سيمين سليماني
بخش منطقهاي شانزدهمين جشنواره موسيقي نواحي ايران، در دو بخش «نشستهاي پژوهشي» و «اجراهاي صحنهاي» به دبيري محمدعلي مرآتي به صورت غير رقابتي، از 6 تا 23 تيرماه به ميزباني ۵ استان گلستان (۶ الي ۸ تير)، چهارمحال و بختياري (۱۰ تا ۱۲ تير)، آذربايجان شرقي (۱۴ تا ۱۶ تير)، كرمانشاه (۱۷ تا ۱۹ تير) و كرمان (۲۱ تا ۲۳ تير) برگزار شد. اين رويداد كه در سال جاري به صورت منطقهاي در پنج نقطه مذكور انجام شد با انتقادات بسياري مواجه شد. اگرچه هنگامي كه اين جشنواره به صورت متمركز در كرمان برگزار ميشد هم انتقاداتي را به همراه داشت. جشنواره امسال به دو بخش منطقهاي و ملي- بينالمللي تقسيم شده است و بخش ملي- بينالمللي آن در تهران برگزار خواهد شد. مرآتي دليل انتخاب تهران را اينطور عنوان كرده بود: «پايتخت از شرايط ميزباني و ظرفيت بالاتري براي برگزاري بخش دوم جشنواره برخوردار است.» اما علاوه بر موضوع برگزاري منطقهاي و پراكندگي بخش اول، انتقادات ديگري از جمله پرداخت نشدن هزينههاي رفتوآمد هنرمندان، زيرساختهاي نامناسب برگزاري اجراهاي صحنهاي، سالنهاي خالي از تماشاچي و... هم به اين دوره جشنواره توسط فعالان موسيقي نواحي وارد آمد كه با تعدادي از آنها در ادامه گفتوگو كرديم، سپس سراغ دبير جشنواره رفتيم و پاسخهاي او را شنيديم.
جشنواره موسيقي نواحي
ميدان كسب تجربه نيست
ابراهيم كهندلپور، خواننده و نوازنده سهتار قشقايي عنوان ميكند: «من چند سالي است ديگر در جشنوارهها شركت نميكنم، مساله فقط برگزاري جشنواره نيست، متاسفانه ميبينيم كه هنرمندان موسيقي نواحي پس از جشنواره رها ميشوند.» او درباره منطقهاي برگزار شدن جشنواره نيز ميگويد: «من فكر ميكنم اگر جشنواره تمركز داشته باشد به لحاظ مديريت و سازماندهي ميتواند بهتر برگزار شود. نفس برگزاري اين جشنوارهها اين است كه هنرمندان موسيقي نواحي در يك جا جمع شوند و با هم تبادل نظر كنند و همديگر را ببينند و اينكه بخواهد غيرمتمركز باشد، به شخصه فكر ميكنم تاثيرات مثبتش از متمركز برگزار شدن، كمتر خواهد بود.»
او ادامه ميدهد: «يكي از دستاوردهاي موسيقي نواحي از زماني كه بحث جشنوارهها شروع شد، اين بود كه هنرمندان بسياري از نواحي مختلف در يك جا جمع ميشدند، با هم آشنا ميشدند و با يكديگر مواجهه مستقيم داشتند. در موسيقي نواحي دسترسي به امكانات كمتر است، به همين دليل سالي يكبار به مدت يك هفته تا ده روز به اين بهانه ميتوانستند در جايي متمركز شوند كه در حاشيه برگزاري اتفاقات خوبي هم ميافتاد. اين شكل برگزاري به صورت پراكنده دستاوردي ندارد.»
كهندلپور در قياسي جشنوارههاي پيشين را بهتر از جشنوارههاي اخير توصيف ميكند و ادامه ميدهد: «بايد به اين نكته هم دقت كرد، هنرمندي كه از يك ناحيه براي جشنواره اعزام ميشود، از چه فيلترهايي رد ميشود؟ آيا اساتيد آن حوزه نظارتي بر اين انتخابها دارند؟ كه مهمترين مشكل جشنوارهها اين است آيا كساني كه روي صحنه مينوازند در جايگاهي هستند كه به عنوان نماينده يك قوم بنوازند؟ من فكر ميكنم به تدريج اين جشنواره قوام خود را از دست داده است. اگر جشنوارههاي ده، پانزده سال پيش را با جشنوارههاي كنوني مقايسه كنيد، كاملا متوجه ميشويد كه كيفيت جشنوارههاي پيشين، قابل قياس با جشنوارههاي اخير نيست. هنرمنداني در جشنوارههاي قبلي حاضر ميشدند كه شاخص آن منطقه بودند ولي متاسفانه به تدريج صرفا بحث برگزاري جشنواره مهم شد و بحث كيفي جشنواره به نظر من خيلي افت كرد.»
او ميگويد: «وقتي شما نماينده قومي در يك جشنواره ميشويد، بحث حيثيتي آن قوم مطرح ميشود. در جشنوارهاي كه نماينده اقوام مختلف براي اجرا حاضر ميشوند به نظر من بايد افراد پختهاي روي صحنه بروند و اگر هم فرد جواني ميرود بايد چند پيشكسوت هم او را تاييد كرده باشند. جشنواره موسيقي نواحي ميدان كسب تجربه نيست بايد به موازات اين جشنواره، جشنواره ديگري براي جوانان برگزار كنند كه استعداديابي شوند ولي در جشنواره نواحي يك جوان بايد بسيار سطح بالايي داشته باشد كه در كنار پيشكسوتان و افراد پخته بنوازد.»
اين برنامه، يك دورهمي بود نه جشنواره
صفرعلي رمضاني، خواننده و نوازنده گيلاني نيز درباره تجربهاش از اين دور جشنواره اينطور عنوان ميكند: «من جشنوارههاي ملي و بينالمللي زيادي شركت كردهام. اول اينكه ما همه اقوام را نديديم و اين دور تقسيمبندي كرده بودند كه به اين موضوع كاري ندارم. اصل حرف من اين است كه اين جشنواره نبود و به نظرم سطح آن اصلا در حد ملي و آنطور كه بايد، برگزار نشد. اين برنامه، يك دورهمي بود نه جشنواره. متاسفانه اجراها به غلط معرفي ميشدند به جاي اينكه در اين جشنواره يك مجري مسلط و واقف به كار بيايد و اجراها و قطعات را معرفي كند، دبير جشنواره ميكروفن به دست قطعات را معرفي ميكرد آن هم به غلط! مديران برگزاري بايد برنامه را زيرنظر داشته باشند نه اينكه روي سن مجريگري كنند.»
وي ادامه ميدهد: «قرار بود اجراهاي ما به اين صورت باشد كه در منطقه آزاد ارس برگزار شود، شايد جالب باشد كه بگويم، سالن زير پنجاه نفر جمعيت داشت و اغلب كساني كه آنجا بودند يا مجري برگزاري بودند يا خودشان برنامه داشتند. استقبال خيلي كم بود و جاي تعجب داشت. در سطح كلان برگزاري اين جشنوارهها براي اين است كه مردم، اقوام را ببينند و با هم ارتباط بگيرند، ظرفيتهاي موسيقي را بشناسند ولي اصلا اينطور نبود، بهطور كلي ميتوان گفت ما تماشاگر نداشتيم و حتي جايي بود كه صدابردار هم نداشتيم! دبير جشنواره بارها گفت صدابردارانِ ما حرفهاي هستند ولي من خودم هنگام اجرا بيست بار فقط صداي ناهنجار سوت بلندگو را شنيدم و به نظرم صدابرداري بسيار ضعيف بود. اصلا اين برنامه در حد جشنواره نبود.» رمضاني همچنين درباره ديگر ضعفهاي اين جشنواره عنوان ميكند: «سالهاي قبل كه به جشنواره ميرفتيم، غولهاي اتنوموزيكولوژي را از نزديك ميديديم و با آنها همصحبت ميشديم امسال كسي نبود.»
او در پايان به مشكلي اشاره كرد كه ديگر هنرمندان نيز به آن اشاره داشتند. «يكي ديگر از مسائل نامطلوب اين جشنواره، بحث هزينهها بود. هزينه رفتوآمد و غذا كه هنرمند را مجبور به مواجهه با ادارات كل استانهاي محل سكونتشان كرد. خود من چند بار به اداره كل گيلان مراجعه كردم تا هزينهاي كه كردم را دريافت كنم اين توهين به يك هنرمند است. اين مساله واقعا جاي خجالت دارد. همچنان هم تا به امروز كه ششم مرداد ماه است، هزينه را دريافت نكرديم. جشنواره موسيقي نواحي براي خودش يك رويداد مهم بود، اما متاسفانه روز به روز از كيفيت آن كاسته شد و متاسفانه ديگر چيزي از آن ابهت پيشين را ندارد. اميدواريم كه اين نقايص برطرف شوند و دوباره شاهد برگزاري مطلوب و سطح بالاي جشنواره باشيم.»
دنبال كسي كه زحمت ميكشد، نيستند
عاشيق احد ملكيعليشاهي، نوازنده و خواننده موسيقي عاشيقي آذربايجان نيز ميگويد: «من بارها در جشنوارههاي ايران و خارج ايران اجرا داشتم و اجراهايم مورد تقدير قرار گرفتند؛ درجه هنري اعطا كردند آن وقت امسال جشنواره برگزار شده و اصلا ما نفهميديم كه چه زماني اين جشنواره برگزار شده و چه زماني پايان يافته است و هيچ دعوتي هم از ما نكردند.» او ادامه ميدهد: «متاسفانه يك عدهاي مسوولان برگزاري اين جشنوارهها شدهاند كه اصلا تخصصي ندارند. هر كس، هر فردي را بخواهد دعوت ميكند. آقاي درويشي روستا به روستا براي همصحبتي و آشنايي با هنرمندان موسيقي فولكلور ميرفت. در اين جشنوارههاي اخير دغدغه آنچناني و به اين شكل ديگر ديده نميشود. اصلا فكر ميكنم همه چيز مافيايي شده و اساسا دنبال كسي كه زحمت ميكشد، نيستند.»
ملكيعليشاهي همچنين درباره اهميت حضور هنرمندان پيشكسوت در جشنوارهها عنوان ميكند: «خود من، هم در حوزه نوازندگي و هم خوانندگي و هم پژوهشگري موسيقي عاشيقي سالها كار كردهام نبايد از برگزاري اين جشنواره حداقل مطلع شوم؟ من ميگويم امثال ما پيشكسوتان براي اجراي برنامه هم كه نميرويم بايد ما را صدا كنند كه حضور پيدا كنيم، قرار نيست هر عاشيقي كه هست بيايد و روي سن بخواند و بنوازد، اما منِ پيشكسوت اين كار بايد بروم اجراها را ببينم و به عنوان كسي كه سالها در اين زمينه فعاليت كرده، بگويم كه اصلا چيزي كه اجرا ميشود را ميتوان موسيقي عاشيقي نام گذاشت؟ من كه به اجرا و تحسين و تقدير نيازي ندارم اين چيزها از من گذشته است، ولي اين اقدام به كيفيت برگزاري جشنواره كمك ميكند و افراد جديد و قوي روي صحنه ميروند البته كه احترامي هم به پيشكسوتان هر ناحيه گذاشته ميشود.»
اجراهاي اساتيد براي صندليهاي خالي
كوروش اسدپور، خواننده بختياري خود را منتقد جشنواره ميخواند و عنوان ميكند: «من سال گذشته بنا به دلايلي در جشنواره شركت نكردم، امسال هم قصد شركت نداشتم اگرچه در نهايت به جشنواره رفتم. از من پرسيدند اگر كساني را ميشناسم معرفي كنم، من پنج نفر از بزرگان موسيقي بختياري را معرفي كردم، اما متاسفانه ارج آنها نگه داشته نشد. ميدانم كه براي دريافت هزينههاي رفتوآمدشان كلي با مشكل مواجه شدند. با آنكه از ابتدا بنا بود اين هزينهها تامين شود. اين ناهماهنگيها شأن و جايگاه هنرمند را زير سوال ميبرد.»
وي در ادامه درباره استقبال كم مخاطبان نيز ميگويد: «تجربه خود من هم از جشنواره تجربه خوبي نبود. من هر جا برنامه داشتم سالنها پر ميشد حتي گاهي در سالن را ميبستند، چون جا نبود. امسال نميدانم ورود تماشاچيان ممنوع بود يا خودشان تبليغ نكرده بودند يا هر چيز ديگري... اما روز اجرا من كه رفتم، ديدم سالن چقدر خالي است. تنها دو رديف اول پر بود كه آنها هم اكثرا برگزاركنندهها و هنرمندان شركتكننده بودند. همانجا گفتم اگر تبليغ و اطلاعرساني نكرديد كه خيلي كار ناپسندي است، اين سالن خالي موجب تحقير و كوچك كردن هنرمندان و پيشكسوتان است. غلامشاه قنبري را چهار نسل ميشناسند. در اجراهاي بليتفروشي خود من هم، همه صندلي پر ميشدند، چطور است كه اين اجراها كه رايگان است و ورود عموم آزاد، 20 نفر هم نيامدهاند، مگر ميشود؟ حتي من اين انتقادات را همانجا هم مطرح كردم و جالب بود كه صحبتهاي همه در صدا و سيماي شهركرد، پخش شد غير از انتقادات من!»
اين هنرمند موسيقي نواحي در پايان بيان ميكند: «ساز و كار بايد اينطور باشد كه حداقل پيشكسوتان موسيقي نواحي به همين بهانه برگزاري جشنواره فراموش نشوند و پاس داشته شوند. اكيپهايي را بايد براي سركشي از آنها در هر استان گذاشت تا اگر مشكلاتي دارند مرتفع شود، هنرشان ثبت و ضبط و حضور و فعاليتشان ارج گذاشته شود نه اينكه براي دريافت مبلغ رفتوآمد آنها را تحت فشار قرار دهند يا خود من كه در چند دهه فعاليتم، اجراهايم با استقبال مواجه ميشده، بروم براي سالن خالي بنوازم. وقتي از من دعوت ميشود حضور من به خاطر ارايه هنرم به مردم است نه اينكه براي برگزاركنندهها بنوازم. به نظرم اين مسائل مشكلات اصلي جشنواره هستند و بايد به اين موضوعات خيلي بيشتر توجه كرد.»
ساز و كار جشنواره فقط براي خدمت به هنرمندان بوده است
در ادامه سراغ محمدعلي مرآتي، دبير شانزدهمين جشنواره موسيقي نواحي ايران رفتيم، او درباره انتقاداتي كه به برگزاري منطقهاي اين دور از جشنواره، مطرح شده اينطور پاسخ ميدهد: «ما از هر قوم و هر استان در يك كشور هستيم، ساز و كاري كه جشنواره دارد فقط براي خدمت به اين هنرمندان بوده است. اگر هنرمندي تصميم به مهاجرت قومي بگيرد بايد او را هم در نظر گرفت.»
ميگويم كه طبق فراخوان آقاي عليرضا سليماني پسر حاج قربان كه قوچاني است، طبيعتا بايد در اين دور جشنواره در كرمان حضور مييافت، چراكه كرمان ميزبان هنرمندان خراسان رضوي، سيستانوبلوچستان و كرمان بود يا ايمران حيدري كه موسيقي عاشيقي آذربايجان است، اما به عنوان نمايندهاي از استان البرز دعوت ميشود و از اين دست مثالها كه در بخش منطقهاي اين جشنواره ديده ميشد. مرآتي اينطور پاسخ ميدهد: «اولا تقسيمبندي خراسان شمالي در منطقه يك فقط به جهت نزديكي مسير رفت و آمد هنرمندان بوده و از شهرهاي خراسان شمالي تا كرمان بيش از ده ساعت راه هست. همانطور كه گفتم هنرمنداني كه به استانهاي ديگر مهاجرت ميكنند، بايد مدنظر گرفته شوند، اين مهاجرت روي هنر منطقه هم تاثير ميگذارد. درباره عاشيقها همين را بگويم كه عاشيقهاي بسياري به منطقه قلعه حسنخان البرز مهاجرت كردهاند ما بايد از آنها هم نماينده داشته باشيم.»
ميپرسم بالاخره جغرافياي سياسي مهم بوده يا گردهمايي هر قوم در يك منطقه خاص، پس نميتوان گفت كه هنرمندان اين منطقه در يك نقطه جمع شدهاند. عنوان ميكند: «براي ما قوم و استقلال موسيقي اقوام مطرح بوده، اينكه لزوما در يك نقطه جمع شوند و اينكه فقط كرمان باشد درست نيست اتفاقا خراسان شمالي با گلستان قرابت بيشتري دارد.»
ميگويم در نتيجه شما فارغ از اينكه هنرمند مدعو در بخش پيشكسوتان، از چه قومي است به محل سكونت او توجه داشتهايد. مثلا يك استاد كه موسيقي شمال خراسان را كار ميكند، در گلستان ميزبانش بوديد. مرآتي ميگويد: «موافق نيستم، چراكه همانطور كه گفتم جشنواره به هويت موسيقايي يك قوم به صورت مستقل توجه دارد و هنرمند شاخص (استاد تراز اول) هويت هر منطقه است كه غايت تصميم ما براي دعوت بوده پس استاد سليماني نماينده شمال خراسان و از طرف همان منطقه نماينده موسيقايي بوده و همچنان معتقدم هنرمند خراسان شمالي به استان گلستان در ساز وكار جشنواره براي رفت وآمد نزديكتر است تا استان كرمان.»
