«اعتماد» آخرين تحركات رسانهاي مرتبط با انتخابات را بررسي ميكند
عمليات روانيعليه اصلاحات
مهدي بيكاوغلي
راهبرد جريان اصلاحات در انتخابات 1402 چه خواهد بود؟ اين پرسشي است كه اين روزها بسياري از چهرهها و رسانههاي اصولگرا تلاش ميكنند به زعم خود پاسخي براي آن بيابند. از حسين شريعتمداري، غلامعلي حداد عادل و محمد رضا باهنر و...گرفته تا فارس و تسنيم و مشرقنيوز و... هركدام تلاش ميكنند روايتهاي مورد نظر خود را از زبان اصلاحطلبان به فضاي عمومي جامعه مخابره كنند. چهرههاي اصلاحطلب اما تلاش ميكنند به جاي طرح مطالبات خود از خواستههاي مردم سخن بگويند و مطالبات جامعه را پيگيري كنند. رهبر جريان اصلاحات بارها اعلام كرده، اعضاي اين جريان مايل به مشاركت در انتخابات مطابق قانون اساسي هستند. اما مساله آن است كه بستري براي حضور چهرههاي اصلاحطلب در انتخابات فراهم نشده است. با نگاهي به آخرين آوردگاههاي انتخاباتي كشور در سالهاي 98 و 1400 مشخص ميشود كه جريان اصلاحات امكان استفاده از كمترين ظرفيتهاي خود را هم نداشته است. رد صلاحيت چهرههاي برجسته اصلاحطلب هم در انتخابات مجلس يازدهم (98) و هم انتخابات رياستجمهوري سيزدهم (1400) جايي براي مشاركت در انتخابات را براي اين طيف باقي نگذاشت. تيغه ردصلاحيتها اما به اندازهاي تيز شد كه حتي افرادي مانند اسحاق جهانگيري، علي لاريجاني، مسعود پزشكيان و... نيز نتوانستند از گزند ردصلاحيتها در امان بمانند. آش ردصلاحيتها در سال1400 به اندازهاي شور شد كه حتي آيتالله آملي لاريجاني، عضو شوراي نگهبان هم تاب نياورده و در نامهاي رسمي كنارهگيري خود را از شوراي نگهبان اعلام كرد. در ادامه حتي رهبر انقلاب هم نسبت به اين نوع ردصلاحيتها زبان به انتقاد گشوده و خواستار دلجويي از برخي افراد ردصلاحيتشده شدند.
اخبار كذب از راه ميرسند!
ديروز خبرگزاري فارس در گزارشي اختصاصي از ثبتنام افرادي چون علي ربيعي، الياس حضرتي، حسين مرعشي، محسن هاشمي، مجيد انصاري، آذري جهرمي، طيبنيا، پروانه مافي، زهرا ساعي، محمدعلي وكيلي، طيبه سياوشي، سهيلا جلودارزاده و... در انتخابات خبر داد.
اما دقايقي پس از انتشار اين خبر ابتدا الياس حضرتي خبر را تكذيب كرد؛ بعد نوبت به علي ربيعي رسيد كه در گفتوگو با خبرنگار اعتماد اعلام كند: ديروز در نشست دفاعيه يكي از دانشجويان حضور داشته و بعد هم براي استراحت به خانهاش رفته است! ربيعي به شوخي گفت: «مگر اينكه در زمان خواب، فرم ثبتنام انتخاباتي را پر كرده باشم!» آذري جهرمي، وزير پيشين ارتباطات هم در كانال تلگرام خود خبر خبرگزاري فارس را تكذيب كرد و به كنايه نوشت كه شور انتخاباتي با عمليات رواني ايجاد نميشود. پس از اين دو تكذيبيه بود كه ساير تكذيبيهها هم يكي يكي از راه رسيدند، حسين مرعشي، محسن هاشمي، محمود واعظي، پروانه مافي، كواكبيان، جلودارزاده و طيبه سياوشي در تكذيبيههايي بلند بالا ثبتنام در انتخابات مجلس دوازدهم را تكذيب كردند. اما حتي خبرنگاران تازهكار و كارآموزان رسانهها هم ميدانند براي آگاهي از ثبتنام يا عدم ثبتنام يك فرد يا جريان بايد يا با خود فرد تماس بگيرند يا اينكه از سخنگوي جريان ياد شده، موضوع را جويا شوند. اين در حالي است كه خبرگزاري اصولگراي فارس بدون طي اين مراحل، خبر ثبتنام افراد يادشده را منتشر كرده است. پيش از اين هم چهرههايي چون حدادعادل اصلاحطلبان را متهم به ناز كردن براي نظام كرده بودند. همچنين باهنر براي اصلاحطلبان شرط گذاشته بود و آنها را فرزندان ناخلف دانسته و حسين شريعتمداري انواع و اقسام انگها و انگارهها را عليه اصلاحطلبان منتشر كرده است.
