تحليل عنواندار جهان و المپيك از جنجال پاداش بين فوتباليستها و ورزشكاران ساير رشتهها
خادم: دعواي ورزشكاران متاثر از فضاي عمومي كشور است
وقتي قهرمان شدم به ما در يك جاي خوب مشهد زمين دادند ولي نگرفتم!
علي ولياللهي
قهرمان اسبق جهان در رشته كشتي ميگويد: دعواي بين ورزشكاران رشتههاي انفرادي نظير كشتي و كاراته و... با فوتباليستها سر پاداش متاثر از شرايط عمومي كشور است.
به گزارش روزنامه اعتماد، بعد از مصاحبه عجيب محمدحسين كنعانيزادگان در مورد قيمت ماشيني كه با استفاده از حواله خودرو وارد كرده 100 ميليارد تومان است، فضاي جامعه ورزش حسابي ملتهب شده است. ورزشكاران رشتههاي انفرادي به سردمداري كشتي در فضاي مجازي عليه كنعانيزادگان و فوتباليستها پست و استوري گذاشتند و از آن طرف اهالي فوتبال هم بيكار ننشستند و در مصاحبهها و استوريهايشان از خجالت بقيه درآمدند. در اين بين دعواي مجازي جواد كاظميان ستاره سالهاي گذشته تيم ملي و پرسپوليس با اميرمحمد يزداني عضو تيم ملي كشتي بيشتر برجسته و حتي كار به بياحترامي و فحاشي هم كشيده شد.
اميررضا خادم عنواندار سابق جهان و المپيك در رشته كشتي در واكنش به اين اتفاقات استوري را در صفحه شخصياش به اشتراك گذاشت كه حاكي از يك نگاه ميانهرو به ماجرا بود. خادم با انتقاد از تصميمات كلان توپ را به زمين مديران ورزش كشور انداخت و آنها را مسبب به وجود آمدن چنين شرايطي معرفي كرد.
اين كشتيگير پرافتخار در مورد آن استوري و در مجموع فضاي ملتهب شكل گرفته پيرامون مساله پاداش به روزنامه اعتماد گفت: «قوانين ما به دلايل مختلف كه عمدهاش سوءمديريت است و نگاههاي مقطعي و كوتاهمدت رانتزاست. يعني در داخل خودش زمينه خيلي رانتها را ايجاد كند. فضايي كه ميتواند براي يك عده بهره اقتصادي خيلي بالا داشته باشد و يك عده را به نوعي ويران و نابود كند در قوانين بسيار زياد وجود دارد. در بحث عددهايي كه در گمرك روي كالاهاي مختلف گذاشته ميشود، جوري است كه توليدكننده نميتواند مطمئن باشد چند سال تعرفه واردات و صادرات با اين عدد است و ثباتي دارد يا اجازه واردات و صادرات به اين شكل ميماند يا خير.»
نماينده سابق مجلس ادامه داد: «هر مدتي به هر دليلي تصميم ميگيرد و گاهي اين تصميم 180 درجه مخالف و مغاير نظر قبلي است. وقتي چنين فضايي وجود دارد و به نظرم هم قابل حذف شدن نميآيد، اين فضا ميتواند در كنارش يك بهرهبرداري مثبت هم داشته باشد. خب وقتي چنين فضايي هست بدون اينكه دولت هزينهاي كند، ميتوان پاداشهايي را درنظر گرفت. طبيعتا سرمايهگذارياش را هم خود آن نخبه ميتواند انجام دهد و جايزهاش ميتواند همين تفاوت بين قيمت بيرون كشور و داخل باشد. رقمي كه ميتواند يك انتفاع قابل قبول براي آن نخبهها چه ورزشي و چه علمي فراهم كند.»
رييس سابق فدراسيون كشتي با ارايه يك راهكار به مقامات ورزشي افزود: «اگر برنامهريزي مناسبي باشد، ميتواند به هر نفر يك دفعه در دوران فعاليتش چنين چيزي تعلق بگيرد. يعني به هر نخبهاي فقط يكبار چنين پاداشي بدهند. من توي استوريام نوشتم صد نفر ولي تصور نميكنم اين تعداد به 100 برسد. عدد خيلي كمتر است. بعد هم الزاما فقط ماشين نيست. خيلي زمينههاي ديگر ميتواند وجود داشته باشد. ميتواند آييننامه و چارچوبي نوشته شود كه اگر فردي داراي يك خصوصيات يا شرايطي باشد، ميتواند از اين امكان استفاده كند تا برايش يك انتفاع مالي داشته باشد.
اصلا شايد در ميانمدت زمينهاي بشود كه مهاجرتها هم كاهش پيدا كند. مهاجرت نخبگان كمتر شود، چون خيلي از آنها مخصوصا در زمينههاي علمي نيازمند حمايتهاي مالي هستند. آنها براي پروژهها نياز به حامي دارند. اگر يك ساپورت مالي صورت بگيرد و زمينهاي فراهم شود كه نخبه بتواند در زمينه موردنظر كارش را انجام دهد و به نتيجه برسد شرايط بهتر ميشود.
اگر اين فضا فراهم شود دولت بدون اينكه هزينهاي انجام دهد، ميتواند اين حمايت را بكند. اين هم باعث تشويق آنها ميشود و هم از لحاظ مالي به نفع دولت است. به هر حال سالانه مبالغ زيادي تحت عنوان پاداش از قبيل سكه و... به قهرمانان و نخبگان داده ميشود و دولت را با مشكل مواجه ميكند. با اين روش چنين مشكلاتي هم حل ميشود.»
خادم تصريح كرد: «اين حواله طبيعتا در فضاي اقتصادي اتفاق بيفتد آنهايي كه راهش را بلندند ميروند و استفاده ميكنند و از آن رانت هم بهرهمند ميشوند. عمدتا آن كساني بهرهمنده نميشوند كه نخبه هستند و اصلا در اين فضاها نيستند. در فضاي اقتصادي فعال نيستند، چون درگيريهاي خودشان را دارند.»
قهرمان سابق جهان در پاسخ به اين سوال كه چرا كشتيگيران بيشتر از ورزشكاران ساير رشتهها در متن اين اعتراضات وجود دارند، گفت: «چون به نوعي صدايشان بيشتر شنيده ميشود. الزاما كشتي نيست. احتمالا رشتههاي ديگر هم چنين اعتراضي دارند، اما چون كشتي جذابيت بيشتري براي مردم دارد در فضاي مجازي بيشتر ديده ميشود. من تصور نميكنم الزاما كشتي فقط معترض باشد.»
از خادم سوال كرديم آيا بابت قهرماني در جهان پاداشي، حوالهاي، چيزي دريافت كرده بود؟ او در پاسخ خاطره جالبي از ماجراي پاداش گرفتنش را براي نخستينبار شرح داد: «به اين شكل نه ولي موارد مشابه بوده كه به ما دادند. مثلا يكسالي يك زميني را در مشهد وزارت جهاد كشاورزي مصوب كرد كه بدهند به قهرمانان. قرار شد زمين بزرگي در جاي خوب به ما بدهند. در همان جاده شانديز. منطقهاي كه الان شده جزو مشهد. جاي بزرگ و خوبي بود و مصوب كردند به ما بدهند. اين اتفاق خوبي بود ولي ما چون توي اين فازها نبوديم اصلا دنبالش هم نرفتيم و دريافت هم نكرديم. الان متوجه شديم كه چه اشتباهي كرديم ولي آن زمينها از دست رفت و نميدانيم چه شد (باخنده). اگر هم پيگيري كنيم مطمئنا ديگر خبري از آن زمينها نيست. آن زمين خيلي تاپ و خوبي بود و ميخواستند براي سواركاري به ما بدهند. وزارت جهاد كشاورزي مجوز را ميداد از طريق منابع طبيعي. الان كه آن زمينها شده جزو شهر و شما حساب كن چه چيزي ميشد!»
معاون سابق وزير ورزش در پايان و در پاسخ به اين سوال كه آيا شرايط به وجود آمده و تقابل ورزشكاران به نفع ورزش كشور است يا نه؟ اظهار داشت: «بالاخره اينها جوانند و به نوعي متاثر از فضاي عمومي كشور هستند. وقتي وزراي دولت حرفشان را پشت تريبون عمومي ميزنند و با هم گلاويز ميشوند اينكه دو تا قهرماني كه جوانند و تحت تاثير هيجانات هستند، حرفهايي بزنند خيلي محل سرزنش و ايراد نيست. ولي خب به صورت عمومي و كلي طبيعي است كه اين اتفاق، اتفاق خوبي نيست.» خادم با تمجيد از منش حسن يزداني ادامه داد: «به صورت اتفاقي برنامهاي را ديدم كه با آقاي حسن يزداني مصاحبه كردند و در همين مورد از او سوال شد. حسن يزداني خيلي خوب و قشنگ موضوع را جمع كرد. به صراحت هم گفت وارد اين حرفها نميشود هرچند به نظر ميآيد اگر قرار به اين موضوعات باشد يكي از محقترين افراد همين حسن آقا باشد، ولي ديدم خيلي جالب و خوب از كنار موضوع گذشت و پاسخي نداد. اصلا حتي اعتراض و گله هم نكرد كه حق من اين نيست و... ولي خب بالاخره به نظرم متوليان و مسوولان هستند كه در جاي خودش بايد درايت داشته باشند و تدبير كنند كه كار به اينجا نكشد و حق را به حقدار برسانند. آنها بايد به نوعي براساس شرايط موجود و براساس امكانات و شرايطي كه هست حداكثر بهرهبرداري مثبت را بكنند.»
يكسالي يك زميني را در مشهد وزارت جهاد كشاورزي مصوب كرد كه بدهند به قهرمانان. قرار شد زمين بزرگي در جاي خوب به ما بدهند. در همان جاده شانديز. منطقهاي كه الان شده جزو مشهد. جاي بزرگ و خوبي بود و مصوب كردند به ما بدهند. اين اتفاق خوبي بود ولي ما چون توي اين فازها نبوديم اصلا دنبالش هم نرفتيم و دريافت هم نكرديم. الان متوجه شديم كه چه اشتباهي كرديم ولي آن زمينها از دست رفت و نميدانيم چه شد (باخنده).