سايه روشنهاي نتايج تيم ملي زنان در انتخابي المپيك
از پیشرفت سریع دختران تا حسرتِ ندیدن شان در قاب تلویزیون
علي ولياللهي
تيم ملي زنان ايران با شكست مقابل فيليپين از رسيدن به المپيك پاريس بازماند. شاگردان مريم آزمون در اين بازي با نتيجه يك بر صفر شكست خوردند. مليپوشان كشورمان در دو بازي قبلي خود صاحب يك امتياز شده بودند. تك امتيازي كه در بازي برابر چين تايپه به دست آمد. دختران ايراني مقابل استراليا نيز با حساب 2- صفر مغلوب شده بودند.
اين حذف گرچه از ابتداي رقابتها قابل پيشبيني بود، اما حاوي نكاتي است كه نبايد به راحتي از كنار آنها عبور كرد.
حذف با عملكردي قابل قبول
تا پيش از شروع مسابقات اين نگراني وجود داشت كه تيم ملي زنان ايران زنگ تفريح رقبا شود. به هر حال نخستين رقيب ايران استراليا بود كه در جام جهاني چهارم شده بود و در ردهبندي فيفا نيز در ردههاي بالا قرار داشت. همينطور آخرين بازيهاي تيم ملي زنان مقابل چين تايپه و فيليپين با باختي سنگين همراه شده بود. با اين وجود دختران ايران در بازي نخست تنها دو گل مقابل ماتيلدا (لقب تيم ملي زنان استراليا) شكست خوردند. آنها گرچه بازي باكيفيتي به نمايش نگذاشتند و بيشتر دفاعي ظاهر شدند، اما دستكم از اعتبار فوتبال ايران دفاع كردند كه بسيار قابل توجه است. اين باخت 2 -هيچ وقتي جذابتر به نظر ميرسد كه بدانيم استراليا در بازي بعدي 8 گل به فيليپين زد و ديروز هم 3- هيچ تايپه را شكست داد. دختران ايران بعد از باخت دو- هيچ مقابل استراليا توانستند چين تايپه را با نتيجه بدون گل متوقف كنند. ايران در اين بازي گرچه در لحظاتي با خوششانسي دروازهاش را بسته نگه داشت، اما در سمت مقابل واقعا چند موقعيت خيلي خوب خلق كرد. به هر حال كسب يك كلينشيت در اين بازي قابل توجه بود. دختران فوتباليست كشورمان در سومين بازي نيز واقعا با بدشانسي به فيليپين باختند. نتيجه يك- هيچ در حالي رقم خورد كه شاگردان مريم آزمون هم يكبار توپ را به تيرك دروازه حريف كوبيدند هم در دقايقي از بازي كاملا سوار بر بازي بودند.
ايران در اين رقابتها در سه بازي تنها 3 گل دريافت كرد كه نشاندهنده سازماندهي درست در خط دفاعي بود. با اين حال به پايان رساندن مسابقات با صفر گل زده نقطه منفي عملكرد تيم به حساب ميآيد كه در آن هم در پاي بدشانسي ديده ميشود و هم عدم اتخاذ برنامههاي درست در زمان حمله.
نگرش اشتباه در تيم
گفتيم كه حذف ايران در گروهي كه استراليا به عنوان ميزبان حضور دارد و از هر گروه تنها يك تيم صعود ميكند (به اضافه بهترين تيم دوم از بين سه گروه) قابل پيشبيني بود. آنچه ناراحتكننده به نظر ميرسد، اين است كه انگار همين تفكر كه بين رسانهها و اهالي فوتبال شكل گرفته بود به ذهن كادر فني و بازيكنان هم رخنه كرده بود. از همان بازي اول مشخص بود كه ايران براي صعود به مسابقات نرفته است. نه تنها براي صعود نرفته كه براي صرفا كمتر گل خوردن بازي ميكند. هدفي كه البته به خوبي محقق شد، اما اين نگرش باعث شد مليپوشان حتي جايي كه ميتوانستند حريف را تحت فشار قرار بدهند و حتي به گل هم برسند، باور نداشته باشند كه چنين چيزي ممكن است. نمونهاش در بازي مقابل چين تايپه كه به واضح نسبت به دورههاي قبل ضعيفتر بود و در دقايقي موقعيتهاي خوبي به ايران داد ولي بچهها استفاده نكردند. در بازي مقابل فيليپين هم به همين شكل. در 30 دقيقه نخست نيمه دوم ايران كاملا صاحب توپ و ميدان بود، اما به نظر ميرسيد حتي وقتي تيم صاحب موقعيت ميشود بازيكنان باور ندارند كه اين فرصت به دست آمده! بخشي از اين مساله به كمتجربگي بازيكنان برميگردد و بخش عمدهاش به نگرش تزريق شده به تيم. همان نگرشي كه باعث شد زهرا خواجوي، دروازهبان تيم ملي در حالي كه تيم با يك گل عقب مقابل فيليپين است و چيزي براي از دست دادن ندارد، وقت تلف كند!
بازيكنان صد خود را گذاشتند، فدراسيون نه!
اين دختران بهترين خود را در استراليا و مقابل رقباي تا بن دندان مسلح به نمايش گذاشتند. جرقههايي در بازي مليپوشان دختر ديده شد كه هر بينندهاي را اميدوار كرد. البته بينندههايي كه يواشكي و با هزار مصيبت از طريق يوتيوب و ماهواره داشتند بازي را تماشا ميكردند، چون صداوسيما تشخيص داده كه نميشود بازي دختران فوتبال ايران پخش شود. در سمت مقابل هر قدر بازيكنان خوب بودند امكانات فراهم شده براي آنها بد بود. اين تيم ملي اگر با آمادهسازي بهتري راهي مسابقات شده بود قطعا ميتوانست حتي بهتر از اين بازي كند. اگر بازيكنان در بازيهاي تداركاتي مقابل رقباي قدر به ميدان رفته بودند اينقدر ناباورانه و هول مقابل تيمهاي قويتر در انتخابي المپيك عمل نميكردند. در ماههاي گذشته چندين و چند بار نوشتيم كه فدراسيون تيم ملي زنان را به حال خودش رها كرده است. انگار رييس فدراسيون و همكارانش از همان ابتدا با خودشان ميگفتند اين تيم كه قرار است حذف شود، چرا روي آن سرمايهگذاري كنيم؟! همين شد كه تيم با طي كردن دشواريهاي زياد كه ذكر جزييات آن در اين متن نميگنجد به استراليا رفت اما نشان داد چه ظرفيت بالايي دارد. اگر همانند تيم ملي مردان مورد احترام و توجه قرار بگيرد.
چرا اين بازيها پخش نشد؟
در بخش قبل به پخش نشدن بازي تيم ملي اشاره كرديم. در سالهاي گذشته در گزارشهاي گوناگون هم اين مورد را مورد بررسي قرار داده و اين سوال را مطرح كرده بوديم كه واقعا چرا بازيهاي تيم ملي زنان پخش نميشود؟ اين پرسش در عين در نظر گرفتن تمام حساسيتها و موازين شرعي است و اتفاقا با علم به اين مسائل همچنان سوال پابرجاست، چراكه در عمل چندين بار ديده شده كه صداوسيما ميتواند خطوط قرمز را كمي جابهجا كند. در برنامههاي مختلف صداوسيما ديده شده كه در هايلايتها اين خطوط قرمز قابل جابهجايي هستند. حال همين بازيهاي تيم ملي زنان را در نظر بگيريد. دختران ايران كه كاملا پوشيده هستند. ميماند بازيكنان تيم رقيب كه آنها هم لباس و شورت ورزشي گشاد به تن دارند و جوراب را تا زانو بالا كشيدهاند. در نماهاي لانگ واقعا چيزي از بدن بازيكنان حريف ديده نميشود. صداوسيما ميتوانست همان شيوه تقطيع تصاوير كه به وفور در مسابقات مردان استفاده ميكند را به كار بگيرد و در نماهاي نزديك مسابقات فوتبال تيم ملي زنان اقداماتي انجام بدهد. تازه واقعا در همان نماهاي نزديك هم چيز قابل ذكري وجود ندارد ولي به هر حال اين شيوه به راحتي ميتوانست مورد استفاده قرار بگيرد تا دختران ايران بدانند بازيهايشان از رسانه ملي كشور خودشان پخش ميشود تا علاقهمندان به تيم ملي مجبور نباشند از اين فيلترشكن به آن فيلترشكن و از اين سايت به آن سايت و از اين كانال ماهواره به آن كانال ماهواره بدوند تا مسابقه تيم ملي ايران را ببينند. واقعا اين رقابتها فرصت مناسبي براي صداوسيما بود تا در سياستهاي خودش در اين زمينه تجديدنظر كند كه حيف از دست رفت.
پيشرفت سريع دختران ايراني
تيم ملي زنان ايران در سه سال گذشته پيشرفت قابل توجهي كرده است. در فدراسيون قبلي و زمان رياست عزيزيخادم تيم ملي ايران براي نخستينبار توانست جواز حضور در جام ملتهاي آسيا را به دست آورد. آن هم تنها چند ماه بعد از اينكه دختران ايران به دليل بيتوجهي فدراسيون قبلي حتي از رنكينگ فيفا خارج شده بودند. در واقع به محض اينكه تيم ملي سيگنالهاي مثبتي از مديريت كلان فوتبال دريافت كرد و بخشي از توجهي كه شايستهاش بود را ديد، مسائلي نظير اسكان و تغذيه مناسب، لباس، پرواز اختصاصي، پوشش رسانهاي قابل توجه و پاداشهاي به موقع توانست طلسم صعود نكردن به جام ملتهاي آسيا را بشكند. خودباوري ايجاد شده از آن زمان در تيم ملي در فدراسيون فعلي باعث شد دختران در مرحله نخست انتخابي المپيك ميانمار را شكست بدهند و سپس در تقابل با رقباي قويتر ديگر زنگ تفريح نباشند و اتفاقا بتوانند حريف را به چالش هم بكشند. اين يعني تيم ملي زنان ايران آنقدر پتانسيل دارد كه تنها با كمي تقويت و توجه جهشهاي بزرگي ميتواند انجام بدهد. سرعت رشد زنان ايران نسبت به رقباي آسيايي كاملا ملموس است. به صورت مشخص ميتوان گفت ميانگين پيشرفت تيم ملي زنان ايران در مقايسه با رقبا بيشتر است. تنها و تنها اگر اين دختران جدي گرفته شوند و همانطور كه پيشتر گفته شد به اندازه تيم ملي مردان مورد توجه قرار بگيرند آن وقت قدرت فوتبال ايران در بخش زنان هم به صورت كامل نمايان خواهد شد.