گروه حوادث
اوايل مهر ماه خبر دستگيري اعضاي باند سرقت 10 ميليارد توماني توسط پليس اداره آگاهي منتشر شد. خبر مبني بر آن بود كه از خانه يك مرد كارخانهدار 10 ميليارد تومان طلا و جواهر دزديده شده بود. درحالي كه تحقيقات كارآگاهان پايگاه هشتم پليس آگاهي تهران زيرنظر قاضي مصطفي تقيزاده، بازپرس شعبه پنجم دادسراي ويژه سرقت ادامه داشت ناگهان يك تصادف عجيب در اتوباني كه منتهي به شهر زنجان ميشد، پليس را به اعضاي اين باند سرقت رساند و اعضاي باندي كه در جريان سرقت از خانه مرد كارخانهدار طلا و جواهر دزديده بودند با يك تصادف دستگير شدند. پيدا شدن كولهپشتي پر از طلا، سكه و ارز در خودروي تصادفي اسرار باند سرقت از خانههاي تهران را فاش كرد. اعضاي اين باند تنها در يكي از سرقتهايشان ۱۰ ميليارد تومان جواهر، طلا و دلار دزديده بودند.
از چند ماه قبل كارآگاهان پايگاه هشتم پليس آگاهي تهران در جريان سرقتهاي سريالي از خانهها قرار گرفتند و تحقيقات براي شناسايي و دستگيري سارقان را شروع كرده بودند. آنطور كه مالباختهها ميگفتند؛ سارقان از طريق بالكن يا تخريب در وارد خانهها شده و اموال قيمتي را به سرقت ميبردند.
شكايت يكي از شاكيان
يكي از شاكيان، مرد كارخانهداري بود كه در زمينه خريد و فروش طلا و الماس هم فعاليت داشت. او درباره سرقت از خانهاش به ماموران گفت: «چند ماه پيش به همراه خانوادهام راهي سفر شده بوديم كه پس از برگشت با خانهاي بههم ريخته مواجه شديم. سارقان قفل در خانه را تخريب كرده و پس از ورود گاوصندوقم را با خودشان برده بودند. داخل گاوصندوقم، ۲۶۰ گرم طلا، ۱۷۶ قيرات الماس، 10 هزار دلار و تعدادي سكه بود كه ارزش آنها بيش از ۱۰ ميليارد تومان بود.»
همچنين او در ادامه توضيح داد كه پس از مواجه شدن با اين صحنه به اتاق نگهبان مجتمع رفتم و با ديدن فيلم دوربينهاي مداربسته متوجه شدم كه سارقان سه نفر بودند كه صورتشان را با ماسك سياه پوشانده و كلاه مشكي به سر گذاشته بودند. آنها زماني كه نگهبان حواسش نبوده، وارد ساختمان شده و پس از تخريب قفل در خانهام نقشه سرقت را اجرا كرده بودند. آنها پس از سرقت از همان راهي كه آمده بودند، برگشته و با سوءاستفاده از حواسپرتي نگهبان از مجتمع خارج شده بودند.»
اظهارات مالباختههاي ديگر هم همين بود و تفاوت چنداني با يكديگر نداشت. سارقان در جريان سرقتهايشان صورتشان را ميپوشاندند و با شگرد تخريب قفل در يا رساندن خود به بالكن، وارد خانهها شده و دست به سرقت ميزدند. آنها اغلب اموال قيمتي مانند طلا و سكه سرقت ميكردند هميشه همراهشان كولهپشتي مدرسه بود تا اموال سرقتي را داخل آن بگذارند.
تصادفي كه پليس را به اعضاي باند سرقت نزديك كرد
درحالي كه تحقيقات كارآگاهان پايگاه هشتم پليس آگاهي تهران زيرنظر قاضي مصطفي تقيزاده، بازپرس شعبه پنجم دادسراي ويژه سرقت ادامه داشت، يك تصادف عجيب در اتوباني كه منتهي به شهر زنجان ميشد، پليس را به اعضاي اين باند سرقت رساند. ماجرا از اين قرار بود كه يك خودروي ال۹۰ با پرايدي تصادف كرد. راننده ال۹۰ مقصر تصادف بود و آنها بايد منتظر ميماندند تا پليس راهور از راه برسد و صحنه تصادف را بررسي كند. در اين بين ماشين گشت انتظامي كه در آن حوالي بود از راه رسيد و راننده ال۹۰ با ديدن آن ماشينش را جا گذاشت و به سمت بيابانهاي اطراف دويد و فرار كرد...
