ادامه از صفحه اول
مشاركت نتيجه و نه مقدمه
اگر كسي نداند كه كدام زودتر هست و اگر اسامي را ننويسيد، فقط گفتارهاي آنان و تنوع ديدگاههايشان را بنويسيد گمان خواهند كرد، غالبا به عهد پيش از دنياي جديد است. واضح بگويم. اصلا انتخابات را حذف كنيد. آب از آب تكان نميخورد، به شرطي كه عدهاي فرهيخته و بادانش، متولي قانونگذاري و اجرا و مديريت و سياستگذاري شوند. انتخابات خوب سه شرط اساسي دارد كه بايد آنها را تامين كرد و اگر تامين كنند، مردم هم با رغبت مشاركت ميكنند.
اول؛ امكان حضور نمايندگان همه گرايشهاي مردم. اگر مثل شرايط كنوني نامزدها نماينده زير ۱۰ تا ۱۵درصد مردم باشد، نه مشاركتي شكل خواهد گرفت و اگر هر ترفندي هم به كار ببرند، مفيد نخواهد بود، به ويژه رد صلاحيتها دشمن مجلس خوب است.
دوم؛ برگزاري سالم و بيطرفانه. منظور كل فرآيند انتخاباتي و با نظارت همگان از جمله همه نامزدها با همه جزيياتش است.
سوم؛ كارآمدي نهاد برآمده از انتخابات. آيا گمان ميكنيد اين چيزي كه الان هست، همان مجلس قانون اساسي است؟
مواضع عاقلانه سيد حسن نصرالله
از طرف ديگر در جبهه موسوم به حماس حمايتهاي مسكو، پكن، تهران (اصلاحطلب و اصولگرا همصدا و همگرا در اين فقره)، الجزاير، عراق، كره شمالي، مصر، اردن، قطر، افغانستان و محور مقاومت در لبنان (حزبالله)، يمن (حوثيها)، عراق (عصائبالحق؛ سيد مقتدی صدر) شامل حمايتهاي سياسي، مالي، تسليحاتي، شركت در راهپيماييهاي متواتر و متكثر در جهان و پايتختهاي صف مقابل در امريكا، لندن، پاريس و... كه همگي حكايت از اين صفبنديهاي ملموس و عيني كه جهان را به سمت دوقطبي بودن كامل و آشكار سوق داده؛ مارش و جرس جنگ جهاني سوم را در آستانه به صدا در آمدن قرار داده است. جهان امروز؛ منتظر مواضع سيد حسن نصرالله، رهبر سياسي شيعيان كه ٤٠ درصد از جمعيت ٦ ميليون نفري كشور لبنان را رهبري ميكند، بود. اين روحاني ٦٢ ساله لبناني متولد شهر صور در جنوب لبنان و از دانشآموختگان مكتب تشيع در بعلبك و نجف عراق است كه پس از شهادت سيد عباس موسوي از١٦ فوريه ١٩٩٢ (٢٧/بهمن/١٣٧٠) رهبري سياسي شيعيان را به دست گرفته و از رهبران بسيار محبوب و عملگراي شيعه و ضاحيهنشينان لبنان است كه در مسير اين باور سياسي فرزند ارشد خود سيد هادي نصرالله قرباني اين خطمشي شده است؛ همچنين رهبر پيشين اين تشكل سياسي سرانجام عمرش با شهادت توسط اسراييل پايان يافت؛ (شهيد سيد عباس موسوي، دبيركل دوم). دبيركل سوم حزبالله لبنان در سخنراني ٩٠دقيقهاي خود كه به صورت مستقيم و زنده و از طريق دهها شبكه جهاني و كانالهاي راديويي و تلويزيوني پوشش داده شده بود كه علاقهمندان وي با تجمع در اقصی نقاط جهان و در ميادين بزرگ و مراكز شلوغ و از طريق نمايشگرهاي زنده به نمايش گذاشته شده بود؛ نطق وي را كه تداعيگر سخنراني تاريخي رييسجمهور محبوب وقت مصر جمال عبدالناصر در ٢٦/ژوئن/١٩٥٦ (٥/تير/١٣٣٥) و ملي شدن كانال سوئز بوده حاوي مطالبي بسيار مهم؛ عاقلانه كه از شعلهور شدن انبار باروت خاورميانه؛ درياي مديترانه؛ خليج فارس؛ جنوب لبنان و نوار غزه كاست. جهان مواضع اين رهبر شيعي راديكال را پژواكي از مواضع سياسي ايران ميپندارد كه حاوي مطالب ذيل است:
1) عمليات توفان الاقصی فلسطيني بوده؛ متعلق به فلسطينيان و توسط آنان طراحي و اجرا شده است.
2) عمليات غافلگيرانه و در شبكه گردانهاي القسام گردش داشته و محور مقاومت نيز غافلگير و روز ٨ اكتبر از آن مطلع ميشود.
3) اين عمليات مورد حمايت و تاييد محور مقاومت بوده و خواهد بود.
4) امريكا آمر؛ حامي و هدايتكننده حمله به غزه و اين جنايات و نسلكشي است؛ ناوها و منافع امريكا در دريا، خشكي و هوا در تيررس محور مقاومت بوده و خواهد بود.
5) غزه و فلسطينيان بايد پيروز ميدان شوند و از همه آزاديخواهان از امريكاي لاتين، مسلمانان در سراسر جهان و جهان عرب ميخواهيم با حمايتهاي سياسي، مالي، تسليحاتي، رسانهاي و تبليغاتي نگذارند غزه و فلسطين در اين نبرد شكست بخورند و پيروزي غزه براي فلسطينيان است و ارتباطي به هيچ عامل خارجي ندارد.
6) ايران و رهبران آن ارتباطي به عمليات غزه نداشته و هيچ ارتباطي با برجام و موضوعات داخلي ايران ندارد. روح پيام و آهنگ؛ ريتم و صداي اين رهبر ٦٢ ساله شيعي دميدن بر طبل جنگ و گسترش و عمق بخشيدن به جنگ نبود، بلكه فرو نشاندن و خاموش كردن و توقف عمليات غزه بود.