يكي ديگر از انتقاداتي كه مطرح شده، اين است كه برخي شركتكنندگان پيشكسوت، هزينههاي رفتوآمد را هنوز دريافت نكردهاند. آنها گلهمند هستند، مرآتي پاسخ ميدهد: «من با تكتك بزرگان و دوستان كه صحبت كردم حتي افرادي بودند كه ميخواستند همان روز هزينه رفتوآمدشان پرداخت شود. اگر چيزي بوده كه پرداخت نشده، تعداد آنها خيلي كم است و اگر به من خبر دهند من سريع انتقال ميدهم تا مشكل حل شود.»
در ادامه ميگويم اين افراد دسترسيشان به همان اداره استانشان است كه مسوول پرداخت هزينهها بودند، من به شخصه با افرادي كه پيگير هزينههايشان بودند، صحبت كردم. مرآتي ميگويد: «در يكي، دو استان ناهماهنگيهايي داشتهاند، اما در ساز وكار جشنواره نامهرسمي از معاونت محترم امور هنري و انجمن موسيقي ايران، اداره كل استانها را بر اين امر مجاب ميكرد. اين موارد را هم به محض اينكه در جريان قرار بگيريم، مشكلشان را مرتفع خواهيم كرد.»
استقبال مخاطبان، من را شگفتزده كرد
اما يكي ديگر از انتقاداتي كه وارد شد، بحث استقبال تماشاچيان بود، سالنِ خالي و حضور تعداد اندك مخاطب؛ مرآتي اما عنوان ميكند كه استقبال تماشاچيان فراتر از ذهن بوده و اتفاقا سالنها بيش از ظرفيت تماشاچي در خود جاي داده است و سالن كرمان را مثال ميزند كه استقبال بسياري از اجراها شده، ميپرسم آيا اين استقبال در تمام مناطق بوده است، پاسخ ميدهد: «موسيقي نواحي جزو موسيقيهاي خيلي عميق و پيچيده است و با موسيقيهاي ديگر به خصوص پاپ در جذب مخاطب متفاوت است. برگزاري براي اولينبار در ۵ منطقه در استقبال مخاطب، من را شگفتزده كرد غير از روز اول كه بعضا با ۷۰ درصد سالن مواجه بوديم در شهركرد، تبريز، كرمانشاه، به خصوص كرمان بيش از ظرفيت مخاطب داشتيم.»
در ادامه ميگويم كه برخي فعالان شاخص حوزه موسيقي نواحي منتقد اين بودند كه مشورتي با آنها نشده است، مرآتي درباره بهرهگيري از پژوهشگران و فعالان هر منطقه ميگويد: «ما براي شناسايي هنرمندان هر منطقه تلاش زيادي كرديم كه از هر شهر و استان با پژوهشگران آن منطقه ارتباط بگيريم و رويكرد ما بهرهگيري از چهرهها و فعالان جديد بوده كه تا به حال از همكاري اين نخبگان استفاده نشده بود و البته قرار نيست كه هميشه فقط از يكسري افراد استفاده شود اگرچه كه هر فعالي كه خودش تمايل به همكاري داشت، ما از همكاري با او استقبال هم كرديم.»
مرآتي درباره بررسي آثار رسيده به جشنواره هم عنوان ميكند: «تكتك آثار بررسي شدهاند و براي بررسي هر اثر زمان گذاشته شده است.» او همچنين در پاسخ به اين موضوع كه چرا از برخي مناطق مانند خراسان جنوبي و شهري مانند سرخس نمايندهاي نبوده، عنوان ميكند: «دعوت از هنرمندان هم از طريق فراخوان بود كه بعضي آثار حتي دير هم به دبيرخانه رسيد، اما تكتك آثار بررسي شدند و همچنين از طريق مشورت با پژوهشگران صاحبنام و مطلعان شهرها و استانها اين روند طي شد. در ساز وكار جشنواره شانزدهم فهرست مناسبي از مشاوران هر شهر و استان تهيه و ثبت شده است.»
جشنواره منطقهاي و هزار اما و اگر...
