• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5545 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۹ مرداد

چراغ‌ها دارند خاموش مي‌شوند

كامران مشفق آراني

ما ناگزير سعي مي‌كنيم ماهيت فناوري را درك كنيم، وقتي در باب بمب اتم حرف مي‌زنيم ناخواسته از ترس‌مان از علم سخن مي‌گوييم و خاطرات ترسناك توسعه سلاح‌هاي كشتار جمعي در ذهن‌مان رقم مي‌خورد. اما بعدهاي ديگري هم وجود دارند مانند «بيوفيزيك» كه در حال حاضر توانسته است توانمندي انسان‌ها را بهبود بخشد. اين بدان معناست كه بشر توانسته طبيعت ارگانيك را طوري تغيير دهد كه شرايط بقا بيش از پيش به نفعش باشد. بدون ترديد شايد مهم‌ترين اثر مارتين هايدگر نگارش كتاب «هستي و زمان» باشد، او در اين كتاب دركش از هستي و زمان را توضيح مي‌دهد و همين‌طور در پس زمينه افكارش در لايه‌هاي زيرين پاسخ‌هايي به پرسش‌هاي‌مان درباره تكنولوژي ارايه مي‌كند، شايد وي را بتوان در زمره بهترين منتقدين مدرنيته در قرن بيستم دانست. 
از آنجايي كه هايدگر عموما به دليل پديدار‌شناسي و نگاه اگزيستانسياليستي‌اش مشهور است ولي بايد پذيرفت كه وي به فلسفه انتقادي باور دارد. ساختار نحوه نگرش ما به شرايط جهان مدرن، رويكرد و تعامل ما را در مواجهه با تكنولوژي رقم مي‌زند. تصورات قبلي بشر از فناوري طوري بود كه آن را يك سيستم خارجي درنظر مي‌گرفت و آن را يك موجوديت مجزا از خودش فرض مي‌كرد. همان‌طور كه هايدگر جدايي سوژه و ابژه را با مثال جدايي بشر و هستي رد مي‌كند، همچنين در ادامه جدايي بشر و تكنولوژي را مردود مي‌داند. از نظر او انسان‌ها عموما همه موجودات را زير سوال مي‌برند. در درون هستي و تعاملات اساسي؛ سه مقوله «انسان»، «پرسشگري» و «كنجكاوي» مفاهيمي هستند كه اساسا درهم تنيده شده‌اند. به همين دليل است كه معناي اصلي فناوري بسيار اهميت دارد. به طرز عجيبي ما خود تكنولوژي هستيم و تكنولوژي بخشي از خود ماست.
 حال بايد پرسيد تكنولوژي چيست؟ به عقيده هايدگر براي درك فناوري، ما درنهايت نياز به درك ماهوي آن داريم. در مورد تكنولوژي ما معمولا به ماهيت آن فكر نمي‌كنيم؛ بلكه معمولا فكر مي‌كنيم كه فناوري چگونه روي ما تاثير خواهد گذاشت يا اينكه كاربرد آن در موارد خاص چگونه خواهد بود. گرچه اينها سوالات بدي نيستند، حتي تا حدي ضروري نيز به نظر مي‌رسند، اما آنچه كه هايدگر درنظر مي‌گيرد اين است كه بايد مستقيما ماهيت آن را مورد پرسشگري قرار داد. وقتي از اصل تكنولوژي سخن به ميان مي‌آيد عموم ما به گوشي تلفن همراه خودمان يا صفحه تلويزيون به عنوان عينيت فيزيكي آن فكر مي‌كنيم، اما اين ماهيت فيزيكي مفهوم اساسي ماهيت تكنولوژي نيست، از نگاه هايدگر انسان در واقع به نوعي نسبت به اساس معناي تكنولوژي كور است. او مي‌گويد: ما هرگز رابطه خود را با ذات فناوري تجربه نخواهيم كرد تا زماني كه صرفا آن را نمايندگي كرده و دنبال كنيم. او تلاش مي‌كند تا به ما بگويد تا زماني كه ما در نگرش خاصي نسبت به فناوري، نسبت به فايده نهايي و هدف آن باقي بمانيم، هرگز نمي‌توانيم ماهيت آن را و حتي ارتباطش با خود را به درستي درك كنيم.
 هايدگر تلاش مي‌كند يك چيز را نيز از بين ببرد؛ او باور دارد كه تصور رايجي در جامعه وجود دارد كه مي‌پندارد تكنولوژي يك پديده خنثي است. او صراحتا اين نكته را رد مي‌كند و بر اين نظريه قائل مي‌شود كه تكنولوژي انواع و اقسام توشه‌هاي اخلاقي را با خود به جامعه عرضه مي‌كند. فناوري كل مسير جامعه را به عنوان يك كل تغيير مي‌دهد. در هيچ قلمرو ممكن الوجودي تكنولوژي نه تنها خنثي نيست بلكه تنها يك ابزار هم نيست. درك اين نكته بسيار مهم است كه تكنولوژي در عصر حاضر به عنوان يك پديده متافيزيكي تلاش مي‌كند تا ظاهر شود. هايدگر تلاش مي‌كند جوهر اساسي فناوري را درك كند در عين حال تصورات قبلي در اين زمينه را كه اين يك وسيله خارجي و يك پديده ناشي از فعاليت انساني است را رد نمي‌كند. از نظر هايدگر جوهر متافيزيكي تكنولوژي لزومي ندارد با حقيقت پيراموني ابزار فعاليت انساني در تضاد باشد. درنهايت وي تلاش مي‌كند اين مهم را منتقل كند كه اگرچه درست است تكنولوژي يك ابزار دراختيار بشر است اما در ذيل اين موضوع مي‌خواهد بيان كند تمام ديدگاه‌هاي مختلف در اين خصوص الزاما اشتباه نيست و با هم در تقابل نيستند، بنابراين با حركت رو به جلو سه ادعاي مهم مطرح مي‌شود كه هايدگر در مورد آنها نكاتي را مطرح مي‌كند؛ اول از همه تكنولوژي يك ابزار صرف نيست، خنثي هم نيست و اين درنهايت مسيري براي شناخت جهان است. دوم فناوري يك فعاليت انساني محض نيست، اما درنهايت فراتر از تسلط بشر تكامل خواهد يافت و همين‌طور بسيار گسترده‌تر از درك بشر، درنهايت نيز كه به عنوان سومين گزاره مطرح مي‌كند اين است كه تكنولوژي بالاترين خطر بالقوه واقعي است، اين جايي است كه بشر بايد با احتياط بيشتري نسبت به آن گام بردارد، نه لزوما به معناي فيزيكي آن، بلكه در لايه‌هاي متافيزيكي و مفهومي. ما در معرض خطر ديدن جهان فقط از طريق يك لنز فناوري هستيم، بنابراين تكنولوژي به عنوان وسيله‌اي براي درك جهان به ما اجازه مي‌دهد تا در درياي بيكران غوطه‌ور شويم، براي شناسايي ماهيت فناوري درنهايت لاجرم نياز به پاكسازي خواهيم داشت. از ديد هايدگر پاكسازي راهي براي افشاي يك ايده است. بهترين مثال خوب از اين استعاره مفهومي مانند خاموش كردن يك لامپ است زماني كه شما چيزي را پيش از خاموش شدن ديده‌ايد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون