برخي كارشناسان و تحليلگران معتقدند كه علت اصلي سومين سفر آنتوني بلينكن، وزير خارجه امريكا به اسراييل و ديدارش با مقامات رژيم صهيونيستي با هدف متقاعد كردن آنها به منظور ايجاد يك وقفه كوتاهمدت براي ارايه كمكهاي بشردوستانه به مردم غزه بوده است. با اين حال شاهد بوديم كه نه تنها نتانياهو به صراحت دست رد به سينه وزير خارجه امريكا زد، بلكه در همان روز جمعه ضمن تشديد بمبارانها در غزه به بيمارستانها و كاروان آمبولانسهاي امدادي نيز حمله شد.
در چنين شرايطي سوال مهم اين است كه چرا ايالات متحده كه تاكنون با هرگونه آتشبسي موافقت كرده و تمامي پيشنويس قطعنامههاي شوراي امنيت به منظور آتشبس فوري و ارايه كمكهاي بشردوستانه به مردم غزه را وتو كرده و در عين حال ارايه كمكهاي تسليحاتي و نظامي يك بسته كمك 14 ميليارد دلاري را نيز براي اسراييل در نظر گرفته، حالا به دنبال ايجاد نوعي وقفه كوتاهمدت بشردوستانه در غزه است؟
در واقع اين پرسش يك سوي ماجراست و موضوع بعدي اين است كه چرا به واسطه حمايت تام و تمام امريكا از اسراييل، حالا مقامات اين رژيم به صراحت و سادگي درخواست امريكاييها به منظور توقف كوتاهمدت حملات به غزه را نيز رد ميكنند؟
كاهش خشونت به دليل رهايي از فشار
به گفته كارشناسان براي پاسخ به اين دو پرسش كليدي بايد مولفههاي سياسي و امنيتي در داخل امريكا و اسراييل را مدنظر قرار داد. از يكسو هر چند كه امريكا تاكنون به صورت كامل از اسراييل حمايت كرده، اما دامنه كشتار غيرنظاميان در غزه به حدي افزايش يافته كه علاوه بر دولتهاي منطقه و نهادهاي بينالمللي، اكنون در داخل امريكا نيز صداهاي مخالف زيادي در حال شنيده شدن است. براي نمونه شاهد بوديم كه در جلسه سنا كه هفته گذشته برگزار شد، حاضران با دستهاي خونين پشت سر بلينكن و آستين وزير دفاع امريكا نشسته بودند و جلسه سنا را به جنجال كشيدند. از سوي ديگر در حالي كه گفته ميشود مطابق آخرين نظرسنجيها ميزان محبوبيت بايدن در ميان عربتبارهاي امريكايي به ميزان قابل ملاحظهاي كاهش يافته، روز گذشته نشريه پوليتيكو در گزارشي ضمن اشاره به طرح كمكهاي مالي و نظامي به اسراييل از سوي مجلس نمايندگان امريكا، نوشت كه برخي دموكراتها خواستار آن هستند كه دولت بايدن به منظور توقف خشونتها كه باعث نگراني و انزجار جامعه جهاني شده بايد به اسراييل فشار وارد كند. طبق اين گزارش پيشبيني شده كه تنش در حزب دموكرات امريكا طي روزهاي آينده افزايش يابد و به احتمال زياد، همحزبيهاي بايدن به دنبال اين هستند كه ارايه كمكها به اسراييل مشروط به كاهش سطح كشتار و اجازه دسترسي غيرنظامي غزه به آب و غذا شود. در اين رابطه اوكاسيو كورتز به عنوان يكي از قانونگذاران مجلس نمايندگان امريكا به پوليتيكو گفته كه فكر ميكنم زمان آن رسيده كه علاوه بر اعلام آتشبس، حزب دموكرات به دولت بايدن به منظور ميانجيگري در توقف كشتار در غزه فشار وارد كند.
با اين حال بهرغم تمامي اين صحبتها شاهد هستيم كه تا عصر روز گذشته ميزان شهدا در غزه به بيش از 9400 نفر رسيده و ارتش صهيونيستي نيز حملات خود را به صورت مداوم افزايش داده است. يعني به گفته برخي ناظران، همزمان با دست رد مستقيم نتانياهو به وزير خارجه امريكا، مقامات اسراييل به خوبي ميدانند كه رد شدن از تمامي خطوط قرمز حقوقي و بشردوستانه تبعات و هزينههاي چنداني از سوي امريكا و كشورهاي غربي براي آنها در پي نخواهد داشت. به همين دليل تا آنجا كه ميتوانند به حملات بيامان خود در غزه ادامه داده و علنا با درخواستهاي به ظاهر مطرح شده نيز مخالفت ميكنند.
در واقع اين موضوع فارغ از ايالات متحده در اروپا نيز جريان دارد. در همين رابطه روز گذشته خبرگزاري يورونيوز در گزارشي تحت عنوان آيا اتحاديه اروپا در حفظ ارزشهاي خود شكست خورده؟ آورده است: پيشرفت در زمينه تجارت آزاد به اتحاديه اروپا كمك كرد تا اقتصادهاي مديترانه جنوبي را در بازار اتحاديه اروپا ادغام كند و برخي استانداردها و قوانين آن را پيش ببرد .با اين حال، رويدادهاي بهار عربي در اوايل دهه ۲۰۱۰ محدوديتهاي اتحاديه اروپا را براي ترويج هنجارها و ارزشهاي دموكراتيك خود در منطقه آشكار كرد.
در بخش ديگري از اين گزارش آمده است: تازهترين درگيري بين حماس و اسراييل به عنوان فرصتي ديگر براي بروكسل به نظر ميرسد تا آنچه جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا با شجاعت آن را «بيداري اروپاي ژئوپليتيك» ناميده، نشان دهد. با اين حال، ظهور يك اروپاي ژئوپليتيكي موثر صرفا نميتواند به روندي منجر شود كه باعث به رسميت شناخته شدن اين قدرت در سطح جهان شود. به عبارت ديگر بدون هويت دفاعي مشترك، اتحاديه اروپا نميتواند به عنوان يك قدرت عمل كند. ضمن اينكه واكنش اين اتحاديه به حمله حماس از ۷ اكتبر تاكنون ارزشهاي اين اتحاديه را از بين برده است.
در واقع رويكرد اتحاديه اروپا به بحران كنوني ميتواند به وجهه آن در ميان جوامع مدني مديترانهاي عرب آسيب جدي وارد كند. اين ديدگاه كه نهادهاي غربي قادر به ارايه راهحل براي اين بحران نيستند، همكاري مورد نياز در اجراي بسياري از برنامههاي توسعه اتحاديه اروپا با بازيگران محلي را تضعيف خواهد كرد، چراكه باعث ميشود اين بازيگران به سمت دريافت حمايت از ساير بازيگراني كه اتفاقا مخالف ارزشهاي اتحاديه اروپا هستند، سوق پيدا كنند. همچنين مجموعه اقداماتي كه تاكنون اتحاديه اروپا براي كنترل بحران در مناقشه اسراييل و فلسطينيها نشان داده اين ديدگاه را به ذهن متبادر ميكند كه اين اتحاديه اروپا ظرفيت يا تمايلي براي رفتار در چارچوب يك قدرت ژئوپليتيك واقعي ندارد.
جهنم خودساخته
در چنين شرايطي و با توجه به اينكه اقدامات و حملات اسراييل در طول 29 روز گذشته علاوه بر جنايات جنگي، مورد مخالفت بسياري از كشورها و سازمان ملل متحد قرار گرفته و از سوي آنها محكوم شده، نكته مهم بعدي اين است كه به نظر ميرسد اسراييليها دست به آتشي زدهاند كه اگر هم بخواهند به همين راحتي قادر به خروج از آن نيستند.
در همين رابطه مجله اكونوميست در تازهترين گزارش خود آورده است: نيروهاي اسراييلي وارد جهنمي شدهاند كه خودشان ساختهاند. از هر ده ساختمان در غزه يك ساختمان توسط هواپيماها و توپخانه اسراييل نابود شده؛ بيش از 9 هزار فلسطيني كه عمده آنها زن و كودك هستند، كشته شده و محاصره غزه و بستن آب، غذا و دارو جان ميليونها نفر در اين منطقه را تهديد ميكند. در اين وضعيت در سراسر جهان فرياد آتشبس يا ترك تهاجم زميني اسراييل به غزه بلند شده و بسياري از سياستمداران حتي در داخل اسراييل معتقدند كه دامنه انتقامجويي نتانياهو به عنوان نخست وزير بياعتبار اسراييل نامتناسب، غيراخلاقي و در عين حال برخلاف موازين بينالمللي است.
شمشير داموكلس
به همين دليل به گفته برخي تحليلگران اسراييل اگر هم بخواهد، به گونهاي عمل كرده كه حالا قادر به خروج از اين جنگ نيست. از يك سو دولت نتانياهو حماس را به عنوان يك تهديد وجودي معرفي كرده و خواستار نابودي آن است. از طرف ديگر با حجم كشتارها و هزينههايي كه تحميل كرده امكان عقبگرد ندارد. تمامي اين موارد نيز ريشه در اقدامات خود صهيونيستها در قبال فلسطينيان دارد كه آنها را مجبور به دفاع از خود در برابر خشونتها و تبعيضها كرده است.
از طرف ديگر طبق آنچه اكونوميست در بخش ديگري از گزارش خود آورده، فروپاشي دكترين امنيتي اسراييل، يكي از دلايل توجيه بمباران وحشيانه اين رژيم عليه مردم غزه است. اكنون مقامات اين رژيم ميخواهند، نشان دهند كه غافلگيري صورت گرفته در توفان الاقصي را تلافي كرده و قادرند در برابر تهديدهاي خارجي از خود دفاع كنند. در اين رابطه هر چند كه اكونوميست در ادامه مطلب خود مدعي شده تا زماني كه حماس از بين نرود، صلح در غزه ممكن نيست، اما در سوي مقابل برخي تحليلگران معتقدند كه اين موضوع نوعي آدرس غلط در جنگ فعلي كه غيرنظاميان روز به روز بيشتر در آتش آن ميسوزند، محسوب ميشود، چراكه از يك سو ادعاي از بين بردن حماس در واقعيت امري است كه بسياري از كارشناسان روي آن ترديد داشته و معتقدند كه عمليات زميني اسراييل به غزه يعني ورود به يك جنگ شهري كه دست برتر را در آنجا حماس خواهد داشت. همچنين در حالي كه ورود زميني به غزه خطر نسلكشي در اين منطقه را افزايش ميدهد، رويكرد جنگ با نابودي حماس به نفع نتانياهويي است كه بهطور قطع بلافاصله پس از پايان يافتن درگيريها به عنوان مسوول اول شكست امنيتي و اطلاعاتي از كار بركنار خواهد شد.
در چنين شرايطي است كه ناظران معتقدند امروز شمشير داموكلس جنگ بالاي سر نتانياهو است، زيرا او ميداند با پايان جنگ بايد پاسخگوي غافلگيري 7 اكتبر باشد و از سوي ديگر با ادامه آن ممكن است سرانجام علاوه بر جامعه بينالمللي، حاميان اسراييل نيز ناچار به پشت كردن به آن شوند. در نتيجه او در هزار تويي گرفتار شده كه از يك سو در حال رقم زدن بدترين جنايت عليه فلسطينيان و غيرنظاميان است و از سوي ديگر ميداند كه پايان جنگ، پايان عمر سياسي او نيز خواهد بود.