اقدام مسوولانه معاون اول
الياس حضرتي
روزنامه اعتماد بهرغم رويكرد تخصصي كه در نقد برخي سياستها و تصميمات اجرايي و مديريتي دارد، برخي عزل و نصبهاي دولت را نقد كرده و همواره خواستار استفاده از رويكردهاي تخصصي و شايستهسالاري ميشود، اما هر جا كه نشانهاي از رفتارهاي معقول، رويكردهاي درست و الگوهاي مناسب ببيند به تقويت آنها اقدام كرده و از افراد و جريانات مسبب آنها قدرداني ميكند. يكي از اين نوع رفتارهاي ارزشمند، رويكردي است كه معاون اول رييسجمهوري در ايجاد مناسبات ارتباطي نزديك و چهره به چهره با اقشار مختلف و كسب و كارهای گوناگون و طيفهاي متفاوت به كار گرفته است. روز پنجشنبه تصاويري از تلويزيون پخش شد كه بازتابهاي مثبت فراواني در افكار عمومي پيدا كرد و به نظرم لازم است درباره آن صحبت كرد و بانيان آن را ارج نهاد. محمد مخبر، معاون اول رييسجمهور به صورت سرزده و بدون اينكه از قبل اطلاع داده باشد از جايگاههاي عرضه سوخت تهران و شركت پخش فرآوردههاي نفتي بازديد كرد. مخبر پس از انتشار اخبار و تصاوير شلوغي جايگاههاي سوخت و پمپبنزينها، بين صفوف جايگاههاي سوخت حاضر شد و با رانندهها و مردم عادي صحبت كرد، درددلهايشان را شنيد و نهايتا با ماموران، متوليان و مديران جايگاههاي سوخت هم صحبت كرد. اقدامي كه به نوبه خود، باعث آرامش افكار عمومي و پايين آمدن التهاب ايجاد شده طي روزهاي اخير شد. اساسا يكي از مهمترين آرزوهاي مردم ايران و مبارزان انقلابي، بهرهمندي از دولتمردان و مسوولاني بود كه بتوانند به صورت عادي و معمولي ميان مردم بروند، با اقشار مختلف سخن بگويند و با حوصله و صبر حرفهاي مردم را گوش بدهند. البته نه فقط شنواي صحبتها و درددلهاي مردم باشند، بلكه به سرعت با استفاده از اختيارات و ظرفيتهايي كه قانون در اختيارشان قرار داده، مطالبات بحق را پاسخ داده و مشكلات و نارساييها را حل كنند. نمونه بارز اين نوع ارتباطات در رفتار و منش مردمي شهيد رجايي در سالهاي ابتدايي انقلاب قابل مشاهده است. زماني كه شهيد رجايي در شمايل رييسجمهور كشور در ميان مردم و اقشار مختلف از جمله روستاييان حاضر ميشد و به راحتي با آنها ارتباط برقرار ميكرد. خاطرم هست يك عكس تاريخي و فراموش نشدني از ديدار شهيد رجايي و يك پيرمرد روستايي منتشر شده بود كه در آن، فرد روستايي شانه شهيد رجايي را گرفته و خطاب به رييسجمهور وقت ايران ميگفت: «آقاي رجايي، من هم مانند شما مقلد امام(ره) هستم.» در واقع در اين تصوير جاودانه به دليل رفتار درست يك مقام مسوول در عاليترين سطح و يك شهروند روستايي، نقطه مشتركي ميان خود و يك دولتمرد پيدا كرده و بر آن پافشاري ميكرد. اين روند اما طي سالهاي بعد ادامهدار نبود؛ هرچه از سالهاي ابتدايي انقلاب فاصله گرفتيم، متاسفانه دولتمردان ايراني به جاي زبان و گويش مردمي، بيشتر زبان كارشناسي و روشنفكري را برگزيدند؛ حتي در دورههايي شاهد آن بوديم كه جز صحبت و اقناع و استدلال در جلسات روشنفكري و دانشگاهي، دولتمردان قادر به صحبت كردن و ايجاد ارتباط مناسب با مردم عادي، اعم از كارگران، بازنشستگان، كشاورزان و... نبودند. اين موضوع آرام آرام به يك نقطه ضعف جدي در مناسبات ارتباطي مسوولان جمهوري اسلامي با مردمي بدل شد كه با حضور و مشاركت خود خيمههاي انقلاب را برپا كرده بودند. اين مشكل و نارسايي، امروز هم وجود دارد و جز برخي موارد استثنايي، اغلب مسوولان و متوليان كشور قادر به ايجاد ارتباطات نزديك و چهره به چهره با مردم نيستند. محمد مخبر در اين ميان، يكي از معدود افرادي است كه از اين ويژگي مهم برخوردار است. او به راحتي ميتواند در صحنههاي مختلف از جمله بازارها، كارگاهها، كارخانهها، جايگاههاي سوخت، فروشگاههاي عرضه اقلام اساسي و... حاضر شده، با اقشار مختلف صحبت كرده و شنواي خواستهها و مطالبات مردم باشد. لازم است از اين روحيه مثبت، نقطه قوت و ويژگي درست معاون اول رييسجمهوري قدرداني كرد و آن را ستود. البته يك فرد به تنهايي قادر به حل تمامي مشكلات نخواهد بود و نياز است ساير مقامات دولتي هم از اين رفتار درست تبعيت كرده و آن را نهادينه سازند. هنر محمد مخبر و رييسجمهوري بايد اين باشد كه مجموعه دولت، هم از توانايي حل مسائل كلان كشور و هم از روحيات مردمي برخوردار شوند. البته جا داشت چنين رفتار و ارتباطي توسط وزير نفت برنامهريزي و ساماندهي ميشد. جواد اوجي بايد در جايگاههاي عرضه سوخت حاضر ميشد و با رانندهها و اقشاري كه به دليل نااطميناني، نبود اعتماد و گسترده شدن شايعه گراني و كمبود بنزين نگران، مضطرب و ملتهب شده بودند، صحبت ميكرد. ساير وزرا هم بايد اين مناسبات ارتباطي را در سطوح و بخشهاي مختلف برنامهريزي كرده و حلقه اعتماد نزديكي ميان دولت و مردم شكل بدهند. اينگونه است كه مردم نظام را از خود دانسته و با مشاركت بالاي خود كشور را از بزنگاههاي سخت عبور ميدهند.