آنچه در اين گزارش خوانديم، انتقادات تعدادي از هنرمندان موسيقي نواحي و پاسخ دبير اين جشنواره بود. با چند تن ديگر از شركتكنندگان جز افرادي كه در بالا آمده هم كه صحبت ميكنم درباره پرداخت هزينهها با مشكل روبهرو بودند. بنا به گفته دبير جشنواره استانهاي محل سكونت موظف هستند كه هزينهها را پرداخت كنند، اما آنچه اتفاق افتاده ادارات كل همكاري مطلوبي را نداشتهاند و برخي هنرمندان كه با آنها صحبت كرديم و فقط هم به يك استان محدود نميشدند؛ همچنان درگير اين ماجرا هستند. زيرساختهاي برگزاري جشنواره هم از سوي فعالان اين حوزه بارها مورد انتقاد قرار گرفت، از صدابرداري و فيلمبرداري گرفته تا اجرا و موضوعات ديگر. موضوع پراكندگي و منطقهاي شدن اگر چه مورد انتقاد زيادي قرار گرفت، اما وقتي اين جشنواره در كرمان هم برگزار ميشد، باز هم انتقاد ميشد كه چرا اين جشنواره هر ساله در كرمان برگزار ميشود، اما شايد ميشد با برگزاري جشنوارههاي موضوعي پيرامون فرهنگ اقوام در ديگر استانها، كرمان را به يك منطقه ثابت براي برگزاري جشنواره موسيقي نواحي تبديل كرد و حتي اگر بنا و تصميم بر اين بود كه برگزاري جشنواره، فقط به كرمان يا يك استان متكي نباشد، ميشد هر دوره يك استان ميزباني اين جشنواره را داشته باشد و راههاي بسيار ديگري كه فعالان و پژوهشگران و پيشكسوتان اين حوزه بيشتر به آن واقف هستند؛ البته اگر از نظرات آنها بهره گرفته شود.
ابراهيم كهندلپور:
يكي از دستاوردهاي جشنواره موسيقي نواحي اين بود كه هنرمندان زيادي از مناطق مختلف با هم آشنا ميشدند و مواجهه مستقيم داشتند. در موسيقي نواحي دسترسي به امكانات كمتر است، به همين دليل سالي يك هفته تا 10 روز ميتوانستند در جايي متمركز شوند كه در حاشيه برگزاري اتفاقات خوبي هم ميافتاد. برگزاري به صورت پراكنده دستاوردي ندارد.
صفرعلي رمضاني:
جشنواره اصلا در حد ملي برگزار نشد. يك دور همي بود نه جشنواره. اجراها به غلط معرفي ميشدند. به جاي آنكه يك مجري مسلط و واقف به كار بياورند، دبير جشنواره ميكروفن به دست قطعات را معرفي ميكرد، آن هم به غلط! مديران برگزاري بايد برنامه را زيرنظر داشته باشند نه اينكه روي سن مجريگري كنند.
عاشيق احد ملكي عليشاهي:
اصلا نفهميديم كه جشنواره چه زماني برگزار شد و چه زماني پايان يافت. هيچ دعوتي هم از ما نكردند. كساني مسوول برگزاري اين جشنوارهها شدهاند كه اصلا تخصصي ندارند. زماني آقاي درويشي روستا به روستا براي همصحبتي و آشنايي با هنرمندان موسيقي فولكلور ميرفت. اين دغدغهها را ديگر نميبينيم. اصلا دنبال كسي كه زحمت ميكشد، نيستند.
كوروش اسدپور:
از من خواستند كساني را ميشناسم معرفي كنم، من پنج نفر از بزرگان موسيقي بختياري را معرفي كردم اما متاسفانه ارج آنها نگه داشته نشد. ميدانم كه براي دريافت هزينههاي رفتوآمدشان كلي با مشكل مواجه شدند؛ با آنكه از ابتدا بنا بود اين هزينهها تامين شود. اين ناهماهنگيها شأن و جايگاه هنرمند را زير سوال ميبرد.
محمدعلي مرآتي، دبير جشنواره:
موسيقي نواحي جزو موسيقيهاي خيلي عميق و پيچيده است و با موسيقيهاي ديگر در جذب مخاطب متفاوت است. برگزاري براي اولينبار در ۵ منطقه در استقبال مخاطب، من را شگفتزده كرد. غير از روز اول كه بعضا با ۷۰ درصد سالن مواجه بوديم در شهركرد، تبريز، كرمانشاه، به خصوص كرمان بيش از ظرفيت مخاطب داشتيم.