مرور وضعيت سرپل ذهاب شش سال بعد از زلزله
در اين زلزله استان كرمانشاه ۱۲ هزار واحد مسكوني شهري و روستايي به صورت ۱۰۰ درصد تخريب شد و ۱۵ هزار واحد مسكوني نيازمند تعمير شدند. زلزله سبب وارد آمدن خسارت بالايي به زيرساختها و شبكه آب و فاضلاب در چند شهر شد. ميزان اين خسارات حدود ۳۵۰ ميليارد تومان برآورد شد به نحوي كه شبكه فاضلاب در شهر سرپل ذهاب بيش از ۷۰ درصد تخريب شد. حال شش سال بعد از زمينلرزه ازگله سر پل ذهاب ميتوان ديد كه بازسازي فيزيكي در بسياري از قسمتها انجام شده ولي مشكلات منطقه نيز همچنان باقي است. بسياري از بازماندگان از روزهاي اول در چادرهايي زندگي كردند كه باران از گوشه و كنارشان وارد ميشد. نايلون و كندن مجراي آب در برابر بارانهاي رگباري چاره نبود و خانوادهها مجبور بودند تا زندگيشان را از سيلاب بيرون آورند. وضعيت در ماههاي بعد با نصب كانكسهاي سپاه و ارتش و خيرين بهتر شد. روزهاي تابستاني سرپل ذهاب و ازگله با تصورات ما فرق دارد. كانكسهايي كه البته در فصل تابستان بسيار داغ ميشد. در زمستان بعدي – 1397- كانكسها سرد ميشد و بعضا بخاري برقي يا وسايل گرمكننده ديگر در آنها آتش ميگرفت. در مواردي گاز بخاريها و گرمكنهاي غيراستاندارد جان كساني را كه در اين كانكسها خوابيده بودند، گرفت. تا چند ساعت ابتداي بعد از رخداد از وضعيت برخي روستاهاي دور و در نواحي كوهستاني سرپل ذهاب و كرند و گيلان غرب كه صعبالعبورند خبري نبود و مردم خود دست به كار شده بودند. در اين نواحي اجسادي را كه از زير خاك بيرون كشيدند همان شب دفن كردند.
زلزله 1396 سرپل ذهاب در پي سنگ زاگرس رخ داد. اين زمينلرزه اولين زلزله با بزرگاي بيش از 7 در دوران مدرن بود كه از پي سنگ زاگرس ثبت شد. ايران در نوار لرزهخيز آلپ- هيمالايا واقع است كه حدود هشت درصد از كل زلزلههاي دنيا و حدود 17 درصد از زلزلههاي بزرگ دنيا روي اين نوار رخ ميدهند. قرارگرفتن در اين نوار به آن معني است كه كشور ما در محدوده مرز برخوردي ورقههاي پوسته قارهاي و تغيير شكل زياد واقع است. همواره بخشي از تغيير شكل (حدود 10 درصد) به صورت زمينلرزه رخ ميدهد و در آينده هم اين وضعيت برقرار خواهد بود. ژرفاي زمينلرزهها در ايران كم، بين حدود 8 تا 25 كيلومتر، براي بيشتر زمينلرزههاي با بزرگاي شش يا بيشتر است و اين خبر خوبي براي ما نيست، چراكه هر زمينلرزه شديد (بزرگاي شش يا بزرگتر) ميتواند در صورت قرارگرفتن كانون در ناحيه مسكوني (مانند بم) به تلفات و خسارتهاي زياد بينجامد. ميزان اين تغيير شكل (و در نتيجه لرزهخيزي) در جاهاي مختلف كشور ما متفاوت است: حدود 10 ميليمتر در سال در رشتهكوههاي زاگرس و حدود 13 ميليمتر در سال براي ساير نواحي كشور. ميزاني از تغيير شكل كه به صورت زمينلرزه رخ ميدهد از سه درصد در زاگرس به 30 درصد در ناحيه البرز و كپهداغ و حدود 10 درصد در ايران مركزي و ناحيه لوت ميرسد؛ بنابراين به دليل همين تفاوتي كه در پوسته زمين و ميزان تغيير شكل در جاهاي مختلف ايران وجود دارد، شدت و تكرار زمينلرزهها در نواحي مختلف ايران متفاوت است. بندرعباس و ناحيه تنگه هرمز هر دو سال يك بار يك زمينلرزه با بزرگاي شش يا بيشتر و سالانه حدود دو تا سه زمينلرزه با بزرگاي پنج تا شش را تجربه ميكنند، درحالي كه در محدوده بم و جيرفت فقط زمينلرزه 1382 با بزرگاي بيش از شش در قرن اخير ثبت شده است. زلزله 21/8/96موجب كشته شدن 660 نفر از هموطنان ما شد. مديريت بحران حداقل در ساعات اوليه به دليل رخداد زمينلرزه در شبهنگام در آشفتگي به پيش رفت و تشخيص كانون مه لرزهاي (محدوده بيشترين خرابيها: سرپل ذهاب) حداقل سه ساعت بعد از رخداد روي داد و اعلام شد.