• ۱۴۰۳ شنبه ۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5548 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۵ مرداد

بحث اقبال عمومي

تبسم نمازي

اين روزها با داغ شدن بحث انتخابات اسفندماه، مساله آمدن يا نيامدن اصلاح‌طلبان، ظاهرا به دغدغه جدي جريان اصولگرا تبديل شده است. از يك سو طبيعي است كه آمدن اصلاح‌طلبان آرايش سياسي اصولگرايان را تغيير داده و از همين روي هم آنان مايل باشند تا هرچه زودتر تكليف خود را بدانند. اما نكته جالب سوي ديگر ماجراست كه اصولگرايان معتقدند كه اصلاح‌طلبان از هيچ اقبال عمومي برخوردار نبوده و به قول روزنامه كيهان ورشكسته سياسي‌اند. هرچند در دو انتخابات گذشته بخشي از اصلاح‌طلبان دقيقا با همين تحليل كه مردم ديگر به آنها راي نخواهند داد و از آنها عبور كرده‌اند، از شركت در انتخابات منصرف شدند و برآيند آنان اين بود كه در حاكميت يك‌دست حقايق آشكار خواهد شد اما اگر اين گزاره را كه اصلاح‌طلبان چون از پايگاه اجتماعي برخوردار نيستند پس ورشكسته سياسي هستند را بپذيريم، چند پرسش را پيش مي‌آورد: 
1- اگر اصلاح‌طلبان از پايگاه راي برخوردار نيستند، چرا آمدن يا نيامدن‌شان بايد براي اصولگرايان و در كل، براي نظام سياسي مهم باشد؟ مگر اينكه آنها پايگاه رايي داشته باشند كه آن پايگاه، بر ميزان مشاركت سياسي مردم تاثير معناداري داشته باشد. فرض كنيد يك حزب دست چندم در فرانسه تصميم بگيرد كه در انتخابات رياست‌جمهوري شركت نكند، اين عدم شركت چقدر مهم است؟
2- جريان اصولگرا هميشه اصلاح‌طلبان را به غربگرايي و به انحطاط كشاندن كشور متهم كرده است، آيا شركت نكردن اين گروه با اين حساب گزينه بهتري نبايد باشد؟ مثلا آيا نظام سياسي به دنبال شركت سلطنت‌طلبان در انتخابات است يا نظر سلطنت‌طلبان كه در همه اين سال‌ها انتخابات را تحريم مي‌كردند براي نظام سياسي مهم بود؟ اما چرا نقش  اصلاح‌طلباني كه به گفته آنها ديگر در بين مردم جايي ندارند، مهم است؟
3- اگر بپذيريم كه گزاره جريان اصولگرا كه اصلاح‌طلبان پايگاه اجتماعي خود را در بين مردم از دست داده‌اند درست است، سوال مهم‌تر اين است كه آن پايگاهي كه در گذشته متعلق به اصلاح‌طلبان بوده حالا متعلق به كيست؟ آيا سبد راي آنها به سبد اصولگرايان اضافه شده است؟ يعني مردمي كه زماني به اصلاح‌طلبان اعتماد مي‌كردند حال فهميده‌اند كه در تمام اين سال‌ها اشتباه مي‌كرده‌اند و حق با اصولگرايان بوده و حال به تفكر اصولگرايي روي آورده‌اند كه باز هم در اين صورت عدم شركت اصلاح‌طلبان در انتخابات اصلا موضوعيتي ندارد، چراكه با عدم حضور آنان هم صف‌هاي طولاني در حوزه‌هاي راي‌گيري شكل خواهد گرفت و نظام قادر است تا اقتدار خود را به نمايش گذارد.
انتخابات پيش رو از اين حيث بسيار مهم است، چراكه ميزان مشاركت مردم در انتخابات مي‌تواند بيانگر بسياري از مسائل باشد. اگر اين ميزان، مانند دو انتخابات اخير پايين باشد ديگر نه كرونايي هست و نه دولت غير اصولگرايي كه بشود كاسه و كوزه‌ها را برسرش آوار كرد. ديگر اصولگرايانند و شعارهايي كه در حد همان شعار باقي ماند.
حسن روحاني، دو سال پس از دراختيار گرفتن كشور با تورم بي‌سابقه 27 درصدي در آن زمان، انتخابات مجلسي را برگزار كرد كه 65 درصد مردم در آن شركت كردند و در انتخابات رياست‌جمهوري بعد هم با افزايش قابل توجه آرا مواجه شد. اما هم او مشكلات اقتصادي را ناشي از تحريم‌هاي ظالمانه‌اي عنوان مي‌كرد كه بر ملت ايران تحميل شده است. اما دولت رييسي با اين شعار بر سر كار آمد كه مشكلات اقتصادي نه به تحريم‌ها كه به بي‌كفايتي مديريتي باز مي‌گردد و قيمت مرغ و گوشت ربطي به تحريم‌ها ندارد يا قاليباف رييس مجلس معتقد بود كه با مديريت جهادي و انقلابي قيمت مرغ را به زير 9 هزار تومان مي‌رساند كه امروز نزديك به 120 هزار تومان است.
با اين حساب اگر ميزان مشاركت در انتخابات پيش رو پايين بيايد ديگر بهانه‌اي نيست. قطعا جريان اصولگرا كه خود را نظام معرفي كرده كه نمي‌پذيرد مشاركت پايين در واقع ريزش راي نظام سياسي است، پس آن موقع بايد تحليل كند كه راي اصلاح‌طلبان، امروز در سبد كدام گروه‌هاست. يا اين پايگاه حتي از اصلاح‌طلبان كه تا ديروز در زمين حاكميت بازي مي‌كردند خارج شده و به بيرون از نظام ميل پيدا كرده يا هنوز در داخل كشور است و به دليل ناكارآمدي مجلس و دولت انقلابي سرخورده است كه در هر دو شكل به نفع اصولگرايان و كل نظام سياسي كشور نيست. اما از آن بدتر آن است كه گروهي تلاش كنند تا اعتماد عمومي را هم خدشه‌دار كرده و اصالت صندوق راي را كه محل گفت‌وگوي مردم با حاكميت است سلب كنند. مشاركت پايين هم يك گفت‌وگو و شكلي از مواجهه مسالمت‌آميز مردم با حكومت است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون