تغيير ورزش پارالمپيك بعد از يك برنامه تلويزيوني
كماندار بدون دستي كه موفق به خلق لحظه جردني شد!
دِوي شيتا ورزشكار دختر ۱۶ ساله هندي در بازيهاي پاراآسيايي درحالي كه دست نداشت موفق شد در رشته تيراندازي صاحب مدال طلا شود. تصاوير شيتا بلافاصله در فضاي رسانهاي بازتاب گستردهاي پيدا كرد و همگان با تحسين اين دختر نوجوان از عزم و اراده باور نكردني او نوشتند. از اينكه واقعا چطور ممكن است يك نفر از نعمت دو دست محروم باشد اما در رشته تيراندازي شركت كند و مقام بياورد!
دوي شيتا اولين ورزشكار جهان نيست كه چنين شرايطي را به وجود آورده است. در واقع او
دنباله رو ورزشكاري است كه يك روز تصميم گرفت يك لحظه جردني در ورزش توانيابها خلق كند. در همين زمينه نشريه گاردين مصاحبهاي با ورزشكار امريكايي كه براي نخستينبار بدون دست در مسابقات تير و كمان حاضر شد، منتشر كرده است.
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردين، مت استاتزمن معتقد است كه اگر ميخواهيد يك كماندار موفق باشيد، كنترل آدرنالين بسيار مهم است. بنابراين قبل از تمرين او يك پرش سريع با چتر نجات داشت. او ميگويد: «من نزديك زمين فرود ميآيم، كمانم را تا زماني كه آدرنالين در بدنم هست شليك ميكنم و سپس برميگردم و دوباره بيرون ميپرم.»
شايد اين روش تمريني مناسب براي هر ورزشكاري نباشد، اما Stutzman كمي با هنجارهاي نرمال متفاوت است. او يك امريكايي اهل آيووا، يك كماندار قهرمان جهان و چترباز تفريحي است كه بدون دست به دنيا آمده است. او همچنين كسي است كه از دوران كودكي، مصمم به دنبال كردن چيزي بوده است كه او آن را «لحظه مايكل جردن» مينامد، نقطهاي كه در آن يك نفر نه تنها ورزش خود را تغيير ميدهد، بلكه درك آن را نيز تغيير ميدهد و يك سال ديگر در پارالمپيك پاريس، به نظر ميرسد كه او به جاهطلبي خود دست خواهد يافت.
Stutzman به عنوان «Armless Archer» يا كماندار بدون دست شناخته ميشود. هنگامي كه او براي اولينبار در اوايل دهه 2010 وارد رقابت شد، اولين كسي بود كه بدون استفاده از انگشتان، مچ دست يا عضلات سه سر بازو، تيراندازي به هدف را امتحان كرد. تكنيك او شامل برداشتن يك تير و بارگذاري آن با انگشتان پا، با استفاده از مكانيزم رهاسازي متصل به شانه براي اتصال بدنش به كمان، سپس تكيه دادن به پشت به صندلي براي شليك است. با استفاده از اين تكنيك بود كه در سال 2015، تير استاتزمن از فاصله 310 ياردي به يك هدف اصابت كرد و ركورد جهاني طولانيترين شليك دقيق در تيراندازي با كمان را به نام خود ثبت كرد، چه توسط يك فرد معلول يا غيرمعلول.
مكانيسم رهاسازي تنها بخشي از تجهيزات استاتزمن است كه براي سازگاري با معلوليت او سازگار شده است. اين راهي است كه او دوست دارد و از دوران كودكي هميشه بوده است. او به ياد ميآورد: «به پدرم گفتم كه قرار است بسكتباليست شوم. او رفت و يك توپ بسكتبال و يك حلقه براي من گرفت و گفت: «اينجا، برو تمرين كن.» او ميدانست كه من هرگز مايكل جردن نميشوم اما به او گفتم كه هستم. اين طرز فكر... به هر كاري كه من سعي كردم منتقل شد... و آن موقع بود كه با تيراندازي با كمان مواجه شدم.»
استاتزمن ميگويد كه يك شب با تماشاي تلويزيون درباره اين ورزش ياد گرفت و وقتي در گوگل جستوجو كرد «به يك مرد بيبازو تيراندازي با كمان را بياموز» هيچ نتيجهاي به دست نياورد. همين مساله او را تشويق به عمل كرد. استاتزمن با خنده ميگويد: «به ياد دارم كه به يك فروشگاه تيراندازي با كمان رفتم و به پسري گفتم كه ميخواهم يك كمان بخرم. آن مرد به من گفت تو به يك كمان پولادي نياز داري، زيرا كمان پولادي مانند اسلحه است و تيراندازي آن راحتتر است.» من گفتم: «نه، من يك كمان مركب ميخواهم.» او گفت: «چطور ميخواهي شليك كني؟» و من نميدانستم، فقط يك كمان ميخواستم.
استاتزمن به هر حال كمان را خريد و به زودي با استفاده از تكنيكي كه خود ساخته بود در كنار ورزشكاران غيرمعلول وارد مسابقات شد. او خود را اسپانسر خودش ميدانست و وقتي يكي از دوستانش پيشنهاد كرد كه اسپانسري پيدا شود و فقط به او پول بدهد به اين علت كه «او دست ندارد»، حالت مايكل جردني استاتزمن شروع به كار كرد. او ميگويد: «از آن زمان اين حس شروع شد.» به مدت هشت سال روزي هشت ساعت روي يك صندلي. اين تمام كاري بود كه انجام دادم، تمرين و تمرين و تمرين كردم.»
در عرض يك سال از تمركز بر اشتياق جديد خود، استاتزمن در بازيهاي پارالمپيك لندن حضور پيدا كرد و مدال نقره كامپوند انفرادي مردان را كسب كرد. او در چهار سال آينده برترين پارا كماندار جهان بود. استاتزمن پس از يك دوره ركود و به دنبال آن قطع شدن همهگيري، اولين عنوان انفرادي جهاني خود را در تيراندازي با كمان در فوريه سال گذشته به دست آورد و در آخرين دور خود امتياز 30 را
به دست آورد. قهرماني جهان چيزي بود كه او در يك فضاي احساسي در دوبي به دست آورد.
استاتزمن با غلبه بر الكساندر گومبوژاپوف روسي طلا گرفت. گومبوژاپوف همچنين يك كماندار بدون بازو است، مانند پيوتر ون مونتاگو بلژيكي كه استاتزمن او را در نيمه نهايي شكست داد. هنگامي كه او براي اولينبار در مسابقات كمان را به دست گرفت، استاتزمن تنها كمانداري بود كه ناتواني داشت. فقط بيش از يك دهه بعد، اكنون ديگر مردان و زنان
نه تنها از او الگو ميگيرند، بلكه خودشان سرآمد هستند.
اين لحظه جردني استاتزمن است: او تغيير را ايجاد كرده است. اما افزايش تعداد كمانداران بدون بازو
نه تنها به قدرت اين مرد 40 ساله به عنوان يك الگو اشاره ميكند، بلكه به رشد بيشتر ورزشهاي پارااسپورت اشاره ميكند. بنابراين وقتي نوبت به پاريس در سال آينده ميرسد، استاتزمن به شكل واضحي گفت كه دوست دارد چه اتفاقي بيفتد. «برنده شدن خوب است،» او ميگويد: «اما ميدانيد چقدر خوبتر است كه يك، دو و سه كماندار بدون بازو داشته باشيم؟ زيرا اين واقعا بيانگر چيستي پارالمپيك است. ما در حال تلاش براي رشد اين ورزش هستيم، تلاش ميكنيم تا پارالمپيك را بهطور كلي رشد دهيم و حتي اگر مرد شماره چهار بودم،
باز هم احساس ميكردم به دليل آنچه كه انجام گرفته است، برنده شدم. اين مانند يك مدال طلا است.»