متهم با همدستي 6 نفر دست به سرقت زده بود
وقتي ماموران متوجه فرار راننده ال۹۰ شدند به ماجرا مشكوك شده و به بازرسي داخل ماشين پرداختند و يك كولهپشتي مدرسه پيدا كردند. داخل كوله پر بود از طلا، دلار، سكه و مدارك مختلف... شكي وجود نداشت كه همه اين اموال سرقتي است و راننده فراري احتمالا سارقي حرفهاي كه با ديدن خودروي پليس، از ترس دستگيري پا به فرار گذاشته است. ماموران در ادامه به استعلام شماره پلاك ال۹۰ پرداختند و به صاحب آن رسيدند. او اما اصرار داشت كه بيگناه است و به ماموران گفت: «ماشينم را چند روز قبل در خيابان سرقت كردند و احتمالا سارق تحت تعقيب همان فردي بوده كه ماشين مرا دزديده است. ادعاي اين مرد اما درست نبود و ماموران دست او را خواندند، چراكه معلوم شد او هيچ گزارشي درباره سرقت ماشينش به پليس اعلام نكرده است. علاوه بر اين معلوم شد كه او موهايش را رنگ كرده و چهرهاش را تغيير داده است، اما با اين حال شاهدان وقتي مقابل او قرار گرفتند، او را شناسايي كردند و گفتند كه او همان فردي است كه پس از تصادف، به بيابان فرار كرده بود. مرد جوان كه چارهاي جز بيان حقيقت نداشت لب به اعتراف گشود و گفت كه با همدستي ۶ نفر ديگر به خانه در تهران، زنجان و همدان دستبرد ميزدند. با اعتراف اين متهم، دو عضو ديگر اين گروه دستگير شدند، ولي تحقيقات براي دستگيري ۴ متهم فراري باند ادامه دارد. حالا متهم پرونده در اعترافات خود اينگونه همه چيز را شرح داده است.
ميخواستم پولدار شوم
راننده ال۹۰ سعي داشت با ادعاهاي كذب خودش را بيگناه نشان بدهد و بگويد تازهكار است و هيچ سابقهاي در پروندهاش ثبت نشده، اما بعد از مدتي اعتراف كرد كه دلش ميخواسته پولدار شود و همين دليلي شده تا وارد دنياي سارقان شود. او در جريان پروندهاش اعترافاتي كرده است.
از چه زماني سرقتهايتان را شروع كرديد؟
اواخر پارسال در قهوهخانهاي در يكي از مناطق تهران با چند نفر دور هم نشسته بوديم و قليان ميكشيديم. در آنجا با دو نفر آشنا شدم كه سارقان سابقهدار بودند. از شرايط بد مالي و كاري گفتم و آن دو نفر پيشنهاد سرقت دادند. من هم به خاطر پول وسوسه شدم تا وارد دنياي دزدان شوم.
كارت چه بود؟
در تهران كارگري ميكردم. من اهل همدانم و پارسال بود كه براي كار به تهران آمدم. فكر ميكردم اينجا قرار است زندگي خوبي داشته باشم، اما اشتباه فكر ميكردم. زندگي در پايتخت خيلي سخت است و بايد گرگ باشي تا بتواني پول خوبي به دست آوري.
با چه شگردي سرقت ميكرديد؟
در خيابانهاي شمال تهران پرسه ميزديم و با ديدن خانههايي كه چراغهايشان خاموش بود از طريق تخريب در يا بالكن وارد ميشديم. سپس به جستوجوي پول، طلا و... ميپرداختيم و اموال قيمتي را داخل كيف و كوله قرار داده و فرار ميكرديم.
در جاده تهران به زنجان چه ميكرديد؟
ما ابتدا در پايتخت سرقتهايمان را انجام ميداديم، اما بعد سركردهها كه دو نفر بودند دستور دادند تا ديگر دور سرقت در تهران را خط بكشيم، به همين دليل راهي شهرهاي زنجان و همدان شده و به خانهها دستبرد ميزديم. آن روز هم اموال سرقتي را داخل ماشينم قرار دادم تا به شهرستان ببرم و ميان افراد گروه تقسيم كنم اما بدشانسي آوردم و تصادف كردم. ناچار شدم فرار كنم و با گريم چهرهام را عوض كرده و داستانسرايي كنم اما خب نقشهام براي فرار از دستگيري نگرفت و دستم رو شد.
مجازات سرقت
مطابق قانون كاهش مجازات حبس تعزيري در جرم سرقت در صورتي كه ارزش مال مسروقه بيش از 20 ميليون تومان نباشد و سارق سابقه كيفري موثر نداشته باشد جزو جرايم قابل گذشت قلمداد ميشود و رضايت شاكي در جرم سرقت موجب مختومه شدن پرونده ميشود.
مجازات سرقت ساده طبق ماده 661 قانون مجازات اسلامي از 3 ماه و يك روز تا دو سال حبس و تا 74 ضربه شلاق است، ولي مجازات جرم سرقت موضوع ماده ۶۶۱ طبق قانون جديد كاهش مجازاتها تقليل يافته و به حبس از يك ماه و نيم تا يك سال تبديل شده است، ولي شلاق تعزيري به قوت خود باقي مانده است.
شرايط انواع جرم سرقت و دزدي: شرط اول؛ ربايش مال؛ ربوده شدن ركن اصلي سرقت است. ربودن نه صرف از مالكيت مالك جدا كردن. مثلا در كلاهبرداري نيز مال از مالكيت مالك جدا ميشود ولي مالك آن را با رضايت دودستي تقديم كلاهبردار ميكند يا مثلا شخصي مالش را نزد ديگري به امانت ميگذارد و آن شخص مال را باز پس نميدهد؛ اينجا هم سرقت نيست و خيانت در امانت است، زيرا در سرقت حتما ربايش اتفاق ميافتد. شرط دوم؛ مال محسوب شدن جنس ربوده شده؛ براي اينكه سرقت محسوب شود بايد در روابط مردم داراي ارزش اقتصادي باشد. شرط سوم؛ مال بايد براي ديگري باشد؛ مثلا شخصي كه مالش را به عاريه به كسي ميدهد و آن را ميربايد سرقت نيست، چون مال خودش بوده.