راهبرد «عمليات رواني» در اردوگاه اصولگرايي
اما ريشه اين نوع فضاسازيها در اردوگاه اصولگرايي از كجا ناشي ميشود و چرا ارگان رسمي جناح اصولگرا اينگونه بيپروا اقدام به انتشار اخباري بدون پشتوانه و كذب ميكند؟ عمليات رواني، راهبردي است كه اصولگرايان طي دورههاي اخير حساب جدي روي آن باز كردهاند. پس از شكست جدي محافظهكاران دست راستي در انتخابات سال 76، اصولگرايان تلاشهاي دامنهداري را صرف شكلدهي به رسانههايي كردند تا در بزنگاهها بتوانند از آنها بهرهبرداري كنند. راهاندازي بسياري از خبرگزاريهاي اصولگرا از منابع بيتالمال طي سالهاي پاياني دهه 70 و آغاز دهه 80 در راستاي اين رويكرد تازه قابل تحليل است. تا قبل از راهاندازي اين رسانهها، اصولگرايان عمليات رواني خود را انحصارا از طريق صدا و سيما ساماندهي ميكردند. ماجراي كارناوال عصر عاشورا در روزهاي منتهي به دوم خرداد 76، مهمترين تصويري است كه از راهبرد عمليات رواني محافظهكاران در اذهان عمومي ايرانيان و فعالان سياسي به جاي مانده است. اما شكست سنگين اين طيف در دوم خرداد 76، ضرورت استفاده از جريان رسانهاي فراگير را براي اصولگرايان يادآور ساخت. پس از كارناوال عصر عاشورا، اصولگرايان پرده بعدي عمليات رواني عليه اصلاحطلبان را سال79 در ماجراي كنفرانس برلين استارت زدند. پخش تصاوير عريان اپوزيسيون ايراني از اخبار صدا و سيما و تقطيع برخي تصاوير چهرههاي اصلاحطلب، هرچند در آن زمان، باعث بهت و حيرت بسياري شد اما با گذشت زمان مشخص شد اين رويكردي برآمده از راهبرد خاص اصولگرايان براي حذف رقيب به هر قيمتي است. استفاده از عمليات رواني براي راديكالهاي راست در تمام برهههاي انتخاباتي بعدي هم تكرار شد؛ اعلام پيروزي زودهنگام محمود احمدينژاد توسط روزنامه كيهان در انتخابات 84، پخش خبرهاي كذب در خصوص خانواده ميرحسين موسوي در سال88، فضاسازي پيرامون ردصلاحيت آيتالله هاشميرفسنجاني در انتخابات 92، خبرسازيهاي جعلي در خصوص حسن روحاني در انتخابات 96 و... از ديگر تجربههايي بود كه از رويكرد عمليات رواني اصولگرايان ثبت شده است. در كنار راهبرد عمليات رواني، اصولگرايان همواره از تيغه تيز رد صلاحيتها هم براي پيروزي در انتخابات بهره ميبردند. اينبار هم با نزديك شدن به انتخابات سال92، ساختارهاي رسانهاي اصولگرا، دست به كار شدهاند تا با استفاده از اخبار كذب و دروغ در خصوص چهرههاي اصلاحطلب به زعم خود فضاي انتخابات را به نفع خود ساماندهي كنند! اما بايد ديد، آيا اينبار هم افكار عمومي ايرانيان تحتتاثير اين بازيها و اين نوع عملياتهاي رسانهاي قرار ميگيرند يا خواستار توجه به مطالبات بحق خود هستند. مطالباتي كه اصولگرايان نشان دادهاند، تلاشي براي تحقق آنها نخواهند كرد؛ چرا كه آنها بيشتر به دنبال رضايت طرفداران خود هستند تا مطالبات مردم.