانشگاه بصيرت ارتقا ميدهد». تمام بيوگرافي كه مومننسب از خود در سايت شخصياش منتشر كرده با ادبياتي حماسي مشابه جملات فوق است. درباره عملكرد تحصيلي خود موردي قيد نكرده و شروع كار خود در حوزه فضاي مجازي را دهه 70 معرفي كرده است: «از سال ۱۳۷۷ با دهكده جواني وارد فضا شده و با چترومها، جهاد تبيين را شروع كرده» و از سال 1382 با شروع وبلاگ نويسي و «افسر كوچك جنگ نرم» شده است. او در مورد خصوصيات روحي خود در سالهاي بعد نيز نوشته است: «بر شكم و شهوت شورش كردم، به تعقيب هواي نفس رفتم و بدانديشي پليد مال را در خود كشتم و در گذرگاه غربت به عشق وصال يار شتاب كردم». مومننسب در اين رزومه حماسي كه به دست خود ثبت كرده، درباره سابقه شاعري نيز نوشته و گفته است: «شاعري نميدانم ولي از خواب و بيخيالي برخي شاعران انقلابي، پابرهنه به اين ميدان آمدم و چند شعري را در وصف سرخوشي هالو، هيلا و ديگر هلوهاي حراميها گفتهام كه حرامشان باد و افتخار ميكنم كه در برداشتن نقاب سبز از چهره جنبش قهوهاي با اصحاب وطنفروشي بارها رودررو، قلم به قلم شدهام و بسي دشنام خوردهام!» او همچنين در ادامه ليست بلندبالايي از مسووليتهاي خود، از «معاون فضاي مجازي سازمان بسيج وزارت نفت» و «رييس ستاد مركزي عفاف و حجاب در فضاي مجازي» تا «رييس اجراي احكام فضاي مجازي دادستاني كل كشور» و «كارشناس معاونت پيشگيري از وقوع جرم قوه قضاييه» را به همراه عناوين تعداد زيادي از لوحهاي تقدير خود نيز در اين بخش منتشر كرده است.
در داخل اين وبسايت يك دوره با عنوان «دوره فضاي مجازي استاد روحالله مومننسب» نيز ديده ميشود. دورهاي كه با تعاريفي از قبيل «اگر از هك شدن ميترسيد، اگر در مورد فيلترينگ و فيلترشكنها سوال داريد، اگر اعتياد به فضاي مجازي داريد، اگر نگران تاثير مخرب امواج بر بدنتان هستيد» و «اگر ميخواهيد خودتان يا فرزندانتان يا دانشآموزانتان از آسيبهاي فضاي مجازي در امان باشيد» معرفي شده است. اين دوره بر اساس معرفي، 30 سرفصل، 132 جلسه و داراي 295 فايل است كه در معرفي آن قيد شده كه «اساتيد دوره حاضر تلاش ميكنند تا هر فرد ثبتنامكننده را به سطح مربي برسانند تا دانشپژوه اين آموزش، بتواند ضمن يادگيري كلياتِ فضاي مجازي و رسانه، نقشي موثري در تربيت ديگر كاربران فضاي مجازي داشته باشد» و كساني كه در آزمون اينترنتي آن موفق شدند مدرك نيز ارايه ميشود. قيمت دوره نيز 550 هزار تومان تعيين شده است. اساتيد دوره هم مومننسب، جواد جاويدنيا، سيد عليرضا آلداوود و آيتالله محيالدين حائريشيرازي است. در وبسايت مومننسب بخشي به عنوان دوستان وجود دارد؛ قسمتي كه عموما وبسايتها براي معرفي وبلاگهاي شخصي يا سياسي چهرهها قرار ميدهند. او در اين بخش وبلاگ دو نفر را ثبت كرده است؛ وبلاگ «از سر نوشت» و وبلاگ «مسعود دهنمكي»! وبلاگ «از سر نوشت» متعلق به حسين غفاري است. اين وبلاگ از سال 1382 فعال است و موارد زيادي درباره جنگ سايبري و جنگ نرم در ميان مطالب آن وجود دارد. حسين غفاري نيز در وبلاگ خود بيوگرافي ادبي از خود ثبت كرده، با ادبياتي مشابه روحالله مومننسب. غفاري نوشته كه متولد سال فتح خرمشهر است و بيشتر روستايي است تا شهري. كارشناسي ارشد تاريخ دارد و مواردي از سابقه تدريس خود را نيز قيد كرده، اما وضعيت شغلياش را با يك جمله ثبت كرده است: «همه كاره و هيچ كاره». با اين وجود در گفتوگوهاي موجود از غفاري از او به عنوان «بنيانگذار موسسه تربيت رسانهاي باران» نام برده شده و ويديوهايي از سخنراني و مصاحبههاي وي درباره «سواد فضاي مجازي» موجود است. به نظر ميرسد موسسه تربيت رسانهاي باران در سال 1390 راهاندازي شده است. اسفند ماه سال 1400 خبرگزاري فارس گزارشي از رونمايي مجموعه مقالاتي كه تحت عنوان «نامه باران» منتشر شده و متعلق به اين موسسه است را منتشر كرد. مقالاتي كه بر اساس گزارش فارس، درباره «تربيت رسانهاي» است و به پنج زبان دنيا نيز ترجمه شده است. دومين پيوند وبلاگي مومننسب با مسعود دهنمكي است. چهره پرحاشيه دهه 70 و 80 كه روزگاري شمايل انصار حزبالله بود و بعد از ماجراي پيچيده حضور او در غائله كوي دانشگاه، بعدها دوربين دست گرفت و فيلم ساخت. حلقه شغلي و راهبردي بين مومننسب و غفاري روشن است؛ هر دو مديران از نسل جديد كه ميخواهند در حوزه فضاي مجازي جبهه انقلابي فعال باشند؛ ضد سرمايهداري جهاني هستند و سعي در تدوين و طراحي براي تثبيت فيلترينگ دارند؛ چراكه فضاي مجازي و اينترنت بدون فيلترينگ هم ابزار امپرياليسم است و هم به بارداري دختر نوجوان ختم ميشود. ارتباط بين مومننسب و دهنمكي اما فقط قابل تعريف در چارچوب فكري است كه احتمالا قرابتهاي ذهني جدي بين اين دو وجود دارد.